خیار حیوان شرایط آن

خیار حیوان

 

در قانون مدنی به 10خیار در ماده 396 اشاره شده است که دومین خیار را خیار حیوان ذکر کرده است. ابتدا به ساکن باید دانست که در اینجا منظور از کلمه خیار اشاره به اختیار دارد و در خیاراتی که در قانون مدنی به آن اشاره شده است مفهوم اختیار نسبت فسخ چیزی می باشد.

تا اینجا منظور و مفهوم از کلمه خیار را متوجه شدیم حال نوبت آن رسیده است که به مفهوم خیار حیوان بپردازیم. در ماده 398 قانون مدنی تصریح شده است که اگر مبیع مورد معامله حیوان باشد مشتری تا 3 روز از حین عقد حق فسخ معامله را دارد و نکته ای لازم است به آن اشاره شود این است که طبق نظر حقوقدانان باید مبیع حیوان زنده باشد.

موارد قانونی فسخ قرارداد

موضوع خیار حیوان

موضوع خیار حیوان، خرید و فروش هر موجود ذی روح، و مدّت آن بنابر مشهور- بلکه بر آن ادعاى اجماع شده- سه روز و دو شب است. کتاب المکاسب ج ۵، ص ۹۵

برخى قدما مدت آن را در کنیز مدت استبرا ى او دانسته‌اند. آغاز خیار حیوان، زمان عقد است. برخى قدما مبدأ آن را زمان جدا شدن دو طرف معامله از یکدیگر دانسته‌اند.

تایید فسخ قرارداد

مهلت برای فسخ معامله حیوانات

همانطور که گفته شد شما باید ظرف مدت مشخصی معامله را بهم بزنید در غیر این صورت فسخ پدیرفته شده نیست.

پس برای اعمال خیار حیوان چقدر وقت داریم؟

 بر اساس ماده ۳۹۸ قانون مدنی: اگر مبیع حیوان باشد مشتری تا سه روز از حین عقد اختیار فسخ معامله را دارد.

این ماده به این معنی است که اگر چیزی که شما خریداری کردید یک حیوان باشد (مورد معامله) پس تا سه روز از زمان معامله و عقد قرارداد مهلت دارید تا این معامله را بهم بزنید.

 

اختصاص خیار حیوان به خریدار

سوالی که در خصوص خیار حیوان می‌توان مطرح نمود این است که آیا خیار حیوان مخصوص به شخص خریدار می باشد یا این که می توان این خیار را برای فروشنده نیز در نظر گرفت؟ ظاهر ماده ۳۹۸ قانون مدنی خیار حیوان را مخصوص خریدار قلمداد کرده است یعنی صرفاً خیارحیوان را مخصوص به موردی دانسته است که مورد معامله یعنی مبیع حیوان باشد که در این صورت خریدار را مختار دانسته است تا سه روز بتواند عقد را فسخ کند. ولی آیا می توان بر خلاف ظاهر ماده ۳۹۸ قانون مدنی خیار حیوان را در فرضی که ثمن یعنی قیمت معامله حیوان می باشد نیز جاری دانست و قبول نمود که در این فرض فروشنده دارای خیار حیوان میباشد؟

برای پاسخ به این سوال باید به ماده ۴۳۷ قانون مدنی که در خصوص اصل اشتراک احکام ثمن و مبیع میباشد توجه نمود. بر اساس این ماده از حیث احکام عیب ثمن شخصی مثل مبیع شخصی می باشد بنابراین با توجه به ملاک ماده ۴۳۷ قانون مدنی باید پذیرفت که خیارحیوان تنها به خریدار اختصاص ندارد و در صورتی که ثمن هم حیوان باشد فروشنده دارای خیارحیوان خواهد بود و در واقع ظاهر قانون مدنی مورد غالب را مورد توجه قرار داده است یعنی اینکه کمتر پیش می آید که ثمن معامله ای حیوان باشد و معمولا حیوان مبیع میبا

مشاوره حقوقی

اسباب سقوط خیار حیوان

اسباب سقوط خیار حیوان عبارتند از:

۱. شرط سقوط آن در عقد.

۲. اسقاط آن پس از عقد.

۳. تصرف در حیوان یا نقل آن از ملک خود به عقد لازم همچون بیع یا غیر لازم همچون هبه و یا به غیر نقل، مانند آمیزش کردن با کنیز.

۴. سپرى شدن مدّت خیار.

 

نحوه ی اعمال خیار حیوان

شما می توانید هم به صورت لفظی یا حتی فعلی معامله را با فروشنده ی حیوان بهم بزنید. اما مشکل از جایی شروع می شود که بین شما و فروشنده اختلاف ایجاد شود. در این صورت اگر گفتار یا عمل شما برای اعمال حق خیار اجرا نشود، به شکل دیگری عمل می شود که در ادامه توضیح می دهیم.

در واقع حق فسخ با اراده ی مشتری صورت می گیرد نه تاریخ صدور رای دادگاه، به این دلیل که حکمی که دادگاه صادر می نماید جنبه ی اعلامی دارد.

همچنین در صورت اختلاف بین طرفین معامله، مشتری به عنوان کسی که اختیار فسخ دارد، می تواند حق خود را اعمال کند و معامله را بهم بزند، سپس از دادگاه تقاضای تایید فسخ صورت گرفته را داشته باشد.

بنابراین لازم نیست که شما تقاضای فسخ را از دادگاه داشته باشید زیرا قانون اجازه ی بهم زدن معامله را به شما داده است.

دادگاه صرفا وجود حق خیار و اجرای آن به نحو صحیح را احراز و اعلام می کند چون صلاحیتی برای فسخ قرارداد ندارد.

 

مراحل فسخ خیار حیوان

 به طور کلی برای خیار حیوان باید این اقدامات را انجام دهید:

1. ارسال اظهار نامه به فروشنده و اعلام فسخ معامله. سپس شما در معامله به عنوان کسی که حیوانی را خریده و مبلغی را پرداخت کرده در اظهارنامه اعلام بهم خوردن معامله را نوشته و به فروشنده شماره حسابی را اعلام می کنید تا مبلغی که به وی پرداخت کردید را برگرداند.

2. حال اگر فروشنده این مبلغ را بر نگرداند شما می توانید دادخواستی را به دادگاه ارسال کنید که فروشنده را الزام می کنید تا مبلغ مورد نظر (ثمن معامله) را واریز کند در غیر این صورت طبق ماده ۲ قانون نحوه اجرای محکومیت‌های مالی که مقرر کرده است: «هرکس محکوم به پرداخت مالی به دیگری شود، چه به صورت استرداد عین یا قیمت یا مثل آن یا ضرر و زیان ناشی از جرم یا دیه و آن را تادیب ننماید، دادگاه او را الزام به تادیه کرده و چنانچه مالی از او در دسترس باشد آن را ضبط و به میزان محکومیت از مال ضبط شده استیفاء می‌کند، در غیر این صورت بنا به تقاضای محکوم‌ له، ممتنع را در صورتی که معسر نباشد تا زمان تادیه حبس خواهد کرد.» عمل خواهد شد

 

مطلب مفیدی برای شما بود ؟ پس به اشتراک بگذارید برای دوستانتان

قاسم نجفی بابادی

2483 مطلب منتشر شده

درباره این مطلب نظر دهید !

محصولات پرفروش