مقدمه
همین که نکاح یا ازدواجی از منظر قانونی و شرعی به درستی واقع شد، به دنبال خود حقوق و تکالیفی را برای زوجین ایجاد میکند. یکی از آثار نکاح از منظر قانونی ایجاد رابطهی زوجیت است. مقصود از این رابطه نیز مفهوم عامی است که همهی روابط شخصی (غیر مالی) و مالی زوجین را دربرمیگیرد و تخصیص آن به روابط زناشویی با معانی این کلمات همخوانی ندارد.
نکتهی قابل توجه آن است که قوام زندگی مشترک نه به قانون بلکه به اخلاق نیازمند است. یکی از ابعادِ اخلاقیِ خانواده، تمکین و اطاعت است که در ادامه به بررسی این موضوع خواهیم پرداخت. البته به لحاظ تخصصی بودن بحت تمکین و با توجه به اینکه نتیجه پرونده تمکین مستقیمن به پرونده هایی از جمله مطالبه حقوقی نفقه و شکایت کیفری ترک انفاق و نیز حتا با پرونده هایی همچون حضانت و طلاق می تواند در ارتباط باشد لذا
مفهوم تمکین چیست
آنچه در عرف از مفهوم تمکین (به معنای خاص کلمه و در نظام خانواده) به ذهن متبادر میشود عبارت است از اطاعت خانم از خواستههای همسرش. البته این معنای عرفی از معنای لغوی و اصطلاحی هم دور نمانده است. مفهوم لغوی تمکین تن در دادن است.
معنای اصطلاحی تمکین در علم حقوق برگرفته از متون فقهی ماست؛ به عبارت دیگر دارای دو معناست:
۱. تمکین عام
عبارت است از خوش رفتاری یا حسن معاشرت همسر با شوهر خویش و اطاعت از خواستههای مشروع همسر، همچنین رعایت نظافت و آرایش خود برای همسر به گونهای که مقتضای زمان و مکان و موقعیت و شأن خانوادگی آنان است. البته لازم به ذکر است که تمکین دو طرفه است و آقا نیز به عنوان همسر بایستی نسبت به خواستههای مشروع همسر پاسخ مثبت بدهد.
به عبارت دیگر تمکین به معنای عام آن است که خانم وظایف خود را نسبت به همسر انجام دهد و از او در حدود قانون و عرف اطاعت نماید و ریاست شوهر را در خانواده پذیرا باشد. بنابراین اگر آقایی از همسرش توقعات نامشروع یا نامتعارفی داشته باشد، خانم مکلف به اطاعت از او نیست. به عنوان مثال اگر آقا از همسرش بخواهد که تمام اموالش را به نام او بزند و خانم رضایت کامل به این کار نداشته باشد، این توقع متعارف تلقی نمیشود. در مورد رفت و آمد خانم لازم به ذکر است که اگر آقا بر خلاف عرف از خروج همسر خود از منزل و بازدید خویشان و دوستان جلوگیری کند، رفتارش سوءِ معاشرت تلقی میشود.
۲. تمکین خاص
منظور از این نوع تمکین رابطهی خاص زوجیت و روابط زناشویی است. آنچه در عرف از تمکین فهمیده میشود، بیشتر در قالب این نوع تمکین است.
برای درک بهتر از تمکین بایستی به مفهوم نُشوز که در مقابل تمکین مطرح میشود نیز بپردازیم.
عدم تمکین (نشوز)
«ناشز» و «ناشزه» به مرد یا زنی گفته میشود که حقوق واجب و وظایف شرعی را نسبت به همسرش رعایت نکند. هرگاه نشوز و نافرمانی، از سوی زن باشد، مرد میتواند زمینه آن را از بین ببرد. به این ترتیب که نخست او را نصیحت کند و اگر تأثیر نگذاشت، میتواند از همخوابی با او بپرهیزد؛ یعنی، در بستر خواب به او پشت کند و یا نزد او نخوابد. اگر این روش نیز در او اثر نداشت، چنانچه امید دارد با تنبیه او را از نافرمانی باز دارد. البته این کار به قصد اصلاح (نه از روی خشم و انتقام) و به اندازهای باشد که باعث توجه و تنبه او گردد.هرگاه نشوز و نافرمانی از سوی مرد باشد، زن نخست او را نصیحت میکند و اگر تأثیر نگذاشت، میتواند شکایت خود را نزد حاکم ببرد تا او را به انجام وظایفش وادار کند. البته حق ندارد با او قهر کند و یا او را کتک بزند.
در عرف و حقوق امروز، واژهی نشوز را بیشتر در مورد زن به کار بردهاند. هر چند اختصاص این واژه برای زن مسلما قابل ایراد است.
از طرف دیگر، همانگونه که بیان شد ممکن است مردی نیز ناشز شود و به وظایف خویش عمل نکند. در اینصورت زن میتواند با مراجعه به دادگاه الزام همسر را به انجام وظایف و تکالیف قانونی و شرعی خود درخواست کند. نشوز مرد، سوءِ معاشرت یا همان بدرفتاری تلقی میشود و میتواند از مصادیق عسر و حرج باشد و طبق قانون زن میتواند با طی مراحل قانونی، درخواست طلاق بدهد. برای آشنایی بیشتر با مصادیق عسروحرج میتوانید مقالهی شرایط طلاق غیابی را بخوانید.
موارد ناشزه بودن
1. تمکین اقامت دراقامتگاه دایمی شوهر است یعنی زن برای دریافت نفقه باید در خانه شوهر زندگی کند مگر یک استثنا و آن اینکه در خود عقد ازدواج شرطی غیر از آن شده باشد که زن در منزل دیگری یا خانه دیگری زندگی کند.
2. اگر زن بدون دلیل موجه و بدون موافقت شوهر خانه را ترک کند و حتی در خانه پدر یا مادر خویش اقامت کند مرد میتوتند از دادن نفقه وی امتناع کند و ان را پرداخت نکند
3. مورد دیگر الزام زن به حسن معاشرت با شوهر خویش است زنی که بدون دلیل موجه از تمکین خودداری و زن ناشزه یعنی نافرمان و خاطی نامیده میشود و در این صورت علاوه بر اینکه مرد از دادن نفقه معاف خواهد بود بلکه میتواند تقاضای طلاق وی را نیز از دادگاه بخواهد و میتواند تجدید فراش (زن دیگر اختیار کند) کند.
4. سوء رفتار زن یا انتخاب شغلی مغایر با شوون اخلاقی و وظایف زناشویی و داشتن معاشران فاقد صلاحیت اخلاقی از دیگر موارد نشوز محسوب خواهد شد. البته تمکین به معنای تسلیم بی چون چرای زن در مقابل مرد و پاسخ دادن به خواسته های نامشروع وی نیست. چنانچه زن به دلیل عذر شرعی یا مسایل پزشکی قادر به ایفای وظایف زوجیت نباشد یا برای انجام واجب شرعی ناچار باشد به مسافرت برود و از شوهر اجازه نگیرد ناشزه محسوب نمیشود و نفقه وی بر عهده شوهر است.
نتیجه عدم تمکین
⇐ عدم استحقاق زن نسبت به نفقه (مستنداً به ماده ۱۱۰۸ قانون مدنی)
⇐ کسب اجازه ازدواج مجدد از دادگاه (مواد ۱۶ و ۱۷ قانون حمایت خانواده مصوب ۱۵ بهمن ماه ۱۳۵۳)
⇐ بنابراین برای آنکه مرد بتواند زن دوم بگیرد بایستی به دادگاه رجوع و با اثبات عدم تمکین همسرش، از دادگاه اجازه ی ازدواج مجدد بگیرد.
⇐ امکان طرح دعوی طلاق از سوی مرد.
البته در کلیه ی موارد فوق اقدام شوهر بایستی مسبوق به سابقه اثبات عدم تمکین زن باشد. قاعدتا اول مرد دادخواست تمکین به دادگاه می دهد و چنانکه دادگاه زن را به تمکین محکوم نماید و حکم قطعی شود مرد می تواند از این حکم برای طرح دعاوی دیگر یعنی، طلاق، کسب اجازه ازدواج مجدد سود جوید. چنانچه مرد بخواهد زنش را طلاق دهد بایستی مهریه او را بپردازد، اما سایر حقوق مانند نفقه، نصف اموال مرد و… به زن تعلق نمی گیرد.
نشوز شوهر یا عدم ایفای وظایف زناشویی از جانب وی نیز دارای ضمانت اجرای حقوقی است و زن می تواند با مراجعه به دادگاه الزام شوهر را به انجام وظیفه درخواست نماید. به علاوه نشوز شوهر سوء معاشرت به شمار می آید و اگر مصادیق عسر و حرج باشد، زن می تواند از دادگاه درخواست طلاق کند.
طلاق زن ناشزه در قوانین تمکین و نشوز
اگر زن تمکین نکند، مرد می تواند از طریق دادگاه اقدام به ارائه اظهارنامه الزام به تمکین و الزام به تمکین زوجه نماید. از زمان به جریان انداختن دادخواست الزام به تمکین، و اثبات حکم عدم تمکین زن، نفقه تعلق نمی گیرد.
آیا به زن ناشزه مهریه تعلق می گیرد؟
درباره عدم تمکین و مهریه باید بگوییم مهریه زن در صورت عدم تمکین به وی تعلق می گیرد. همچنین مرد علاوه بر مهریه، باید اقدام به پرداخت اجرت المثل نیز نماید.
در صورت ناشزه بودن زوجه، اگر زن درخواست طلاق کند و در شرایط ضمن عقد خود به حق طلاق اشاره نموده باشد، زن ناشزه حق طلاق دارد.
البته از آنجاییکه مهریه عندالمطالبه است، زن می تواند عدم تمکین مرد را به بعد از پرداخت مهریه موکول نماید. این بدین معنی است که عدم تمکین زن و مهریه ربطی به هم ندارند و حتی در مبلغ مهریه تغییر ایجاد نمی شود.
پس از ارائه دادخواست عدم تمکین زوجه، دادگاه دادخواست تمکین را بررسی می نماید. پس از آن، دادگاه زن را ملزم به اجرای حق تمکین می نماید. در صورت وجود موانع مشروع، زن می تواند به دادخواست تمکین زوجه از سوی مرد شکایت نموده و درخواست تجدید نظر بدهد.
طبق قانون عدم تمکین، حکم زنی که تمکین نمی کند از سوی دادگاه باید صادر شود و مجازات عدم تمکین زن در واقع اعطای پاره ای حقوق شامل موارد زیر به مرد است:
حضانت فرزند
بنابر حکم عدم تمکین، نفقه به زن ناشزه تعلق نمی گیرد.
دادگاه می تواند برای مرد اجازه به همسری گرفتن زن دوم را صادر نماید.
مرد می تواند زن را طلاق دهد.
تفاوت خیانت و عدم تمکین
زن ناشزه الزاماً خیانت کار نیست. این امر در قوانین و مجازات مربوط به این دو حکم هم مشهود است. در صورت خیانت زن به شوهر، شوهر می تواند زن را طلاق دهد و این دو برای همیشه به یکدیگر نامحرم شده و امکان ازدواج مجدد بین آنها وجود ندارد. اصل پرداخت مهریه در صورت خیانت زن به مرد ساقط نمی شود. اما در بسیاری از موارد مردان شرط بخشش مهریه از طرف زن را در قبال اثبات زنا، که به ۴ شاهد نیاز دارد و منجر به آبروریزی زن می شود، قرار می دهند.
در صورت بروز مشکل در زمینه دعاوی مربوط به تمکین و نشوز در روابط زوجین می توانید از مشاوره حقوقی وکیل خانواده مورد اطمینان خود در موسسه حقوقی پندار از طریق ارسال فرم درخواست مشاوره یا تماس تلفنی بهره مند شوید.
شکایت عدم تمکین به چه صورتی است؟
مرد باید در جلسه اول دادگاه ثابت كند و دلایلی را بگوید كه بر اساس آن مشخص شود همسرش بدون اجازه او خانه را ترك كرده است؛ البته پیش از هر اقدامی برای اینكه زن نیز از این شكایت مطلع شود، باید نشانی دقیقی از محل سكونت فعلی زن به دادگاه ارائه شود تا برای زن اخطاریه جهت حضور در دادگاه ارسال شود. قاعدتا مرد نمیتواند نشانی منزل خود یعنی همان منزل مشترك را بدهد چون مرد میگوید همسرش از خانه خارج شده و دیگر بازنگشته است. اگر نشانی دقیقی ارائه نشود و اخطاریه مطابق روال قانونی ارسال نشود، تشكیل جلسه دادگاه به صدور حكم منجر نخواهد شد.»
ابلاغ باید واقعی و قانونی باشد. ابلاغ واقعی به این صورت است كه اخطاریه به دست خود خوانده یا یكی از بستگان او داده شود یا بر در محل سكونت او الصاق شود و ابلاغ قانونی نیز به این معنی است كه فاصله ابلاغ تا رسیدگی به شكایت كمتر از 5 روز نباشد؛ البته با در نظر گرفتن 2 روز ابلاغ و تشكیل جلسه، باید فاصلهای 7 روزه میان ابلاغ تا تشكیل جلسه دادگاه وجود داشته باشد. البته اگر در كمتر از این فاصله طرفین با حضور در جلسه دادگاه نسبت به رسیدگی به پرونده خود اعلام آمادگی كنند، منع قانونی برای رسیدگی به پرونده وجود ندارد.
حق حبس و عدم تمکین بعد از عقد و قبل از عروسی
دختر میتواند تا پیش از شروع زندگی با همسر خود مطالبه تمام مهریه نماید و تا دریافت کامل آن عدم تمکین نسبت به شوهر داشته باشد. به این حق، “حق حبس” گفته میشود. ماده ۱۰۸۵ قانون مدنی در این مورد گفته است: «زن میتواند تا مهر به او تسلیم نشده از ایفاء وظایفی که در مقابل شوهر دارد امتناع کند مشروط بر اینکه مهر او حال باشد و این امتناع مسقط حق نفقه نخواهد بود».
بهصورت خلاصه طبق نظرات و آراء مطرحشده منظور از عدم تمكين فقط محدود به تمكين خاص است و در موارد ديگر تمكين، مثل خروج از منزل ملزم به اطاعت است.
به اين مفهوم كه زني كه از حق حبس استفاده میکند فقط از تمكين خاص میتواند خودداري كند و اگر در بقيه امور سرپيچي كند حق نفقه نخواهد داشت. لازم است بدانید که مهریه نصف آن قبل از دخول به زن تعلق میگیرد و اگر دخولی صورت گرفته باشد تمام مهریه بایستی پرداخت شود.
جهت رفع سوالات و مشکلات خود از سیستم پشتیبانی سایت استفاده نمایید .
دیدگاه ارسال شده توسط شما ، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
دیدگاهی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد.