طبق ماده ۱۱۳۳ قانون مدنی همواره حق طلاق به مرد داده شده است و با تغییراتی که در قوانین به وجود آمده، مرد نیز باید تحت شرایطی و با گذراندن مراحلی برای جدایی از همسرش اقدام کند.
زوج در صورت تصمیم به طلاق به طور منطقی، باید ابتدا تصمیم خود را به هر نحو با زن در میان می گذارد ؛ اگر به هر دلیل زن در این تصمیم مرد را همراهی ننماید و راضی به طلاق نباشد مرد در صورت اصرار باید خود به تنهایی دادخواست طلاق داده وعلیه زن طرح دعوا نماید.
عنوان دادخواست طلاق به درخواست مرد یا طلاق رجعی است و مرجع صالح برای رسیدگی به آن دادگاه خانواده محل اقامت زن خواهد بود.البته با توجه به حکم مندرج در ماده 1005 قانون مدنی اقامتگاه زن همان اقامتگاه قانونی شوهر محسوب می شود و شوهر باید دادخواست را به دادگاه محل اقامت خود بدهد ولی با ضرورت ثبت نام در سامانه ثنا و حق اعلام نشانی و اقامتگاه توسط زن در محلی متفاوت از شوهر در عمل حکم ماده مورد اشاره نادیده گرفته می شود.
مراحل درخواست طلاق از طرف مرد
مراحل درخواست طلاق از طرف زوج به طور خلاصه و تیتروار عبارتند از :
1- ثبت دادخواست طلاق به درخواست مرد یا همان طلاق رجعی در دفتر خدمات قضایی
2- پس از ارجاع پرونده به شورای حل اختلاف جهت سازش ، حضور در آن شورا و اعلام موضع در قبال تلاش شورا جهت سازش
3- پس از ارجاع پرونده از شورا به دادگاه خانواده و تعیین وقت ، شرکت در جلسه رسیدگی طلاق به درخواست زوج
4- در صورت قبول دادگاه و صدور گواهی عدم امکان سازش و قطعیت رای پرداخت مهریه و حقوق مالی زوجه و اجرای حکم طلاق در دفترخانه طلاق
5- در صورت اعتراض زوجه به رای طلاق در دادگاه تجدیدنظر و دیوانعالی کشور پاسخ و ارسال لایحه به مراجع مذکور
6- در صورتی که زوج توانایی پرداخت مهریه و حقوق مالی زوجه را نداشته باشد می تواند رای طلاق را به دفتر خانه طلاق ارائه داده تا مهلت ارائه منقضی نشود و نسبت به اعسار و تقسیط مهریه و سایر حقوق مالی اقدام نماید.
7- پس از ثبت واقعه طلاق در دفترخانه ، سند طلاق در خصوص طلاق رجعی پس از پایان عده و در صورتی که رجوع رخ ندهد، صادر خواهد شد.
8- در صورت فوت هر یک از زوجین در دوران عده با عنایت به اینکه طلاق رجعی در حکم زوجیت است کلیه آثار زوجیت جاری بوده و زوجین از هم ارث می برند.
مدارک لازم برای درخواست طلاق از طرف مرد
برای اینکه مرد بتواند برای طلاق همسرش اقدام کند باید مدارکی را در اختیار داشته باشد. از این رو در ادامه به مدارک لازم برای درخواست طلاق از طرف مرد اشاره شده است.
⇐ شناسنامه
⇐ کارت ملی
⇐ اصل عقدنامه و یا کپی مصدق عقدنامه که از دفتر ازدواج اخذ شده است.
⇐ مدارک مربوط به فرزندان (در صورت وجود فرزند باید شناسنامه و گواهی تولد وی ارائه شود)
⇐ گواهی عدم بارداری زن
⇐ گواهی بکارت زن ( در صورت عدم نزدیکی )
اگر به هر دلیلی نسخه اصلی شناسنامه یا کارت ملی در دسترس نباشد، باید حتما نسخه المثنی آنرا تهیه و به دادگاه ارائه کنید. در مورد سند ازدواج نیز همین موضوع صدق میکند و باید در صورت مفقودی یا در دسترس نبودن، رونوشتی از آن را برای ارائه به دادگاه در اختیار داشته باشید.
ارجاع به داوری برای بررسی طلاق از طرف مرد
در حال حاضر، بر اساس قانون حمایت خانواده، اگر مرد بخواهد همسر خود را طلاق بدهد ، باید به دادگاه مراجعه کند. نخستین مرحله ای که در این نوع از طلاق بعد از ارائه دادخواست، مد نظر دادگاه قرار می گیرد، ارجاع به داوری در طلاق است. مطابق قانون، پس از صدور قرار ارجاع به داوری ، هر یک از زوجین مکلفند ظرف مدت یک هفته به ترتیب زیر عمل کنند:
یک نفر از نزدیکان متاهل خود را که حداقل سی سال سن داشته باشد و به مسائل شرعی، خانوادگی و اجتماعی آگاه باشد ، به عنوان داور به دادگاه معرفی کند.
در صورتی که فرد واجد شرایط در میان خویشاوندان طرف مقابل یافت نشده یا به آنها دسترسی نداشته باشند و یا در صورتی که این افراد از پذیرش داوری خودداری کنند، هریک از زوجین می توانند داور خود را از میان سایر افرادی که دارای صلاحیت باشند انتخاب و معرفی نمایند. همچنین در صورتی که زوجین داور انتخاب نکنند ، دادگاه می تواند به انتخاب داور برای هریک از طرفین اقدام نماید.
گواهی عدم امکان سازش
بعد از ارجاع به داوری و صدور حکم داوری ، طرفین باید حکم داوری را به دادگاه ارائه کنند که این ارجاع به داوری در عمل بیشتر جنبه تشریفاتی دارد و دادگاه خود به بررسی مجدد موضوع خواهد پرداخت و در صورتی که آشتی و سازش را ناممکن تشخیص دهد، اقدام به صدور گواهی عدم امکان سازش می نماید.
دفتر ازدواج و طلاق نیز تنها پس از دریافت گواهی عدم سازش است که اقدام به اجرای صیغه طلاق و ثبت آن خواهد نمود. نکته حائز اهمیت در مورد طلاق از طرف مرد این است که در این صورت زوج موظف است کلیه حقوق مالی زن را بپردازد. پرداخت حقوق مالی زن در طلاق از طرف مرد شامل مواردی همچون تنصیف( در صورتی که در عقد شرط شده باشد) اموال و دارایی زوج، اجرت المثل ایام زوجیت، نحله، نفقه زن، مهریه و مسائلی از این قبیل می باشد.
نکته مهم این است که مطابق قانون حمایت خانواده، مدت اعتبار گواهی عدم امکان سازش برای ارائه به دفاتر ثبت ازدواج و طلاق سه ماه از تاریخ ابلاغ رأی قطعی می باشد. در صورتی که گواهی عدم امکان سازش در این مهلت به دفتر ثبت ازدواج و طلاق ارائه نشود و یا کسی که این گواهی را به دفتر ثبت ازدواج و طلاق ارائه کرده است، ظرف مهلت سه ماه از تاریخ ارائه آن، در دفترخانه حاضر نشود و یا مدارک مورد نیاز را ارائه نکند، گواهی عدم امکان سازش دیگر معتبر نیست.
پرداخت حقوق مالی زوجه
1. پرداخت مهریه زن
برای صادر شدن حکم طلاق از طرف زن ممکن است زن مهریهاش را به طور کامل ببخشد تا بتواند از همسرش جدا شود. اما برای طلاق از طرف مرد لازم است که مرد مهریه زوجه را به طور کامل پرداخت کند. اگر مهریه زن عندالمطالبه باشد، مرد موظف است آن را به طور یکجا موقع طلاق بپردازد.
البته در شرایطی که مرد توانایی پرداخت مهریه زن را به طور کامل نداشته باشد، امکان مطرح کردن درخواست اعسار برای او وجود دارد. اگر این درخواست توسط دادگاه پذیرفته شود، مرد میتواند مهریه زن به صورت قسطی پرداخت کند. در صورتی که مهریه زوجه عند الاستطاعه باشد، پرداخت آن با توجه به استطاعت مالی مرد تعیین میشود؛ بنابراین اگر مرد توانایی مالی نداشته باشد زن نمیتواند او را برای پرداخت مهریه تحت فشار قرار دهد.
در نهایت در صورتی که مرد در دوران عقد درخواست طلاق یک طرفه دهد و زوجه باکره باشد، تنها نیمی از مهریه به زن تعلق خواهد گرفت. برای اطلاع از شرایط مهریه به دختر دوشیزه مقاله مهریه دختر باکره را مطالعه کنید.
2. پرداخت نفقه زن
طلاق از سمت مرد از نوع طلاق رجعی است و زوج میتواند در طول مدت زمان عده دوباره به زوجه رجوع کند. در این دوران زوجه میتواند در خانه زوج زندگی کند و مرد وظیفه دارد در طول مدت عده نفقه زن را به طور کامل بپردازد.
در صورتی که زن باردار باشد شرایط پرداخت نفقه تغییر میکند و زوج موظف است تا زمان زایمان نفقه را به زن پرداخت کند. مبلغ کلی نفقه توسط دادگاه تعیین میشود و عدد مشخصی برای آن تعیین نشده است.
3. پرداخت اجرت المثل زن
اگر زن درخواست اجرت المثل کند، باید برای دادگاه محرز شود که زن به درخواست شوهرش و ازای مزد کارهای منزل و… را انجام داده است. همچنین باید کارهایی که زن انجام داده عرفا دارای مزد باشند.
اگر زن و مرد قبل طلاق و در طول جلسات دادگاه درباره اجرت المثل به مصالحه نرسیدند، میزان اجرت المثل توسط کارشناس دادگستری مشخص میشود. سپس مرد طبق شرایط طلاق از طرف مرد باید این مبلغ را به زن بپردازد.
در طلاق یک طرفه مرد دادگاه درباره حضانت و نگهداری فرزندان و چگونگی پرداخت هزینههای حضانت تصمیمگیری میکند.
4. پرداخت نحله به زن
در صورتی که مرد درخواست طلاق دهد و برای آن دلیل محکمهپسندی مانند سوء رفتار زن نداشته باشد و اجرت المثل به زن تعلق نگرفته باشد، دادگاه مبلغی را به عنوان نحله یا بخشش مشخص میکند و مرد باید برای طلاق یک طرفه آن را بپردازد. این مبلغ به خاطر سالهایی که زن و شوهر با هم زیر یک سقف زندگی کردهاند و شریک زندگی یکدیگر بودهاند تعیین میشود.
طلاق به درخواست مرد در دوران عقد
در بسیاری از موارد اختلافات زن شوهر حتی قبل از عروسی و در زمان عقد چنان عمیق می شود که طرفین را به سمت طلاق سوق می دهد. “طلاق از طرف مرد” در دوران عقد نیز امکان پذیر است.
طلاق دوران عقد از نظر قانونی هیچ تفاوتی با طلاق بعد از عروسی ندارد. تنها تفاوت طلاق در دوران عقد با طلاق بعد از عروسی این است که چنانچه زن و شوهر با یکدیگر نزدیکی نکرده باشند و دختر همچنان باکره باشد، مستحق نیمی از مهریه خواهد بود. در این صورت باید با درخواست هریک از طرفین دختر برای آزمایش بکارت به پزشکی قانونی ارجاع شود.
چنانچه دختر باکره باشد نصف مهریه به او تعلق می گیرد و بعد از ازدواج نیز با ارائه گواهی سلامت پرده بکارت می توانید درخواست حذف نام همسر از شناسنامه را از اداره ثبت احوال داشته باشد.
شرایط تعلق نصف اموال زوج به زوجه
قریب به چهل سال است که در فرم های آماده سند ازدواج شرطی به صورت چاپی درج شده که به آن شرط تنصیف اموال گفته می شود و عبارت است از : تعلق تا نصف اموال زوج به زوجه در صورت درخواست طلاق.
چند نکته مهم و ضروری در خصوص تعلق شرط تنصیف اموال
1- فقط در صورتی که طرفین این شرط را امضاء کرده باشند مشمول آن خواهند بود.
2- برای تعلق این حق به زن حتماً باید مرد متقاضی طلاق باشد.
3- شرط دیگر تنصیف اموال به نفع زن ، عدم کوتاهی زن از وظایف همسری و ناشزه نبودن وی است.
4- توجه شود که چنین نیست که ضرورتاً نصف اموال متعلق به زن باشد و آنطور که از شرط بر می آید و با به کار بردن واژه ((تا نصف اموال)) این مقدار می تواند از یک درصد تا پنجاه درصد باشد.
5- باید توجه شود فقط اموالی در دایره این شرط قرار می گیرند که در طول زندگی مشترک بدست آمده باشند و اموال موروثی و اموال متعلق به زوج قبل از زندگی مشترک مشمول این شرط نیست.
6- طبیعتاً دایره شمول این شرط به طور عملی فقط اموال ثبت شده را در بر خواهد گرفت.
دادگاه صالح در طلاق از طرف مرد
طبق قانون محل رسیدگی به دعوای خانوادگی و مربوط به موضوع محل سکونت زن باشد. بنابراین درخواست طلاق از طرف مرد در دادگاه رسیدگی میشود که زن در آن حوزه سکونت دارد نه در محل سکونت مرد.
اعسار و درخواست طلاق از طرف مرد
با گرانی وحشتناک سکه از اوایل دهه نود شمسی به بعد و فاصله گرفتن آن از توانایی مردان و با حاکمیت نگاه غلط و توام با چشم و هم چشمی در خصوص میزان مهریه ، تقریباً می توان گفت که قریب به اتفاق مردان توانایی عملی پرداخت مهریه خود را ندارند.
با این وجود اگر مسئله طلاق ضرورت پیدا کند و مردی به این نتیجه برسد که امکان ادامه زندگی ندارد و باید از همسر خود جدا شود ، بزرگترین مانع بر سر راه او مسئله مهریه است.
در هر حال اگر مرد در عین اصرار به طلاق توانایی پرداخت مهریه همسر خود را نداشته باشد با توجه به اینکه طلاق به درخواست زوج فقط در صورت پرداخت یا تعیین تکلیف مهریه قابل اجرا و انجام است، یکی از روش های زیر باید به کار گرفته شود:
1- همزمان با دادخواست طلاق و ضمن آن درخواست اعسار و تقسیط مهریه را هم بنماید.رویه عملی با به رسمیت شناختن این واقعیت که وجود مهریه نباید مانع اعمال حق طلاق شود تقدیم توامان دادخواست اعسار و تقسیط همراه با طلاق را ممکن دانسته است.
2- زوج ابتدا با تقدیم دادخواست طلاق آن را به سرانجام برساند و پس از محکومیت به پرداخت مهریه برای اجرای صیغه طلاق، با تسلیم حکم طلاق به یک دفترخانه (ماده 34 قانون حمایت خانواده) جهت جلوگیری از انقضاء مدت اقدام به تقسیط مهریه بنماید.
3- زوج در دادگاه و در حضور قاضی با توجه به توانایی مالی خود با زوجه توافق نماید و ترتیب پرداخت مهریه را بدهد.مثل اینکه قسمتی را نقد و مابقی را در قالب چک به زوجه پرداخت نماید.
4- در صورت داشتن سند ابراء یا اقرارنامه مبنی بر وصول مهریه یا در صورتی که بعداً کسی مهریه را ضمانت نماید با عنایت به انتقال ذمه پس از ضمانت در امور مدنی ، زوج بری است.و نتیجه رسیدگی دادگاه صدور حکم بی قید و شرط طلاق و اجازه انجام آن بدون نیاز به پرداخت مهریه است.
حضانت و ملاقات فرزند در طلاق از طرف مرد
از جمله مواردی که بعد از طلاق موضوعیت پیدا می کند و باید تکلیف آن روشن شود مسئله حضانت و ملاقات است. اصولاً حضانت یا همان حق نگهداری از فرزندان مشترک تا پایان 7 سالگی با مادر و پس از آن تا پایان صغر (برای دختر 9 سال تمام و برای پسر 15 سال تمام) با پدر است. با بلوغ فرزندان مشترک دیگر بحث حضانت موضوعیت ندارد و با سکوت قانونگذار به نظر می رسد که ایشان می تواند هر جا که بخواهند زندگی کنند.
در هر حال از جمله مواردی که ضمن حکم طلاق به درخواست مرد تکلیف آن مشخص می شود مسئله حضانت و ملاقات فرزندان مشترک است.با این توضیح که در فرض اعطا حق حضانت به حکم قانون یا به صلاحدید قاضی به یکی از والدین، دیگری حق ملاقات دارد.کیفیت و کمیت ملاقات کاملاً وابسته به تشخیص و صلاحدید قاضی است.
طلاق غیابی از طرف مرد به چه صورت است؟
بر خلاف باور معمول و عامیانه طلاق غیابی نوع خاصی از طلاق نیست و در آن فقط زوج یا زوجه به دلیل عدم اطلاع یا با نیات دیگری نشانی طرف مقابل را در طلاق اعلام نمی نماید .
مانند اینکه می خواهند طرف مطلع نشده و نسبت به آن مقاومتی ننماید هر چند که این روش نوعی فریب قاضی و دستگاه قضایی محسوب می شود ولی ضمانت اجرا و راهی برای برخورد با آن در قانون پیش بینی نشده است.
باید توجه داشت که این روش طلاق همیشه توصیه نمی شود گاهی افراد بدون اطلاع از عواقب حکم غیابی به آن متوسل می شوند غافل از اینکه حکم غیابی هم قابل واخواهی است و هم اجرای آن منوط به معرفی ضامن است و البته اگر نیاز به درخواست اعسار هم باشد ذهنیت خوبی برای قاضی جهت پذیرش اعسار و تعیین میزان اقساط ایجاد نمی نماید.
این پست برگرفته از کتب و سایت های مختلف حقوقی می باشد
جهت رفع سوالات و مشکلات خود از سیستم پشتیبانی سایت استفاده نمایید .
دیدگاه ارسال شده توسط شما ، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
دیدگاهی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد.