به طور کلی تجدید نظرخواهی به معنای درخواست رسیدگی مجدد به رای صادرشده توسط یک دادگاه بوده و یکی از رایج ترین شیوههایی است که برای اعتراض به آرا وجود دارد. همچنین تمامی آرایی صادره قابلیت تجدیدنظرخواهی دارند و دادگاهی که در آن رأی صادره جهت تجدید نظر مورد بررسی قرار می گیرد، دادگاه تجدیدنظر نام دارد.
به بیان ساده تر می توان گفت هنگامی که دادگاه بدوی به موضوعی رسیدگی کرده و حکم صادر میکند، ممکن است هرکدام از طرفین دعوا معتقد باشند که دادگاه به تمام دلایل ابراز شده از سوی آنها توجه نکرده یا قاضی در تطبیق موضوع با قانون دچار اشتباه شده است و به این ترتیب رای صادره به درستی اتخاذ نگردیده است. به همین جهت برای جلوگیری از مجازات نا به حق افراد گزینه تجدید نظر خواهی توسط قانون گذار پیش بینی شده است
منظور از دادگاه تجدیدنظر چیست؟
دادگاه تجدیدنظر مرجعی است که به اعتراضات مردم نسبت به آرا رسیدگی می کند.
شما به عنوان شخصی که در دادگاه رایی علیه او صادر شده است می توانید به آن رای اعتراض کنید تا دادگاه، پرونده را بررسی کند و مجدداً رأی صادر نماید.
با توجه به اینکه قضات هم، مانند همه افراد ممکن است در کار خود دچار اشتباه شوند؛ قانون این فرصت را در اختیار طرفین دعوا قرار داده است تا اگر خطایی در حکم قاضی وجود داشته باشد به آن اعتراض کرده تا مورد تجدید نظر قرار بگیرد.
اولین رأی همیشه از دادگاه بدوی صادر می شود. حال در صورتی که شما به عنوان یکی از طرفین دعوا به رای اعتراض داشته باشید از این به بعد دادگاه تجدیدنظر وارد عمل می شود و رای دادگاه اول را مورد بررسی قرار می دهد.
در واقع یک دادگاه تجدیدنظر هیچ وقت در مرحله اول پرونده ای را بررسی نمی کند.
جهات تجدید نظرخواهی
در امور کیفری و مدنی، این جهات برای تجدیدنظر ذکر شده است که به طور مختصر عبارتند از:
1- ادعای عدم اعتبار مستندات دادگاه.
2- ادعای فقدان شرایط قانونی شهادت شهود.
3- ادعای عدم توجه قاضی به دلایل ابرازی.
4- ادعای عدم صلاحیت قاضی یا دادگاه صادرکننده رأی.
5- ادعای مخالف بودن رأی با موازین شرعی یا مقررات قانونی.
آرای قابل تجدیدنظر در امور مدنی
1 – احکام صادره در دعاوی مالی که خواسته یا ارزش آن از سه میلیون ریال متجاوز باشد.
چنانچه خواسته مصرحه در دادخواست 3 میلیون ریال باشد و تا پایان نخستین جلسه دادرسی خواهان آن را به بیش از 3 میلیون ریال افزایش دهد، حکم صادره که در این حالت قطعی محسوب نمیشود، قابل تجدید نظرخواهی است. همچنین در صورتی که خواسته مندرج در دادخواست بیش از 3 میلیون ریال باشد و تا قبل از صدور حکم به 3 میلیون ریال یا کمتر کاهش یابد، حکم صادره قطعی خواهد بود.
در این خصوص ماده 331 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی میگوید: احکام زیر قابل درخواست تجدیدنظر هستند:
الف ـ دعاوی مالی که خواسته یا ارزش آن از 3 میلیون ریال متجاوز باشد.
ب ـ تمامی احکام صادره در دعاوی غیرمالی.
ج ـ حکم راجع به متفرعات دعوی در صورتی که حکم راجع به اصل دعوی قابل تجدیدنظر باشد.
تبصره: احکام مستند به اقرار در دادگاه یا مستند به رای یک یا چند نفر کارشناس که طرفین کتبا رای آنان را قاطع دعوا قرار داده باشند، قابل درخواست تجدیدنظر نیست مگر در خصوص صلاحیت دادگاه یا قاضی صادرکننده رای.
2- همه احکام صادره در دعاوی غیر مالی قابل تجدید نظر هستند و تفاوتی ندارد که دعوای غیرمالی ذاتی یا غیر مالی اعتباری باشد. (بند ب ماده 331 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی)
3- حکم راجع به متفرعات دعوی در صورتی که حکم راجع به اصل دعوی قابل تجدید نظر باشد. (بند ج این ماده)
منظور از متفرعات دعوی، حقوقی است که علاوه بر اصل خواسته قابل مطالبه بوده و مستلزم اقامه دعوای مستقل نباشد و به صرف درخواست آن در دادخواست قابل رسیدگی باشد که از جمله آنها میتوان به هزینه دادرسی، حقالوکاله وکیل، خسارات ناشی از تأخیر در ادای دین یا عدم تسلیم خواسته، هزینه واخواست اسناد تجاری و… اشاره کرد. چنانچه در حکم نسبت به آن اتخاذ تصمیم شده باشد، اعم از اینکه خوانده محکوم به پرداخت آن شده یا خواهان در این خصوص محکوم به بیحقی شده باشد، قابل تجدید نظر است. در این خصوص تفاوتی بین دعاوی مالی و غیر مالی وجود ندارد و تفاوتی ندارد که متفرعی که مورد خواسته یا حکم قرار گرفته است، کمتر یا بیشتر از 3 میلیون ریال باشد و حکم راجع به اصل دعوی مورد درخواست تجدید نظر قرار گرفته یا نگرفته باشد.
4- قرارهای قاطع دعوی در صورتی که حکم راجع به اصل دعوی قابل درخواست تجدید نظر باشد. این قرارها در ماده 332 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی بدین شرح است: قرارهای زیر قابل تجدیدنظر است، در صورتی که حکم راجع به اصل دعوی قابل درخواست تجدیدنظر باشد:
الف ـ قرار ابطال دادخواست یا رد دادخواست که از دادگاه صادر شود.
ب ـ قرار رد دعوی یا عدم استماع دعوی.
ج ـ قرار سقوط دعوی.
د ـ قرار عدم اهلیت یکی از طرفین دعوی.
بنابراین قرارهای اعدادی یا مقدماتی به طور مستقل قابل تجدید نظر نخواهند بود.
اصحاب دعوای تجدیدنظر خواهی
اگر رای دادگاه نخستین قابل تجدیدنظر باشد اصحاب دعوای مرحله ی نخستین علی الاصول حق دارند در مهلت معین نسبت به آن تجدیدنظرخواهی کنند.
اصحاب دعوای تجدیدنظر علی القاعده، همان اصحاب دعوای مرحله ی نخستین می باشند.
ممکن است اشخاص ثالث نیز در دعوای تجدید نظر وارد شوند.
احکامی که قابل تجدید نظر هستند مطابق ماده 331 قانون آیین دادرسی مدنی عبارتند از:
الف) در دعاوی مالی که خواسته یا ارزش آن از سه میلیون ریال متجاوز باشد.
ب) کلیه احکام صادره در دعاوی غیر مالی
ج) حکم راجع به متفرعات دعوا در صورتی که حکم راجع به اصل دعوا قابل تجدید نظر باشد.
مهلت تجديدنظرخواهی
مهلت درخواست تجديدنظر اصحاب دعوا، براي اشخاص مقيم ايران بيست روز و براي اشخاص مقيم خارج از كشور دوماه از تاريخابلاغ يا انقضاي مدت واخواهي است.
هرگاه يكي از كسانيكه حق تجديدنظرخواهي دارند قبل از انقضاء مهلت تجديدنظر ورشكسته يا محجور يا فوت شود، مهلت جديد ازتاريخ ابلاغ حكم يا قرار در مورد ورشكسته بهمدير تصفيه و درمورد محجور به قيم و درصورت فوت به وارث يا قائممقام يا نماينده قانوني وارث شروعميشود و اگرسمت يكي از اشخاصي كه بهعنوان نمايندگي از قبيل ولايت يا قيمومت و يا وصايت در دعوا دخالت داشتهاند قبل از انقضاي مدتتجديد نظر خواهي زايل گردد، مهلت مقرر از تاريخ ابلاغ حكم يا قرار به كسيكه بهاين سمت تعيين ميشود، شروع خواهد شد و اگر زوال اين سمت بهواسطه رفع حجر باشد، مهلت تجديدنظرخواهي از تاريخ ابلاغ حكم يا قرار بهكسي كه از وي رفع حجر شده است، شروع ميگردد.
رسیدگی در دادگاه تجدیدنظر استان
مرجع تجديدنظر آراي دادگاههاي عمومي وانقلاب هر حوزهاي، دادگاه تجديدنظر مركز همان استان ميباشد و عدم رعايت شرايط قانوني دادخواست و يا عدم رفع نقص آن در موعد مقرر قانوني در مرحله بدوي، موجب نقض رأي در مرحلهتجديدنظر نخواهد بود.
در اين موارد دادگاه تجديدنظر به دادخواست دهنده بدوي اخطار ميكند كه ظرف ده روز از تاريخ ابلاغ نسبت به رفع نقص اقدامنمايد. درصورت عدم اقدام و همچنين درصورتي كه سمت دادخواستدهنده محرز نباشد دادگاه رأي صادره را نقض و قرار رد دعواي بدوي را صادرمينمايد.
چنانچه دادگاه تجديدنظر در رأي بدوي غيراز اشتباهاتي از قبيل اعداد، ارقام، سهو قلم، مشخصات طرفين و يا از قلمافتادگي در آنقسمت از خواسته كه بهاثبات رسيده اشكال ديگري ملاحظه نكند ضمن اصلاح رأي، آن را تأييد خواهد كرد.
مرجع تجديدنظر فقط به آنچه كه مورد تجديدنظرخواهي است و در مرحله نخستين موردحكم قرار گرفته رسيدگي مينمايد.
هرگاه دادگاه تجديدنظر، دادگاه بدوي را فاقد صلاحيت محلي يا ذاتي تشخيص دهد رأي را نقض و پرونده را به مرجع صالح ارسالميدارد.
در صورتي كه عدم صلاحيت قاضي صادركننده رأي ادعا شود، مرجع تجديدنظر ابتدا به اصل ادعا رسيدگي و درصورت احراز، رأيرانقض و دوباره رسيدگي خواهد كرد.
دادگاه تجديدنظر در صورتيكه قرار مورد شكايت را مطابق با موازين قانوني تشخيص دهد، آن را تأييد ميكند. درغير اينصورت پس ازنقض، پرونده را براي رسيدگي ماهوي به دادگاه صادركننده قرار عودت ميدهد.
قرار تحقيق و معاينه محل در دادگاه تجديدنظر توسط رئيس دادگاه يا به دستور او توسط يكي از مستشاران شعبه اجرا ميشود وچنانچه محل اجراي قرار در شهر ديگر همان استان باشد دادگاه تجديدنظر ميتواند اجراي قرار را از دادگاه محل درخواست نمايد و در صورتي كه محلاجراي قرار در حوزه قضايي استان ديگر باشد با اعطاي نيابت قضايي به دادگاه محل، درخواست اجراي قرار را خواهد نمود و در مواردي كه مبناي رأي دادگاه فقط گواهي گواه يا معاينه محل باشد توسط قاضي صادر كننده رأي انجام خواهد شد مگر اين كه گزارشمورد وثوق دادگاه باشد.
درصورتي كه دادگاه تجديدنظر قرار دادگاه بدوي را در مورد رد يا عدم استماع دعوا بهجهت يادشده در قرار، موجه نداند ولي به جهاتقانوني ديگر دعوا را مردود يا غير قابل استماع تشخيص دهد، در نهايت قرار صادره را تأييد خواهد كرد.
مقرراتي كه در دادرسي بدوي رعايت ميشود در مرحله تجديدنظر نيز جاري است مگر اين كه بهموجب قانون ترتيب ديگري مقرر شدهباشد.
غير از طرفين دعوا يا قائممقام قانوني آنان، كس ديگري نميتواند در مرحله تجديدنظر وارد شود، مگر در موارديكه قانون مقررميدارد.
چنانچه دادگاه تجديدنظر ادعاي تجديدنظرخواه را موجه تشخيص دهد، رأي دادگاه بدوي را نقض و رأي مقتضي صادر مينمايد. درغير اينصورت با رد درخواست و تأييد رأي، پرونده را بهدادگاه بدوي اعاده خواهد كرد.
رأي دادگاه تجديدنظر نميتواند مورد استفاده غير طرفين تجديدنظر خواهي قرار گيرد، مگر در مواردي كه رأي صادره قابل تجزيه وتفكيك نباشد كه در اينصورت نسبت به اشخاص ديگر هم كه مشمول رأي بدوي بوده و تجديدنظرخواهي نكردهاند، تسري خواهد داشت.
هرگاه در تنظيم و نوشتن رأي دادگاه تجديدنظر، سهو يا اشتباهي رخ دهد همان دادگاه آن را با رعایت شرایط آراء تصحیحی ، اصلاح خواهد كرد و تنظيم دادنامه و ابلاغ آن به ترتيب مقرر در مرحله بدوي ميباشد.
ادعاي جديد در مرحله تجديدنظر
ادعاي جديد در مرحله تجديدنظر مسموع نخواهد بود ولي موارد زير ادعاي جديد محسوب نميشود:
1 – مطالبه قيمت محكومبه كه عين آن، موضوع رأي بدوي بوده و يا مطالبه عين مالي كه قيمت آن در مرحله بدوي مورد حكم قرار گرفته است.
2 – ادعاي اجاره بهاء و مطالبه بقيه اقساط آن و اجرتالمثل و ديوني كه موعد پرداخت آن در جريان رسيدگي بدوي، رسيده و ساير متفرعات ازقبيل ضرر و زيان كه در زمان جريان دعوا يا بعد از صدور رأي بدوي به خواسته اصلي تعلق گرفته و مورد حكم واقع نشده يا موعد پرداخت آن بعد ازصدور رأي رسيده باشد.
3 – تغيير عنوان خواسته از اجرتالمسمي به اجرتالمثل يا بالعكس.
چنانچه هريك از طرفين دعوا دادخواست تجديدنظر خود را مسترد نمايند، مرجع تجديدنظر، قرار ابطال دادخواست تجديدنظر راصادر مينمايد.
واخواهی و اعتراض نسبت به آراء غیابی صادره از دادگاه تجدیدنظر استان
در مواردي كه رأي دادگاه تجديدنظر مبني بر محكوميت خوانده باشد و خوانده يا وكيل او در هيچيك از مراحل دادرسي حاضر نبوده ولايحه دفاعيه و يا اعتراضيهاي هم نداده باشند رأي دادگاه تجديدنظر ظرف مدت بيست روز پس از ابلاغ واقعي به محكومعليه يا وكيل او قابل اعتراضو رسيدگي در همان دادگاه تجديدنظر ميباشد ، رأي صادره قطعي است.
این پست برگرفته از کتب و سایت های مختلف حقوقی می باشد
جهت رفع سوالات و مشکلات خود از سیستم پشتیبانی سایت استفاده نمایید .
دیدگاه ارسال شده توسط شما ، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
دیدگاهی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد.