مساقات یکی از عقود اسلامی است که بر اساس آن معامله بین صاحب باغ میوه و امثال آن با عامل در مقابل حصه مشاع معین از ثمره واقع میشود. در این قرارداد بانکها همیشه نقش صاحب باغ را خواهند داشت، بنابراین هریک از بانکها که در حوزه فعالیت شعب خود دارای درختان مثمر یا قابل ثمر باشند، بهطوریکه مالک عین یا منفعت آنها بوده یا به هر عنوان مجاز به تصرف در آن باشد. چنانچه شخص یا اشخاص (حقیقی یا حقوقی) حاضر باشند بهعنوان عامل با آنها قرارداد مساقات منعقد نمایند، اقدام به کار خواهند نمود. تا بدینوسیله عامل اقدام به نگهداری و پرورش درختان و سایر امور باغبانی ملک مبادرت نمایند و درنهایت طبق قرارداد محصول را بین خود تقسیم کنند.
ارکان مساقات
هرمعامله از آن جهت که عقد به شمار میآید، دارای ارکانی است. بنابراین ارکان مساقات نیز عبارتند از:
1- صیغه: ایجاب و قبول
ایجاب و قبول، دو انشا مرتبط با یکدیگرند که نخست ایجاب از سوی یکی از دو طرف عقد (موجب) انشا میشود و سپس قبول، از سوی دیگری (قابل) صورت می گیرد.
گفتن ایجاب و قبول، به هر گونهای که دلالت بر معنای آن داشته باشد، صحیح است، زیرا در واقع انشا، حاکی از امر و قصدی نفسانی است که ابراز آن به هر شکلی صحیح است.
2- متعاملین: مالک و عامل
متعاملین یعنی مالک و عامل، دارای شرایطی هستند؛ از جمله:
الف، ب، ج) بلوغ، عقل و اختیار: نابالغ (کودک)، مجنون و مکره (کسی که از روی اکراه، کاری را انجام داده باشد)، کارهایشان فاقد اعتبار شرعی است و جنبه حقوقی ندارد. شرط نام برده شده برای تمامی معاملهکنندگان و در هر معاملهای الزامی است؛ چه آن معامله خرید و فروش باشد یا اجاره یا مساقات ومواردی از این دست.
د) عدم حجر: مالک نباید به سبب ورشکستگی یا سفاهت (عدم رشد) از تصرف (هرگونه استفاده و بهرهبرداری) دراموال خود ممنوع شده باشد.
نکته: این شرط فقط اختصاص به مالک دارد؛ زیرا کار کردن عامل به عنوان مساقات، تصرف مالی محسوب نمیشود.
ه) مالک باید ملکیت میوه و اصل درختان را با هم، یا میوه آنها را به تنهایی یا حداقل اختیار آنها را دارا باشد. زیرا در غیر این صورت معامله فضولی بوده و محکوم به بطلان است.
3- مورد معامله: درختان
الف) درختان مورد معامله و زمین باید معلوم و معین باشند.
ب) در مساقات، درختان میوه باید دارای ریشه ثابت باشند؛ بنابراین مساقات خربزه و خیار که ریشه ثابتی ندارند، صحیح نیست.
مدت در مساقات
در مساقات، مدت باید معین باشد، که درختان را عامل تا چه مدت باید حفظ، آبیاری و رسیدگی نماید. سهم عامل باید بهطور مشاع، تعیین گردد؛ برای مثال نصف ثمره و برگ و گل و هیزم درختان مال عامل باشد. در مساقات، باید درختان مثمر باشند، درختان غیر مثمر مثل اقاقیا و چنار و بید و نظایر آن را نمیتوان به عامل سپرد. همچنین درختان مثمر نیز باید از درختانی باشند که چندین سال عمر دارند؛ مثل خرما و سیب، گل و… ولی بوتههایی که کمتر از یک سال عمر دارند، نمیتوانند موضوع مساقات قرار بگیرند.
شرایط مساقات
1. موضوع این قرارداد نگهداری از درخت، بوته و مواردی است که ریشهی ثابت دارند و میوه، گل یا برگ آنها برداشت میشود (مثلا درختان میوه یا بوتههای گل سرخ یا گیاهی مانند حنا)؛ بنابراین مساقات شامل زراعت و کشتوکار محصولاتی مانند گندم و برداشت آنها نمیشود (زراعت در زمین دیگری درمقابل دریافت سهم مشخصی از محصول، موضوع یکی دیگر از عقود به نام «عقد مُزارعه» است).
2. مساقات شامل «کاشتن» درخت و گیاه نمیشود. بلکه صرفا شامل نگهداری از درختان و گیاهانی است که موجودند.
3. پرداخت حقالزحمه در مساقات، حتما باید بهصورت سهم مشاعی از محصول و ثمره باشد و مطابق با این قرارداد، نمیتوان مبلغ مشخصی را بهعنوان حقالزحمه برای عامل درنظر گرفت. در این صورت این قرارداد دیگر مساقات محسوب نخواهد شد. البته میتوان چنین شرط کرد که علاوه بر سهم مشاعی از محصول، مال دیگری به یکی از طرفین داده شود. مثلا چنین شرط میشود که عامل یکدهم از محصول و یکمیلیون تومان پول دریافت خواهد کرد.
4. در عقد مساقات نمیتوان شرط کرد که تمام محصول یا ثمره، متعلق به عامل یا مالک باشد؛ در این صورت قرارداد مساقات صحیح نیست.
5. مدت این قرارداد باید مشخص باشد. باید توجه داشت که مدت این قرارداد نمیتواند کمتر از مدتی باشد که در آن میوه و محصول بهدست میآید. بهعنوان مثال درمورد درختانی که در فصل بهار محصول میدهند، نمیتوان قرارداد مساقاتی منعقد کرد که از تابستان شروع و در زمستان تمام شود.
6. تعهد عامل در این قرارداد، «تعهد به وسیله» است؛ یعنی او وظیفه دارد که درحدود متعارف و تا جایی که معمول است از درختان و باغ مواظبت و نگهداری بهعمل آورد. در این صورت اگر محصول باغ به هر دلیلی کم شد، عامل، مسئول آن نخواهد بود؛ اما اگر عامل وظیفهی خود را در نگهداری از محصول (آنطور که مرسوم و رایج است) بهخوبی انجام ندهد (بهعنوانمثال درختان و میوهها را بهموقع سمپاشی یا کوددهی نکند) و به همین دلیل از محصول کاسته شود، باید خسارتی را که به مالک وارد شده است، جبران کند.
چگونگی فسخ یا بطلان مساقات
در صورتی که عقد مساقات به علتی فسخ یا باطل شود. ماده ۵۴۴ قانون مدنی میگوید: «در هر موردی که مساقات باطل باشد، یا فسخ شود، تمام ثمره مال مالک است و عامل مستحق اجرت المثل خواهد بود»
علت این است که درختان از ابتدای عقد وجود داشتهاند، و اینگونه نبوده است که عامل با زحمت خود درختان را به این وضع رسانده باشد. از این رو، قانون مدنی فرقی بین فسخ عقد در زمان ظهور ثمره و قبل از آن قائل نیست که در صورت فسخ بعد از ظهور ثمره، عامل شریک در آن باشد، بهطور مطلق گفته است که در صورت فسخ، تمام ثمره مال مالک است، و بر این اساس، قانون مدنی، مالکیت بر ثمره را، از زمان تقسیم ثمره میداند و بعد از تقسیم ثمره است که عامل مالک حصۀ خود میشود و قبل از تقسیم اگر به دلائلی عقد فسخ یا باطل شود، مالک حصه نخواهد بود، و فقط بهخاطر کارهائی که انجام داده است، مستحق اجرةالمثل خواهد بود. در حالی که در فقه، مالکیت عامل نسبت به سهم خود را، از زمان ظهور ثمره میدانند، نه از زمان تقسیم، بنابراین اگر بعد از ظهور ثمره، عقد فسخ یا باطل شود، فقهاء معتقدند که مالک حصۀ خود خواهد بود، و این برخلاف چیزی است که قانون مدنی بیان نموده است.
لزوم مشخص بودن کارها در مساقات: اموری که هر ساله تکرار میشوند؛ مثل آبیاری و هرس کردن، به عهدۀ عامل است؛ ولی اموری که تکرار نمیشوند، مگر با حدوث حوادثی؛ مثل لایروبی قنات، ساختن دیوار باغ و… به عهدۀ مالک خواهد بود.
جهت رفع سوالات و مشکلات خود از سیستم پشتیبانی سایت استفاده نمایید .
دیدگاه ارسال شده توسط شما ، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
دیدگاهی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد.