دعوی ابطال سند رسمی
دعوی ابطال سند رسمی به دعوایی گفته میشود که در طی آن شخصی در جهت بیاثر بودن یک یا چند سند رسمی اقدام میکند. دلایل بسیاری برای این دعوی وجود دارد، عموماً این نوع دعوی درفروش ملک به چند نفر ایجاد میشود و یا اینکه سند مطابق مقررات مربوط به آن صادر نشده باشد.
بهطور مثال ممکن است ابطال سند به دلیل بطلان معاملهای باشد که سند، حاکی از وقوع آن است که این امر در سند مال مجهول اتفاق میافتد، یا اینکه به علت اختفای تعهد موضوع سند رسمی، سند از اعتبار بیافتد.
ازلحاظ قانونی مالک اصلی یک ملک کسی است که ملک مذکور در دفتر املاک به ثبت رسیده و مستقیماً به نام وی زدهشده و یا به او ارث رسیده باشد. کلیه اسناد رسمی اعم از سند مالکیت، سند اجرایی، اسناد رهنی و شرطی و ذمه ای، صورتمجلس تحدید حدود، سند انتقال اجرایی، سند مالکیت معارض، سند رسمی اجاره یا بیع و یا هر یک از عقود و قراردادها و نظایر آنها جزو اسناد رسمی بوده که در صورت وجود موجبات قانونی بر بی اعتباری آنها، ذینفع میتواند نسبت به اقامه دعوای ابطال یا اعلام بطلان آنها در دادگاه صالح اقدام کند و دادگاهها مکلف به رسیدگی به این دعاوی می باشند.
بنابراین می توان گفت دعوای ابطال سند رسمی دعوایی است که خواسته آن اعلام بی اثر بودن یک یا چند سند رسمی معین می باشد که سبب بی اثر بودن یا بی اثر شدن سند رسمی میشود. بطلان سند ممکن است به این علت باشد که سند مطابق مقررات مربوط به آن صادر نشده است؛
ابطال سند مالکیت معارض و ابطال شناسنامه در موردی که برای یک نفر چند شناسنامه صادر شده باشد از مصادیق این دعوا می باشند. همچنین ممکن است بی اعتباری سند به علت بطلان معامله ای باشد که سند حاکی از وقوع آن است مانند سند بیع مال مجهول؛ یا ممکن است به علت انتفای تعهد موضوع سند رسمی از اعتبار بیافتد مانند پرداخت وجه سند؛ یا به علت جعلیت سند اعم از جعل مادی و مفادی باشد.
ابطال سند رسمی، صرفًا، از طریق دادگاه قابل انجام است و دفاتر اسناد رسمی به هیچ وجه حق ابطال اسناد رسمی تنظیمی در آن دفاتر را ندارند حتی اگر درخواست ابطال به تقاضای طرفین تنظیم کننده سند باشد. چنانچه سردفتری اقدام به ابطال سندی نماید مرتکب تخلف شده و قابل تعقیب انتظامی است.
ابطال سند مالکیت
سند مالکیت نوعی از اوراق رسمی است که تمامی موارد مندرج در آن دفتر املاک ثبت می شود سندی که در دست مالکین می باشد ممکن است به حکم دادگاه یا هر علت دیگری باطل شود ودر این صورت ارزش خود را از دست می دهد.
ابطال سند مالکیت ممکن است به دلایل مختلفی انجام پذیرد که عبارتند از:
⇐ عدم تطابق سند با قوانین ثبت وقانون مدنی.
⇐ صادرشدن سند مالکیت معارض.
⇐ صدور اشتباهی سند مالکیت.
⇐ ثبت املاک موقوفی و اراضی مربوط به فوت شدگان توسط افراد سود جو.
ضرورت های خاص (ابطال سند مالکیت ممکن است بدون حکم دادگاه یا با حکم دادگاه صورت پذیرد. دعوی ابطال سند رسمی از طریق دفاتر خدمات الکترونیک قضایی به مراجع قضایی ارسال می گردد. با توجه به مرتبط بودن این دعوی با دعوی ابطال سند مالکیت و ابطال معامله توصیه می شود این مقاله ها را نیز مطالعه نمایید.
شرایط طرح دعوای ابطال سند
الف) وجود سند مالکیت بدیهی است که یکی از شرایط و ارکان اصلی واساسی طرح دعوای ابطال سند مالکیت وجود سند مالکیت در ید خوانده دعوا می باشد و الا علی الاصول امکان ابطال ان وجود نداشته و سالبه به انتفاع موضوع می باشد.
ب) رعایت مقرارت مربوط به صدور سند عدم رعایت شرایط قانونی مقرارتی که می بایست جهت صدور سند رعایت گردد به دو قسم قابل تقسیم می باشد که عبارتند از:
۱- مقررات مربوط به جهت مبنای صدور سند.
۲- عدم رعایت مقررات مربوط به تنظیم اسناد رسمی در صورت عدم رعایت مقرارت مبنای صدور سند مانند اینکه در قرارداد معامله (به طور مثال دربیع) مستنداتی که مثبت انتقال مالکیت است قوانین ومقرارت جاریه کشور رعایت نشده است ومعامله که مستند صدور سند بوده و به هر دلیلی از دلایل قانونی ابطال یا فسخ شده باشد در این صورت مدعی می تواند مبادرت به تقدیم دادخواست ابطال معامله و نهایتا تقاضای ابطال سند تنظیمی بر اساس آن مبایعه نامه را از محاکم صالحه درخواست نماید.
در موارد عدم رعایت مقرارت در صدور سند گاهی علت اساسی ابطال سند رسمی عدم رعایت مقرارت صدور سند می باشد که ممکن است عمدا یا به صورت سهوی اتفاق بیفتد هر چند امضا چنین مواردی امکان پذیر نمی باشد لیکن با توجه به تعداد مقرارت وبخشنامه ها امکان وجود اشتباهات زیاد وجود دارد فلذا برای تقاضای ابطال آن سند باید توجه نمود که در صورت عدم رعایت مقررارت مربوط به صدور سند امکان تنظیم وتقدیم دادخواست ابطال سند وجود خواهد داشت.
در این خصوص مقنن با تصویب لایحه قانونی راجع به اشتباهات ثبتی واسناد مالکیت معارض مصوب ۱۳۳۳راهکارهای قانونی در خصوص عدم رعایت مقرارت ثبتی ونیز در مواردی که به جهت اشتباه اسناد معارض به ثبت رسیده است ارایه نموده است. آنچه بدیهی است اینکه نحوه درخواست ابطال سند ورعایت شرایط تنظیم آن نیاز به تخصص و تسلط کامل به قوانین موضوعه، مقررات جاریه وآیین نامه ها وبخشنامه های ثبتی دارد.
ضمن اینکه آگاهی کافی و وافی نسبت به رویه های ادارات ثبت اسناد واملاک کشور ونیز رویه های دادگاه بدوی، تجدیدنظر ودیوان عالی کشور از مهمترین موضوعات در خصوص نحوه صحیح اقامه دعوای مربوط به ابطال سند می باشد به طوری که با وجود تهافت وتعارض آرای برخی دادگاها درخصوص دعاوی مربوط به ابطال انواع اسناد رسمی وعادی اطلاع وآگاهی از آرای وحدت رویه هیات عمومی دیوان عالی کشور لازم وضروری می باشد.
ادعای جعل
ادعای جعل سند رسمی در دعوی ابطال سند رسمی باید تا اولین جلسه دادرسی مطرح شود. اگر سندی در مرحله تجدید نظربرای اولین بار ارائه شود، موعد ادعای جعل نسبت به آن تا پایان نخستین جلسه دادرسی است ولی اگر سندی در مرحله بدوی ارائه شده باشد در مرحله تجدیدنظر ادعای جعل آن پذیرفته نیست حتی اگر رسیدگی غیابی بوده و شخص غایب به جای واخواهی اقدام به تجدید نظر از آنها حکم کرده باشد (در این صورت، تنها راه، شکایت کیفری است که در صورت حصول نتیجه از این طریق، و قطعی شدن حکم در خصوص جعلیت می بایست نسبت به اعاده دادرسی اقدام نمود.)
البته روشن است که رسیدگی به اصالت سند و حتی احراز آن در مرحله غیابی مانع از پذیرش ادعای جعل در مرحله واخواهی نیست و واخواه غایب می تواند به موجب ماده ۲۱۹ ناظر به ماده ۲۱۷ قانون آن دادرسی مدنی، ضمن واخواهی از رای غیابی، نسبت به مستندات دعوا نیز ادعای جعل نماید. دادگاه پس از ادعای جعلیت سند در موعد قانونی مبادرت به صدور قرار رسیدگی به اصالت سند می کند.
در پرونده ای که اصالت و اعتبار سند و مدرک دعوا مورد تکذیب طرف مقابل واقع و درخواست رجوع به کارشناسی شده باشد، صدور حکم نهایی بدون صدور قرار رسیدگی به اصالت سند می تواند تخلف انتظامی محسوب شود. (رجوع شود به حکم شماره ۴۰۰۲ مورخ ۱۳۲۶ دادگاه عالی انتظامی قضات)؛ همچنین بعد از صدور قرار رسیدگی به اصالت سند، عدول غیرموجه از این قرار نیز تخلف می باشد.
از تبعات «قاعده تفوق حکم کیفری بر حقوقی» اناطه حقوقی به کیفری است یعنی هرگاه موضوعی توأمان در دادگاه حقوقی و کیفری در حال رسیدگی باشد دادگاه حقوقی باید تصمیم گیری در آن موضوع را تا صدور رای قطعی کیفری متوقف کند و سپس از حکم قطعی کیفری در همان موضوع تبعیت نماید.
صرف طرح دعوای ادعای جعل نسبت به سند رسمی موجب توقف اجرای آن نمیشود (ماده ۹۹ قانون ثبت اسناد و املاک)؛ بنابراین چنانچه جعلیت سند رسمی که در حال اجرا میباشد ادعا شود مدعی می تواند مطابق ماده۱ قانون اصلاح بعضی از مواد قانون ثبت و قانون دفاتر رسمی مصوب ۱۳۲۲ به دادگاه صالح شکایت کرده و تقاضای توقف عملیات اجرایی را بنماید.
مطابق ماده ۵ این قانون، چنانچه دادگاه دلایل شکایت وی را قوی بداند یا در اجرای سند رسمی، ضرر جبران ناپذیر باشد به درخواست مدعی و پس از گرفتن تامین برابر قانون آن دادرسی مدنی، قرار توقیف عملیات اجرایی را صادر می کند.
ادعای مخالفت سند رسمی با واقع
ادعای پرداخت دین که ضمن سند رسمی احراز شده، مخالف با مفاد و مندرجات آن نیست؛ بنابراین، با شهادت و اماره نیز قابل اثبات است و نباید آن را مشمول ماده ۱۳۰۹ قانون مدنی دانست. توضیح این نکته نیز ضروری است که ماده ۱۳۰۹ قانون مدنی توسط شورای نگهبان خلاف شرع اعلام و ابطال شده است؛ هرچند رویه قضایی در این خصوص قدری محتاطانه عمل میکند و اینگونه نیست که به راحتی با شهادت دو شاهد سند رسمی را ابطال کند.
با این همه، متاسفانه در پاره ای موارد، مشاهده شده است که سند عادی و یا شهادت شهود توانسته است سند رسمی را باطل کند و خسارات جبران ناپذیری را به دارنده سند رسمی وارد کند؛ اینها ناشی از همین نظر شورای نگهبان در خصوص ماده ۱۳۰۹ قانون مدنی است.
به موجب تبصره ذیل ماده ۷۰ قانون ثبت اسناد و املاک الحاقی ۱۳۱۲: « هرگاه کسی که به موجب سند رسمی اقدام به اخذ وجه یا مالی کرده یا تأدیه وجه یا تسلیم مالی را تعهد کرده، مدعی شود که اقرار یا تعهد در مقابل سند رسمی یا عادی یا حواله یا برات یا چک یا سفته بوده است که طرف معامله به او داده و آن تعهد انجام نشده و یا حواله یا برات یا چک یا سفته پرداخت نگردیده است، این دعوا قابل رسیدگی خواهد بود.»؛ البته صرف ادعا، اقرار یا تعهد موضوع سند را از اعتبار نمی اندازد و باید این ادعا به اثبات برسد.
به موجب بخشنامه 59711/90 مورخ 1/4/1390 سازمان ثبت اسناد و املاک کشور، ناظر به ماده 71 قانون دفاتر اسناد رسمی و کانون سردفتران و دفتریاران مصوب 1354، چنین مقرر شده است: «احکام ابطال سایر اسناد و مدارک از قبیل ابطال سند مالکیت اعم از اصلی و المثنی، پلاک ثبتی ملک، مبایعه نامه عادی، اظهار نامه ثبت ملک، صورتمجلس تفکیکی، پیش نویس سند انتقال اجرایی، قرارداد انتقال پلاک یا ملک، آرای هیئت حل اختلاف موضوع مواد ۱۴۷ و ۱۴۸ اصلاحی قانون ثبت، آرای کمیسیون ماده ۱۲ قانون زمین شهری و… همچنین حکم اصلاح مفاد سند رسمی که بعد از تنظیم آن، مندرجات و مشخصات بعضی از مستندات مربوطه تغییر یافته است، قرار اجرای موقت و قرار منع به آن، حکم به الزام تنظیم سند و نظایر آنها، جملگی از شمول و موضوع ماده مرقوم خارج می باشد و ضرورتی به ارسال آن به سازمان ثبت اسناد و املاک کشور وجود ندارد؛
لذا چون اینگونه احکام اولا راجع به ملک غیر منقول است؛ ثانیا، جنبه اعلامی دارند مقتضی است در اجرای ماده ۴ قانون اجرای احکام مدنی، مستقیمًا، به اداره کل ثبت استان مربوطه ارسال و از آنجا نیز باید به اداره ثبت محل وقوع ملک ارسال شود.»
مرجع صالح
دادگاه صالح در رابطه با دعوی ابطال سند رسمی برحسب موضوع آن متفاوت می باشد. مثلا با توجه به اینکه هرگونه دعوای راجع به مال غیرمنقول به ویژه دعوای مالکیت، مزاحمت، ممانعت از حق، تصرف عدوانی و سایر حقوق راجع به آن باید در دادگاهی اقامه شود که مال غیرمنقول در حوزه آن واقع است هرچند که مدعی علیه (خوانده) در آن حوزه مقیم نباشد بنابراین رسیدگی به آن در صلاحیت دادگاه محل وقوع مال غیرمنقول است. پس مرجع رسیگی با توجه به موضوع دعوی یا همان خواسته ابطال سند، متفاوت خواهد بود.
هزینه دادرسی
هزینه دادرسی در دعاوی مالی و در دعوی ابطال سند رسمی را باید به دو بخش تقسیم کرد:
الف) دعاوی قابل تقویم یا دعاوی که میزان خواسته مشخص است
ب) دعاوی غیر قابل تقویم.
در مورد قسم اول هزینه دادرسی بدین صورت محاسبه می شود: در مرحله بدوی تا مبلغ ۲۰۰ میلیون ریال دو و نیم درصد ارزش خواسته، در مرحله بدوی بیش از ۲۰۰ میلیون ریال سه و نیم درصد ارزش خواسته، در مرحله تجدیدنظر چهار و نیم درصد ارزش خواسته، درمرحله فرجام خواهی پنج و نیم درصد ارزش خواسته.
و در مورد قسم دوم نیز گفته شده که هزینه دادرسی در صورتی که قیمت خواسته در دعاوی مالی در موقع تقدیم دادخواست مشخص نباشد ۱ میلیون و ۵۰۰ هزار ریال خواهد بود.
نکته
در خصوص موارد ملکی، قبل از تنظیم سند رسمی، مبایعه نامه ای نگارش می شود که در آن پیرامون شرایط قرارداد بیع صحبت می شود. در این خصوص نیز، اگر شرایط ابطال سند عادی برقرار بود، می توان اقدام به ابطال مبایعه نامه نمود. البته در صورتی که در مبایعه نامه در مورد ابطال قرارداد صحبت شده باشد، باید به شروط قرارداد توجه نمود.
مبایعه نامه یکی از دعاوی بسیار رایج در مراجع قضایی، دعوی ابطال مبایعه نامه می باشد. در قانون پیش فروش ساختمان، تنظیم مبایعه نامه ولو در بنگاه های معاملاتی املاک معتبر نیز ممنوع است. مواردی وجود دارد که دو طرف برای انجام بیع توافق نموده و ایجاد مالکیت مال مورد توافق همراه با انجام تشریفات باشد.
این تشریفات که در قالب مبایعه نامه است، مبنی بر تعهد طرفین بر انتقال مالکیت مبیع به خریدار است. در مبایعه نامه مالکیت منتقل نمی شود، بلکه تشریفاتی است که به سبب تنظیم سند رسمی برقرار می شود. ابطال مبایعه نامه در حالاتی که طرفین مبایعه نامه قادر به انجام تعهدات خود نیستند یا از انجام آن سر باز می زنند، انتقال مالکیت عین مورد معامله نفی شده و مبایعه نامه باطل می گردد.
برخی نکات کلیدی مرتبط با دعوا
۱) شمار قابل توجهی از محاکم، ابطال سند رسمی انتقال اموال غیر منقول را به استناد مبایعه نامه یا اسناد عادی معارض مخالف با ماده ی ۲۲ قانون ثبت اسناد و املاک میدانند و به صرف استناد به سند عادی، حکم به ابطال سند صادر نمی کنند. موضوع اعتبار اسناد عادی انتقال در تعارض با سند رسمی از دیرباز مورد اختلاف محاکم بوده است؛ اما نظریه ی مورخ ۹۵/ ۸ / ۴ شورای نگهبان که اشعار میدارد، اسناد عادی املاک در صورتی که قراین و ادله ی قانونی یا شرعی بر صحت آن وجود داشته باشد، معتبر است، به این اختلافات پایان داده است.
۲) در صورتی که انتقال رسمی ملک به خوانده در اجرای رأی دادگاه باشد، مثلاً دادگاه به الزام تنظیم سند رسمی حکم داده باشد، موجبی برای رسیدگی هم عرض به دعوی ابطال سند وجود ندارد، چرا که قبلاً دادگاه دیگری نسبت به تنظیم سند، حکم کرده است و هر چند خواسته ی ابطال سند با آن خواسته یکی نیست؛ ولی اظهار نظر در آن اظهار نظر بر حکم دادگاه همعرض میباشد. در حقیقت، اگر سند رسمی به موجب احکام قضایی تنظیم شده باشد، دعوی ابطال اسناد نیز مطابق تشریفات قانونی صرفاً و منحصراً در دادگاه صادر کننده ی حکم قطعی، قابل رسیدگی است.
۳) در مواردی که سند مالکیت به تبع رأی هیأت موضوع ماده ی ۱۴۷ و ۱۴۸ اصلاحی قانون ثبت اسناد و املاک، صادر شده باشد، ابتدا باید نسبت به رأی هیأت مزبور اعتراض و ابطال رأی هیأت را درخواست کرد و سپس ابطال سند رسمی که بر اساس رأی هیأت صادر شده است. خواسته شود.
۴) دادگاه حتما باید نسبت به مالکیت ملک از اداره ی ثبت، استعلام کند و نمی تواند به صرف اظهارات طرف یا طرفین، حکمی صادر کند که احتمال مغایرت آن با ثبت رسمی وجود دارد.
۵) چنان چه در دادخواست ابطال سند انتقال به جای شماره ی سند، شماره ی پلاک ثبتی ملک، قید شود و یا شماره ی سند، اشتباه درج شود، چون خواسته ی اولیه به درستی مطرح نشده است، موجب رد دعوا میشود.
۶) طرح دعوی ابطال سند رسمی انتقال اولیه بدون ابطال اسناد بعدی و بدون طرف قراردادن ایادی بعدی، فاقد وجاهت قانونی است.
۷) اگر ملک موضوع دعوی ابطال سند انتقال، بعداً تفکیک شده باشد. علاوه بر اسناد انتقالی بعدی باید ابطال صورت مجلس تفکیکی و تقسیم نامه نیز از دادگاه خواسته شود.
۸) در طرح دعوای ابطال سند انتقال باید تمامی مالكین مشاعی، طرف دعوی قرار گیرند. مگر این که دادخواست ابطال فقط متوجه ی سهم مشاعی یکی از مالکین باشد.
۹) در صورتی که دعوی ابطال سند رسمی به استناد بی اعتباری معامله، مبنای سند مطرح شود، حکم به ابطال سند، فرع بر بطلان عمل حقوقی میباشد که سند به عنوان دلیل برای آن تنظیم شده است و در واقع صدور حکم به ابطال سند منوط به رسیدگی به مبنای ابطال است که همان احراز بی اعتباری قرارداد است. بر این اساس خواهان باید در ستون خواسته، تأیید بطلان یا فسخ و یا انفساخ معامله مبنای سند را نیز از دادگاه بخواهد.
۱۰) در موارد تعارض بین دو سند مالکیت، اداره ی ثبت اسناد در شرایطی میتواند، بدون حکم دادگاه، اقدام به ابطال سند رسمی کند. در صورتی که یک ملک دارای دو مالک رسمی باشد، به سندی که مؤخر صادر شده است، سند معارض گفته میشود. هیأت نظارت ثبت و در مرتبه ی بالاتر شورای عالی ثبت صلاحیت تشخیص معارض بودن دو سند مالکیت را بر عهده دارد.
در صورتی که به تشخیص هیأت نظارت و یا شورای عالی ثبت، وجود تعارض بین اسناد مالکیت ملک، محرز شود، اداره ی ثبت مکلف است به دارنده ی سند مالکیت معارض که صدور آن مؤخر بر سند دیگر است، ابلاغ و به او اخطار کند که ظرف دو ماه از تاریخ ابلاغ به دادگاه حقوقی صلاحیت دار محل وقوع ملک، مراجعه و گواهی اقامه ی دعوا را به اداره ی ثبت محل تسلیم و رسید، اخذ کند.
در صورتی که دارنده ی سند مالکیت معارض، ظرف دو ماه از تاریخ ابلاغ به دادگاه محل وقوع ملک، مراجعه نکند و گواهی طرح دعوا را به اداره ی ثبت محل، تسلیم و رسید، اخذ نکند و دارنده ی سند مالکیت مقدم، گواهی عدم طرح دعوا را از مراجع صالحه دریافت و در مدت مزبور تقدیم کند، اداره ی ثبت مکلف است که سند مالکیت معارض را نسبت به مورد تعارض، ابطال و مراتب را در ستون ملاحظات ثبت ملک در دفتر املاک قید و به دارنده ی سند مالکیت مزبور و دفاتر اسناد رسمی حوزه ی خود، پیروی بخشنامه ی قبلی اعلام کند و این تنها موردی است که اداره ی ثبت، بدون حکم دادگاه، سند مالکیت را ابطال می کند.
این پست برگرفته از کتب و سایت های مختلف حقوقی می باشد
باسلام خریداری ۲۰۰۰متر زمین کشاورزی تز مرحوم پدرم خرید وپس از فوت پدرم با شکایت کیفری به اتهام تصرف عدوانی وفروش مال غیر محکوم به رفع تصرف و تحمل حبس محکومیت قطعی پیدا کرد ودر اجرا حکم قطعی کیفری طی اقرار نامه رسمی ضمن رفع تصرف از زمین متنازع فیه اقرار به معاملات غیر قانونی دد در زمین تصرف عدوانی نموده حالا پس از چند سال از اجرا حکم با تبانی با خیر یداران زمین تصرف عدوانی دادخواست حقوقی ابطال اقرار نامه را دا ده اند ودادگاه بدوی قرار رد دعوا داده تجدید نظر نقًض کرده ودستور رسیدگی ماهیتی داده مجدد دادگاه بدوی حکم به بصلان دعوا داده سوال ایا تجدید نظر میتواند بدون توجه به حکم قطعی رفع تصرف حکم به ابطال اقرار نامه رسمی بدهد
باسلام
صدور حکم بر تصرف عدوانی فی نفسه نمی تواند دلیلی بر ابطال یا عدم ابطال اقرارنامه باشد
اما می تواند قرینه مثبتی بر عدم پذیرش ابطال باشد
ممنون از لطف جنابعالی
موفق باشید.
با سلام و احترام
بنده یک قطعه زمین در شاهین شهر اصفهان داشتم که با کلاهبرداری از تملک بنده خارج شد. بعد از طرح شکایت متشاکی در دادگاه بدوی و تجدید نظر متهم به حبس و رد مال گردید. متشاکی متواری می باشد.
اما این ملک توسط متشاکی فروخته شده و صاحب آن بعد از ساخت ، آن را به شخص دیگری منتقل کرده است.
اجرای احکام از بنده خواست که با استفاده از رای دادگاه بدوی و تجدید نظر دادخواست ابطال سند تنظیم کنم. بعد از تنظیم و ارسال این دادخواست ، قرار وقت نظارت تعیین شده.
آیا دادگاه حقوقی رای به ابطال سند خواهد داد و چقدر زمان می برد تا برای رای صادر گردد.
با احترام
باسلام و تشکر بابت حضور در estinafgar.ir
بله دادگاه انشا.. به نفع شما رای خواهد داد
حد اقل 5 ماه
با سلام و احترام
ضمن تشکر از مقاله کامل شما که از آن بسیار مستفیض شدم .
همکار محترم در دعوی تایید بطلان عقد معاوضه به دلیل مستحق الغیر بودن یکی از عوضین و ابطال سند رسمی
به نظر شما الزام خوانده به تنظیم سند رسمی بنام خواهان باید ذکر گردد یا به محض صدور حکم بر ابطال سند امکان تنظیم سند بنام خواهان یا مالک اولیه وجود دارد؟
باسلام و تشکر بابت حضور در estinafgar.ir
هرچند به نظر تنظیم سند جزئی از لوازم دادخواست ابطال سند رسمی باشد اما محاکم ان را نمی پذیرند
لذا باید هم زمان در ستون خواسته تقاضال تنظیم سند به نام موکل نیز قید شود
سلام ، زمین زراعی دیم رو سند دادن که با اوضاع و احوال معلوم ملک مغایرت داره یعنی از هر جهت چندین متر بیشتر متراژ نوشتن که اگر جمع بشه چند هزارمتر میشه آیا میشه درخواست ابطال سند داد؟ سند ما اصلاحات ارضیه سند اون شخص تک برگی جدید و این اضافه نوشتنا باعث شده مدعی بخشی از زمین ما بشه در تمام جهات اضافه نوشتن تنها جهت ما نیست. ممنونم
باسلام و تشکر بابت حضور در estinafgar.ir
1. امکان ابطال سند تحت شرایطی وجود دارد که حسب مورد مرجع ان نیز متفاوت است
2. قبل از هرچیز بهتر است تامین دلیل نمایید و سپس باتوجه به تخصصی بودن امر به همراه تامین دلیل و دیگر اسناد خود به دفتر یک وکیل در شهر خود مراجعه نمایید
سپاس از توضیحات کامل شما . سوال این هست که اگر دادخواست ابطال سند مشاعی متعلق به یکی از مالکان تقدبم دادگاه شود فرمودید نیاز به خوانده قرار گرفتن همه مالکان نیست .لطفا مستند قانونی این موضوع را بیان فرمایید . باتشکر
باسلام و تشکر بابت حضور در estinafgar.ir0
1. در ابطال سند مشاعی باید نام همه شرکا قید شود و ما هیچ وقت بیان ننموده ایم که نیاز بخ این کار نیست
2. در خصوص لزوم ذکر یا عدم ذکر همه شرکا مستند قانونی وجود ندارد
با سلام . پدر من سال 82 ملکی از دو نفرخرید برای ساختن و به 6 نفر دیگه هم پیش فروش کرد اما به دلیل مشکلاتی نتونست بسازه .تقریبا 16 سال دادگاه کشی داشتیم ولی چون پدرم 4 دونگ سند را به نام بچه هاش زده بود اونا کاری نمیتونستن بکنن فقط سند پدر را توقیف کردن ! این ملک موند تا امسال یه خریدار پیدا شدبراش همه اونایی که قولنامه ای پیش خریدکردن و آن دو نفر صاحب سند بودن راضی شدن به فروش اول در بنگاه با حضور همه قولنامه ای جدید نوشتیم برای فروش به خریدار جدید به قیمت روز که سهم هر شخص متفاوت بود و توی قولنامه هم نوشته شد هیچ حق و حقوقی دیگر نصبت به این ملک و پدرم ندارند، تو دفترخونه هم سند زدن پولشون رو گرفتن و تموم شد..
بعد یک ماه اون دو نفر اول رفتن با قولنامه قدیمی سال 82 شکایت کردن برای گرفتن تاخیر تادیه که از قرار روزی چهار هزار تومان بوده در صورتی که ملک با رضایت همه فروخته شده و به صاحب جدید واگذار شده و سند خورده..
آیا شکایت گرفتن تاخیر ساخت از قولنامه ای که باطل شده قانونیه؟ پدرم محکوم میشه یا خیر..باید چکار کنیم در این مورد خواهشا کمکم کنید خیلی استرس دارم
باسلام و تشکر بابت حضور در estinafgar.ir
تنظیم قولنامه جدید با رضایت ان دونفر نشان از صرف نظر کردن انها کلیه مفاد قرارداد اول می باشد لذا به نظر دادخواست انها مبتنی بر قانون نباشد
ممنون و سپاسگذار از شما
با سلام،
اگر کسی با وکالت نامه و بدون مبایعه نامه و انتقال وجه،
سند ملکی را به نام خود زده باشد
و پس از فوت موکل،
این موضوع توسط وراث موکل پی گیری شود،
آیا در صورت محکوم شدن وکیل،
معامله بالکل باطل می شود
و ملک به وراث بر می گردد
یا مبلغ ملک به وراث داده می شود
و در صورتی که وکیل باید معدل قیمت زمین را به ورثه پرداخت کند،
این مبلغ بر مبنای قیمت روز ملک است
یا قیمت زمان تصاحب آن توسط وکیل؟
باسلام و تشکر بابت حضور در estinafgar.ir
عدم تنظیم مبایعه و یا عدم پرداخت ثمن دلیل بر ابطال نیست
درصورت ابطال همه چیز به حالت اول بر می گردد و ملک جزء ترکه محسوب می شود
با سلام
ملکی را از 9نفر ورثه خریدم
یکنفر از وراث سهم اثر خود را قبلا دریافت کرده بود و حقی نداشت امضا هم نکرد
الان طرح دعوا کرده که من سهم خود رو خریده بودم حق اثر نبوده
قاضی هم گفته ما شاهد بیاریم تا قولنامه این شخص به اثبات برسه
در ضمن من برای اون ملک سند مشاعی گرفتم
آیا میتونه در خواست بطلان سند رو بده
بگه من سهم رو خریدم؟
باسلام و تشکر بابت حضور در estinafgar.ir
منظور شما از خریدن سهم رو متوجه نمی شویم اما در صورتی که این ورثه کتبا حق خود را نسبت به آن ملک واگذار نکرده باشد می تواند دادخواست ابطال مطرح نماید
باسلام و خسته نباشید
پدرم سال هاست ملکی به صورت قولنامه ای خریداری ودر تصرف دارد در سال ۹۱شخصی خود را معرفی و ادعا کرد که ملک مال منه و من در سال ۸۹ سند گرفتم در صورتی ملک بنا دارد و حدود ۲۰ سال در دست پدرم میباشد
به دادگاه شکایت نمودیم و گفت من ملک از ناظمی وناظمی از اشراقی خریداری نموده است از ناظمی و اشراقی شکایت و طی اقرار نامه در دفتر اسناد رسمی اقرار نمودن که ما چنین شخصی را نمی شناسیم و خریدو فروشی انجام نداده ایم و از این شخص شکایت کرده ومحکوم گردید به جعل، وملک پدرم به رضا علی محمدی سند صادر کرده بود در ثبت اسناد دادگاه شعبه ۱۰۳ رای به نحو ماداد و بیست رکز قابل اعتراض دردادگاه استان دادگاه استان رای قطعی به نحو ماداد که ملک مال پدرم میباشد
پیمانکار شهرداری میباشد ،واز شهردار تا رفته گر براش دولا راست میشن علی محمدی که سند هنوز به نامش هست تصرفات و بنای مارو در کمسیون ماده صد بدون اطلاع ما میگذارد و تخریب میگیره دادگاه که راهی نداره از شهرداری رباعث اذیت و تخریب ملکمون میشه هرچی رای های قطعی دادگاه به شهردارو قسمت حقوقی نشون میدیم که ملک مال من این اقا مگذاره ماده صد رای های دادگاه که گفته ملک مال طباطبایی میباشد واین سند با اسناد وقولنامه های جعلی بوجود امده قبول نمیکنن و شهرداری ملک به نام این اقا میفرسته کمسیون درصورتی که این فرد تصرفی نداره و ید قبلی که سند به نامش زده بیکسال زندان و ۶۰میلیون جریمه محکوم کردیم خواهشا راهکاری که بشه جلوش واستاد راهنمایی کنید 09386318255
باسلام و تشکر بابت حضور در estinafgar.ir
در صورتی که جعل ایشان محرز گردیده از این طریق دادخواست ابطال سند رسمی مطرح نمایید چراکه باوجود اخذ حکم کیفری اما تا زمانی که سند رسمی باطل نگردیده مراجع اداری از سند رسمی تبعیت می کنند
با سلام عرض ادب
پدرم قبل از فوت وصیت نمود بعد از فوت ایشان یک طبقه از ملک مسکونی متعلق به اینجانب خواهد بود و هیچکس حق اعتراض نخواهد داشت. خانواده ام که از وراث هستند توسط دادگاه دستور فروش میگیرند و ملک را طی مزایده بدون اطلاع بنده به برنده مزایده میفروشند. بلافاصله بعد از آن دادخواست تنفیذ وصیت نامه و دادخواست دوم تحت عنوان اعتراض به عملیات اجرایی میدم که دادگاه اجرایی علیرغم دادخواست اعتراضم دستور ثبت ملک بنام برنده مزایده را صادر مینماید. بعد از 1 سال حکم تنفیذ وصیت نامه صادر میشه و دادگاه اجرایی هم حکم به عدم استماع دادخواست میده. توضیحا” مکان مجتمع دو دادگاه متفاوت هستند. طی مشورت با معاضدت قضایی به من گفتند که باید دادخواست ابطال سند بدم. لطفا” بفرمایید هزینه و شرایط دادخواست ابطال سند به چه صورت است و اگر مبالغ دریافت شده بابت سهم الارث باید به برنده مزایده مسترد گردد طی چه مراحلی انجام خواهد شد؟ با تشکر
باسلام
در این خصوص قابل ذکز است سند صحیح صادر شده و قابل ابطال نیست مگر منشا صدور ان ابتدائا باطل شود پس شما ابتدا باید مزایده را باطل نمایید و سپس دادخواست ابطال سند مطرح نمایید
سلام. بنده دادخواستی به الزام به تنظیم سند یک واحد آپارتمان با پارکنیگ و انباری به دادگاه حقوقی ارسال نمودم. در دادنامه صادره از سوی آن شعبه مالکیت خوانده محرز و نوشته شد: «خوانده آن را به …….. فروخته و در جلسه دادرسی به موضوع اقرار داشته.» براین اساس حکم به محکومیت خوانده به حضور در دفاتر رسمی و تنظیم سند واحد 1 با پارکنیگ و انباری مربوطه صادر شد. پیش از صدور حکم تنها پارکنیگ باقی مانده در صورتمجلس تفکیکی که هنوز به نام مالک است و در سند تک برگ به واحد چهار بنام مالک رسمی اختصاص یافته را با دستور موقت بازداشت کرده بودم.در اجرای احکام درخواست تعیین شماره ی انباری و پارکنیگ به دادگاه بدوی ارسال شد. قاضی دستور جلب نظریه کارشناس داد. کارشناس با بررسی محتویات پرونده نظر داد که پارکنیگ شماره 2 باید از سند واحد چهار منفک و به واحد یک انتقال یابد. قاضی زیر نظریه کارشناس نوشت : طبق نظریه کارشناس اقدام شود. اجرای احکام ایراد گرفت که باید قبل از آن دادخواست ابطلال سند داده شود و با حکم دادگاه این انتقال انجام شود. دادخواست ابطال دادم. اکنو ن یک سال است از ارسال دادخواست میگذرد. قاضی اصرار دارد که خوانده فقط به موضوع اقرار نموده و اقراری به مالکیت پارکنیگ شماره 2 در حق اینجانب نفرموده است. به نظر میرسد قاضی خلاف رای اولیه خودش نظر میدهد و ارادهای برای صدور رای به ابطال ندارد. چه باید کرد؟
باسلام
با توجه به اقرار انجام شه و نیز اگر در قرارداد در خصوص وضعیت این پارکینگ تعیین و تکلیف شده باشد دادگاه موظ به صدور حکم بطلان است شما دفاعیات خود را انجام دهید حتی در صورت عدم پذیرش انشا.. در مرحله تجدیدنظر نتیجه مطلوب حاصل خواهد شد
سلام زمینی خریدم که استعلام اداره ثبت داشت و قطعی.فردی برای همین زمین سند 147گرفته که نوشته با بنای احداثی با وجود اینکه زمین است.در پرونده ثبتی وی برای زمین زیر بنای 180متر ثبت شده تا بتواند سند بگیرد اداره ثبت به تخلفش پی برده.برای ابطال رای هیات چه شکایتی بکنم.؟از هییت نظارت بر ثبت میتوانم پیگیر شوم؟
سلام و وقت بخیر.
یه معامله ی باطل وجود داشته و تنظیم سند به نام خریدار هم انجام شده.
بر فرض که بطلان معامله اثبات بشه برای برگرداندن سند به نام فروشنده باید دادخواست ابطال سند رسمی داد یا صدور سند مالکیت در حق خواهان
باسلام و تشکر بابت حضور در estinafgar.ir
اگر معامله باطل شده است بهتر است دادخواستی تحت عنوان ابطال سند رسمی شماره …. و صدور سند جدید به نام اینجانب، مطرح نمایید و سپس در شرح دادخواست مفصلاً به آن بپردازید