خیار به معنای اختیار فسخ معامله است. قانون مدنی در مواردی برای طرفین معامله یا یکی از آنها این اختیار در نظر گرفته شده که با شرایطی اقدام به فسخ معامله نمایند.
یکی از این موارد و اختیارات خیار مجلس است. در این مورد ماده ی 397 قانون مدنی بیان نموده: ” هر یک از متبایعین بعد از عقد فی المجلس و مادام که متفرق نشده اند اختیار فسخ معامله را دارند.”
بنابراین تا زمانی که طرفین معامله از یکدیگر جدا نشده اند می توانند نسبت به فسخ معامله اقدام نمایند.
خیار مجلس از جمله خیاراتی است که فقط در عقد بیع (خرید و فروش) وجود دارد و در سایر عقود و معاملات راه ندارد. به علاوه از جمله خیارات مدت دار است، یعنی تنها در مدت زمان معینی می توان آن را اعمال کرد. در معاملاتی که با مکاتبه یا تلفن انجام می شوند، این خیار راه ندارد.
مراد از مجلس چیست؟
مراد از مجلس، مکانى است که معامله در آن جا صورت گرفته است.
مرحوم شیخ انصاری در همین زمینه می فرماید: مراد از مجلس، مطلق مکان متبایعین در زمان عقد بیع است، چه در آن مکان ایستاده یا نشسته باشند؛ اما علت اینکه از این خیار به خیار مجلس، تعبیر شده از باب تعبیر به فرد غالب است؛ یعنی غالباً در حال جلوس، بیع انجام می شود.
بنابراین مجلس به معنای اصطلاحی، مدنظر نمی باشد بلکه معنای عرفی آن یعنی آنجایی که متبایعین حضور دارند و در آن مکان عقد را منعقد می کنند مورد توجه قرار گرفته است.
مبنای خیار مجلس
مبنای خیار مجلس بر پایه اصل «حکومت ارادهها» است.
اعمال خیار در مواردی که عقد به وسیله وکیل واقع میشود؛ اگر نمایندگی مطلق باشد و اختصاص به کار معین نداشته باشد، مانند نمایندگی ولی قهری نسبت به کودکی که در سرپرستی اوست و نمایندگی مدیر شرکتهای سهامی و عامل در عقد مضاربه چنین نمایندهای که عهدهدار اداره اموال است، به طور مستقل طرف عقد واقع میشود و میتواند عقدی را که خود بسته است فسخ کند، زیرا حق فسخ نیز یکی از اختیارهای ناشی از اداره اموال است. با وجود این، اختیار نماینده، حق موکل را از بین نمیبرد و اگر او هم در مجلس عقد حاضر و اهلیت اظهار نظر را داشته باشد، میتواند عقد را فسخ کند.
مواردی که باعث از بین رفت خیار مجلس می شود
معمولا اگر در فرم های مخصوصی معامله را می نویسید جایی دارد تحت عنوان اسقاط کافه خیارات که با انتخاب آن شما این خیار و این حق فسخ و غالب حق فسخ های دیگر را از دست می دهید لذا با انتخاب آن دیگر خیار مجلس ندارید.
برای اطلاع از نحوه تنظیم قرارداد می توانید از وکلای متخصص در این حوزه بهره ببرید و با آنان در این زمینه مشورت نمایید.
مورد دیگر جدایی طرفین است که باعث از بین رفتن آن می شود. لذا اگر تنها یکی از آنها از آن مکان قرارداد خارج شوید برای هر دو نفر از بین می رود.
اعمال خیار مجلس
قانونگذار در ماده ۳۹۷ قانون مدنی خیار مجلس را اینگونه ترسیم کرده است : “هر یک از متبایعین بعد از عقد فیالمجلس و مادام که متفرق نشدهاند اختیار فسخ معامله را دارند.”
ماده گویا آن است که بدون شک مادامی که طرفین در مجلس حاضر باشند، حتی در قسمی که گفتگوهایشان پایان یافته و ارتباط فکری آنان قطع شده باشد خیار مجلس همچنان برقرار است. اما با توجه به آنچه که لفظ مادام که متفرق نشدهاند به ذهن متبادر مینماید تا هنگامی که طرفین، بحث درباره کیفیت عقد را ادامه دهند حتی آنکه که از مجلس خارج شده باشند هم خیار باقی میماند.
اعمال خیار مجلس در صورت مرگ یکی از طرفین
اگر یکی از دو طرف در مجلس عقد بمیرد وارث تنها در صورتی میتواند از خیار استفاده نماید که خود در مجلس حاضر بوده و پس از مرگ مورث به قائم مقامی او عقد را فسخ نماید. در غیر این صورت مرگ مورث باعث جدایی و افتراق است و وراث نمیتوانند بعد از مرگ شخص در مجلس حضور یافته و از خیار مجلس استفاده کنند.
اعمال خیار مجلس در مواردی که وکیل عقد را منعقد نماید
در مواردی شخص به نمایندگی دیگری عقدی را منعقد مینماید و در این صورت سؤال مطرح میشود که چه کسی خیار مجلس را میتواند اعمال کند. در این مورد و با توجه به انواع حدود اختیارات وکیل میتوان سه نوع نمایندگی را شناسایی کرد:
الف) در پارهای موارد اختیار و اراده نماینده تاثیری در شکلگیری عقد ندارد مانند آنکه شخص دیگری را مامور نماید تا سندی را به جای او امضا نماید. در این صورت نماینده تنها جهت بیان اراده موکل است و نقشی جز یک واسطه ندارد پس در این موارد وکیل حق فسخ ندارد. اگر موکل در مجلس حاضر بود تنها او میتواند خیار را اعمال نماید و اگر تنها وکیل حاضر باشد مانند آن موردی است که عقد بین غایبین انجام شود.
ب) گاهی اوقات وکیل نماینده واقعی شخص است و اراده او در انعقاد قرارداد تاثیر دارد اما مفاد وکالت چنان است که بلافاصله بعد از انعقاد عقد وکالت پایان مییابد، با توجه به این مساله به محض انعقاد عقد وکالت نماینده پایان یافته و او متفرق از مجلس محسوب میگردد. در این مورد نیز مانند مورد الف وکیل اختیاری ندارد و تنها در صورت حضور موکل در مجلس خود شخص موکل میتواند از خیار استفاده کند. مثال این مورد مانند آن است که شخصی به دیگری نمایندگی بدهد خودرویی را میان ۳۰ تا ۴۰ میلیون تومان برای او خریداری کند. اراده وکیل تنها در انتخاب یک خودرو از میان بسیار خودرو میان ۳۰ تا ۴۰ میلیون تومان است و به محض انتخاب خودرو و انعقاد قرار وکالت او تمام میشود.
ج) آخرین مورد هنگامی است که نمایندگی مطلق است مانند نمایندگی ولی قهری نسبت به کودکی که سرپرست اوست. این نماینده اختیار دارد خیار را اجرایی کند زیرا عهدهدار اداره اموال محسوب گشته و خود یکی از طرفین عقد محسوب میگردد. البته در این حالت نماینده حق موکل را از بین نمیبرد و در صورت حضور موکلی که اهلیت اظهار نظر داشته باشد او نیز میتواند خیار را اجرایی نماید.
اعمال خیار مجلس در عقودی که تلفنی یا با مکاتبه منعقد میگردد
در عقود مکاتبهای چون دو طرف در مجلسی گرد نمیآیند شکی نیست که خیار مجلس ایجاد نمیگردد.
در عقود تلفنی اما پارهای بر این نظر هستند که هرچند مجلسی تشکیل نمیشود اما ارتباط کلامی طرفین در حکم حضور در مجلس است زیرا ارتباط فکری و معنوی را منتج میشود، پس خیار مجلس تا مادامی که گفتگو طرفین قطع نشده باشد ادامه دارد. گروه دیگر نیز بر این اعتقادند که در حقوق ما خیار مجلس امری است استثنایی و ویژه بیع که عقدی است لازم پس محدود ساختن خیار مجلس با اصل لزوم قراردادها سازگارتر است و این خیار را در عقود تلفنی نیز نباید جایز دانست.
اعمال خیار مجلس در معامله با خود و بیع فضولی
در بیع فضولی مالک به شرط آنکه در مجلس حاضر باشد خیار مجلس را میتواند اعمال کند.
در مواردی که شخص جانشین دو طرف عقد است و با خود معامله میکند نظرات گوناگونی ارائه شده است. اما به نظر میرسد که در این حالت خیار مجلس راه ندارد. زیرا فرض ما در مورد خیار مجلس آن است که دو شخص با ارادههای جداگانه در محلی جمع شدهاند تا درباره یک عقد بیع تصمیم بگیرند و مادامی که از یکدیگر جدا نشدهاند و بحث ادامه دارد حق دارند عقد را فسخ کنند اما در موقعیتی که شخصی با خود معامله میکند غیر قابل تصور است که او را دارای دو اراده بدانیم.
چگونگی سقوط خیار مجلس
خیار مجلس به یکى از اسباب زیر ساقط مىشود:
۱. افتراق؛ یعنى جدا شدن خریدار و فروشنده از یکدیگر. مراد، افتراق عرفی است نه عقلى، که با به هم خوردن عرفى هیئت اتّصالى موجود بین دو طرف معامله هنگام عقد، تحقق مىیابد، به شرط آنکه جدایى به اکراه نباشد. گروهى، عدم سقوط خیار در صورت اکراه را بر عدم قدرت طرفین بر تخایر (اعمال خیار) مشروط کردهاند، مانند آنکه دهانشان را ببندند یا بر ترک تخایر تهدید شوند.
۲. شرط سقوط خیار مجلس در عقد از سوى یکى یا دو طرف عقد.احکام خیار مجلس
شرط سقوط قبل از عقد موجب سقوط خیار نخواهد بود.
۳. تخایر؛ اختیار لزوم عقد از سوى هر دو طرف یا از سوى یک طرف همراه با پذیرش طرف دیگر
۴. تصرف، که یا در کالا صورت مىگیرد یا در بهاى آن و یا در هر دو.
در صورت نخست اگر تصرف کننده فروشنده باشد عقد، باطل و خیار ساقط مىگردد و اگر خریدار باشد، تنها خیار او ساقط مىشود نه خیار فروشنده. در صورت دوم، قضیه عکس صورت نخست است. در صورت سوم که خریدار در کالا و فروشنده در بهاى آن تصرف مىکند، خیار هر دو ساقط مىگردد و در صورت عکس، معامله باطل است.
برخى، در اسباب سقوط خیار مجلس نامى از تصرف نبردهاند.
برخى دیگر در سبب بودن تصرف براى سقوط اشکال کردهاند.
اگر کسى بردهاى را که به صِرف خریدن آزاد مىشود، مانند پدر و مادر، بخرد، بنابر مشهور نه وى خیار مجلس دارد و نه فروشنده
و نیز بنابر قول برخى، در خریدن برده مسلمان از کافر– بنابر عدم صحت تملک کافر نسبت به برده مسلمان– و نیز فرضى که برده، خود را از مولایش مىخرد- بنابر صحت چنین معاملهاى- خیار مجلس ثابت نیست.
جهت رفع سوالات و مشکلات خود از سیستم پشتیبانی سایت استفاده نمایید .
دیدگاه ارسال شده توسط شما ، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
دیدگاهی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد.