در دعوی بر میت اعم از دین یا عین، اصل بر این است که دعوا باید به طرفیت ورثه یا نماینده قانونی آنها اقامه شود. هرچند ترکه در ید وارث نباشد ولیکن مادامی که ترکه به دست آنها نرسیده است مسئول ادای دیون نمی باشند. اثبات دعوی به طرفیت بعضی از ورثه نسبت به سهم همان بعض مؤثر است و وراث دیگر که طرف دعوا نبودند می توانند بر حکمی که به طرفیت دیگر وراث صادر شده اعتراض نمایند.
طلبکار در صورتی که ترکه به مقدار کافی برای ادای دین در ید ورثه نباشد و در صورتی که طلب وی محرز باشد می تواند بر کسی که او را مدیون متوفی می داند یا مدعی است که مالی از ترکه متوفی در ید اوست اقامه دعوی کند. اما اگر طلب وی محرز نباشد مدعی باید طلب خود را به طرفیت ورثه اثبات و پس از آن دعوی خود را بر کسی که مدیون متوفی می داند و یا معتقد است مالی از متوفی نزد اوست اقامه کند و می تواند بر هر دو در یک دادخواست اقامه دعوی کند.
دعاوی قابل طرح علیه میت
از جمله دعاوی که می توان عـلیه میــت به طرفیت وراث در دادگاه صالح چه دادگاه خانواده، چه دادگاه حقوقی و چه شورای حل اختلاف طرح نمود دعوای عینی، دعوای دینی و همچنین دعاوی همچون اثبات نکاح و اثبات نسب است.
طرح دعوا علیه تمام وراث
در برخی دعاوی خواهان باید علیه تمام وراث اقامه دعوا کند. به عبارت دیگر به حسب نوع دعوایی که در مرجع قضایی صالح اقامه می شود. در بعضی از دعاوی باید تمام وراث طرف دعوا به عنوان خواندگان ذکر شوند. و در برخی از دعاوی نیز این حالت لازم نیست. و می تواند یکی از وراث را خوانده دعوا به حساب آورد. به طور مثال در دعاوی عینی مانند وقتی که خواهان به جهت تصرف و مالکیت ملکی اقامه دعوا می کند. به دلیل اینکه ملک مشاع می باشد. باید به طرفیت تمام شرکا اقامه دعوا کند و نمی تواند به طرفیت بعضی از وراث طرح دعوا نماید.
شکایت علیه متوفی در وصول چک
براساس ماده ۲۳۱ قانون امور حسبی بلافاصله بعد از فوت متوفی، بدهی های مدت دار وی حال می شود. یعنی اگر چکی که متوفی در زمان حیات خود صادر نموده است، برای تاریخی باشد که قبل از آن تاریخ صاحب حساب فوت کرده باشد، طلب تبدیل به طلب حال شده و با توجه به ماده۳۱۱ قانون تجارت، بانک ها حق خودداری از تامین وجه چک و پاس کردن چک، در صورتی که موجودی حساب کافی باشد را ندارند.
ماده ۱۵ مقررات و شرایط عمومی حساب جاری بانک ها نیز مقرر می دارد، چنانچه صاحب حساب یا یکی از شرکا دارنده دسته چک مشترک فوت نماید و فوت صاحب چک به صورت کتبی به بانک اعلام نشود، بانک نسبت به پرداخت وجه چکهای صادر شده اقدام خواهد نمود. در این صورت هیچ مسئولیتی متوجه بانک نخواهد بود. بعد از اطلاع کتبی به بانک، بانک فقط چکهای صادرشده قبل از فوت صاحب حساب را پرداخت خواهد کرد و چکهایی که تاریخ آنها بعد از فوت صاحب حساب است، قابل پرداخت از سوی بانک نیست.
طرح دعوا علیه برخی از وراث
در زمانی که دعوا دینی باشد خواهان می تواند علیه یکی از وراث به نسبت سهم الارثی که به او رسیده است اقامه دعوا کند و لازم نیست که به طرفیت کل وراث اقامه دعوا کند. فلذا در صورتی که خواهان قصد داشته باشد. که بعضی از مطالبات خود را از میت اخذ کند می تواند علیه یکی از وراث اقامه دعوی کند.
در صورتی که متوفی مالی نداشته باشد و ورثه داشته باشد تکلیف چیست؟
در صورتی که متوفی مالی نداشته باشد و ورثه ترکه را قبول ننموده باشند در قبال دیون متوفی مسئولیتی ندارند.
√ ولی اگر مالی از متوفی به جا مانده باشد اما کمتر از بدهی ها و دیون متوفی باشد، ترکه مابین طلبکاران به نسبت طلب آنها تقسیم میشود.
قانون امور حسبی نیز در این خصوص اینگونه مقرر کرده است که: دیون و حقوقی به عهده متوفی است بعد از هزینه کفن و دفن و تجهیز متوفی و سایر هزینههای ضروری از قبیل هزینه حفظ و اداره ترکه، باید از ترکه داده شود.
√ ورثه ملزم نیستند غیر از ترکه چیزی به بستانکاران بدهند و اگر ترکه برای اداء تمام دیون کافی نباشد ترکه ما بین تمام بستانکاران به نسبت طلب آنها تقسیم می شود.
استیفاء دین از ترکه متوفی در شکایت علیه متوفی
قانونگذار در ماده ۲۲۵ قانون امور حسبی در مورد استیفاء دین از ترکه متوفی اینگونه شرح داده است که دیون و حقوقی که به عهده متوفی است بعد از هزینه کفن و دفن و تجهیز متوفی و سایر هزینههای ضروری از قبیل هزینه حفظ و اداره ترکه باید از ترکه داده شود.
ورثه ملزم نیستند غیر از ترکه چیزی به بستانکاران بدهند و اگر ترکه برای اداء تمام دیون کافی نباشد ترکه مابین تمام بستانکاران به نسبت طلب آنها تقسیم میشود مگر اینکه آن را بدون شرط قبول کرده باشند که در این صورت مطابق ماده ۲۴۶ مسئول خواهند بود. در موقع تقسیم دیونی که به موجب قوانین دارای حق تقدم هستند.
اگر متوفی بدون وارث بود علیه چه کسی باید اقامه دعوی شود؟
چنانچه متوفی بلاوارث بدین صورت که ورثه ای نداشته باشد خواهان یا طلبکار می بایست علیه شخصی که ترکه میت در تصرف اوست اقامه دعوا کند.
√ به عبارتی شخصی که اداره ترکه متوفی به عهده اوست. به طور مثال شخص متوفی قبل از فوت برای اداره اموال خود وصی تعیین کرده باشد و مواردی شبیه آن.
با استناد به قانون امور حسبی نیز در دعاوی راجع به عین طرف دعوا کسی است که عین در دست اوست، خواه وارث باشد یا غیر وارث مگر اینکه اقرار بر این موضوع نموده باشد که عین جز ترکه است که در این صورت مدعی باید برای اثبات ادعای خود بر تمام ورثه اقامه دعوا نماید.
مرجع صالح جهت رسیدگی به دعوای به طرفیت ورثه متوفی
به موجب قانون آیین دادرسی مدنی برای رسیدگی به دعاوی مربوط به ترکه متوفی چنانچه هنوز تقسیم ترکه صورت نگرفته باشد، مرجع دارای صلاحیت دادگاه عمومی آخرین محل اقامت متوفی است در غیر این صورت دادگاه محل اقامت خوانده یعنی ورثه متوفی، صلاحیت رسیدگی به این دعوی را دارد.
این پست برگرفته از کتب و سایت های مختلف حقوقی می باشد
جهت رفع سوالات و مشکلات خود از سیستم پشتیبانی سایت استفاده نمایید .
دیدگاه ارسال شده توسط شما ، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
دیدگاهی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد.