نمونه دادخواست الزام فروشنده به تحویل ملک

شهر – خيابان -كوچه –  شماره –پلاك

2. الزام فروشنده به تحویل مبیع

 ریاست محترم …..

باسلام

احترام به وكالت از ناحیه خواهان به استحضار می رساند:

١- به موجب بیع نامه مورخ / شماره…… وقوع عقد صحیح شرعی و قانونی و عرفی نسبت به …… دانگ ایک………. به مساحت……. متر مربع واقع در……………………………. دارای حدود اربعه: الف) شمالا…. ب)

جنوب ………………. ج) شرق………… د) غرب…………………. به مبلغ…………………… ریال مابین خواهان و خوانده ردیف اول محرز و مدلل است.

۲- مبلغ……. ریال حین العقد پرداخت شده و بر طبق مراضات حاصله که پیوند دهنده تعهدات به هم می باشد و قانون در این باره چهره تکمیلی دارد و بر تراضی حکومت نمی کند و البته پس از تحویل و تسلیم مبیع پرداخت گردد.

۳- خوانده ردیف اول نیز رقبه مورد ترافع را به ترتیب از خواندگان ردیف دوم و نامبرده از خوانده ردیف سوم، ابتیاع نموده و به سبب آن آیین دادرسی در ترتیب ایادی رعایت شده است.

۴- به موجب مستفاد از قانون مدنی: الف) تسلیم عبارت است از دادن مبیع به تصرف مشتری، به نحوی که متمکن از انحاء تصرفات و انتفاعات باشد ب) قبض عبارتست از استیلاء مشتری بر مبيع ج) تسلیم وقتی حاصل می شود که مبيع تحت اختیار مشتری گذاشته شده باشد. د) بيع عبارتست از تملیک عین به عوض معلوم که در ما نحن فيه به تحویل مبیع که از متفرعات عقد بیع می باشد بر خلاف مراضات مابين عمل نشده | است.

بنائا به مراتب و معنونه در فوق: و استناد به مواد ۱۰ و ۲۱۹ و ۳۳۸ و ۳۶۲ و ۳۶۷ قانون مدنی و مواد ۱۹۸ و ۵۱۹ قانون آیین دادرسی مدنی، رسیدگی و استماع خواسته و سپس صدور حکم، به شرح ستون خواسته از محضر دادگاه تحت استدعاست.

با تشکر و تجدید احترام

محل امضاء

شهر – خيابان -كوچه –  شماره –پلاك

 ریاست محترم …..

باسلام

احتراما با اجازه و اختیار حاصل از یک برگ وکالتنامه ملصق به تمبر مالیاتی و ممضى به امضاء موكل به استحضار می رساند:

۱- به موجب عقد بيع موضوع مبایعه نامه شماره ….. مورخ….. (پيوست شماره) ششدانگ یک….. به مساحت…. متر مربع به شماره پلاک ثبتی ……….. بخش…. واقع در….. به مبلغ ……….. ریال به موكل توسط خوانده تملیک گردیده است.

۲- مستفاد از قانون مدنی: الف ) کلیه قراردادهای خصوصی بین کسانی که آنرا منعقد نموده اند اگر مخالف صریح قانون نباشد نافذ و لازم الاجراست. ب ) تسلیم عبارت از تحویل مبیع به مشتری به نحوی که متمکن از انحاء تصرفات باشد که در ما نحن فيه خوانده محترم با استدلال اینکه در قرارداد یاد شده هیچ تعهدی به تحویل مبيع و تنظیم سند رسمی انتقال ننموده از تحویل و تسلیم مبیع و تنظیم سند رسمی انتقال که از عوارض و متفرعات و نتایج قانونی و قهری عقد بیع بشمار می آید امتناع می ورزد. ج) در عقد بيع گاها آنچه بعنوان شرط ضمنی یا لازمه عرفی و عقلی به دو طرف نسبت داده می شود در واقع نوعا تحمیلی است و در اصطلاح شرط ضمنی برای مفهومی بکار می رود که در عقد نیامده ولی مدلول التزامی مفاد توافق و لازمه طبیعت آن است یعنی تعهد به انجام دادن کاری به طور ضمنی حاوی تعهد به فراهم ساختن مقدمات آن نیز هست و به عبارت ثالثه مقدمه واجب، واجب است چنانکه در ماده ۳۵۶ ق.م می خوانیم: هر چیزی که بر حسب عرف و عادت جزء تابع مبيع شمرده شود… داخل در بیع و متعلق به مشتری است…. اگر چه متعاملين جاهل به عرف باشند. همچنین در ماده ۱۱۲۸ ق.م آمده است هر گاه در یکی از طرفین صفت خاصی شرط شده باشد و بعد از عقد معلوم شود که طرف مذكور فاقد وصف مقصود بوده برای طرف مقابل حق فسخ خواهد بود خواه وصف مذکور در عقد تصریح شده باشد یا عقد متباينة بر آن واقع شده باشد و به عبارت اخرى و به گفته (دو رکيم) پدر جامعه شناسی علمی: در یک قرارداد، همه چیز قراردادی نیست. بناء عليهذا: با تقدیم دادخواست حاضر: و استناد به مواد ۱۰ و ۲۲۰ و ۲۲۳ و ۳۶۲ قانون مدنی، و ۱۹۸ و ۵۱۹ قانون آیین دادرسی مدنی، رسیدگی و استماع خواسته و نفس الامر صدور حکم به شرح ستون خواسته از محضر دادگاه تحت استدعاست

مزید امتنان است مقرر فرمائید استعلام گردش ثبتی قبل از حلول جلسه اول رسیدگی معمول گردد.

با تشکر و تجدید احترام

محل امضاء