سقوط تعهدات و مالکیت ما فی الذمه
سقوط تعهدات به معنای از بین رفتن تعهداتی است که انجام آن بر عهده شخص قرار دارد. به بیان دیگر در تعهد نوعی رابطه حقوقی ایجاد شده که در صورت احراز شرایط سقوط تعهدات، این رابطه از هم گسیخته میشود.
این مبحث موضوع قانون مدنی است و در ماده ۲۶۴ مطرح شده است. حقوق مدنی مجموعه قواعد و مقررات معین کننده حقوق و تکالیف انسانها در جامعه است و شامل مواردی چون حقوق اشخاص، حقوق اموال، حقوق قراردادها و تعهدات، حقوق مسئولیت مدنی، حقوق خانواده و حقوق ارث است.
در ماده ۲۶۴ قانون مدنی داریم «تعهدات به یکی از طرق ذیل ساقط میشود:
۱- وفای به عهد
۲- اقاله
۳- ابراء
۴- تبدیل تعهد
۵- تهاتر
۶- مالکیت مافیالذمه
منشأ مالکیت ما فی الذمه
منشأ قهری و ارادی – مالکیت ما في الذمه قهری، بیشتر موارد این سبب از اسباب سقوط تعهدات را تشکیل می دهد. منشا ارادای مالکیت ما في الذمه عقد است که بین داین و مديون تشکیل می شود و موجب انتقال طلب از داین به مدوین می گردد، مانند هبه طلب به مدیون (ماده ۸۰۶ق.م). لازم است متذکر شویم که انتقال طلب به مدیون را نباید با ابراء دین اشتباه کرد، هر چند که نتیجه این هر دو عمل حقوقی سقوط تعهد می باشد.
وصیت و فوت موصی را، در مواردی که بین او و موصی له، تعهدی موجود است و مورد وصیت جزء مشاع از ترکه می باشد، می توان منشأ ارادی و قهری مالكيت مافي الذمه دانست که سبب می شود تعهد فیمابین به نسبت سهم مورد وصیت، ساقط شود؛ زیرا، می توان وصیت را که متکی به اراده موصی و موصی له می باشد (مواد ۸۲۶ و ۸۲۷ ق.م.) به عنوان جزء ارادی و فوت موصی را به عنوان جزء قهری تشکیل دهنده منشأ مالكيت مافي الذمه معرفی کرد. مانند این که داین ثلث اموال خود را برای مدیون وصیت کند. در این مثال، پس از فوت موصی، یک سوم از دین موصی له از طریق مالکیت مافي الذمه ساقط خواهد شد و او فقط باید دو سوم دین خود را به وراث موصي تأدیه کند.
اسباب تحقق مالکیت مافیالذمه
1- تعهدی بین دو شخص وجود داشته باشد.
2- تعهد به دلیلی از دلایل منتقل شود.
3- مالی که منتقل میشود، مورد بازداشت قرار نگرفته باشد.
4- مال مورد تعهد، طلبکاران دیگری نداشته باشد.
اثر مالکیت ما فی الذمه
مالكيت ما في الذمه، مانند اسباب دیگر، سبب سقوط تعهد است. در اثر مالكيت ما في الذمه و اجتماع دو عنوان داین و مدیون در شخص واحد، تعهد رکن اصلی خود، یعنی تعدد طرف را از دست می دهد و زایل می شود. مالكيت ما في الذمه، هر چند در ردیف سایر اسباب در قانون مدنی وسیله سقوط تعهد معرفی شده است، ولی از حیث آثار، در حکم ایفای تعهد است، نه ابراء؛ مثلا، هرگاه شخصی ضامن بدهکار مورث خود باشد، در اثر فوت مورث و انتقال طلب به ضامن، مانند موردی که دین به وسیله ضامن اینا می گردد، در صورتی که ضمان به اذن مدیون انجام شده باشد، ضامن، حق رجوع به مضمون عنه را خواهد داشت (ماده ۷۱۲ ق.م.) در صورتی که اگر مضمون له ذمه ضامن را نسبت به دین مورد ضمان اجرا می کرد، طبق ماده ۷۱۹ ق.م.، ضامن حق رجوع به مضمون عنه را نداشت. به همین ترتیب، هرگاه برعکس صورت اول، مورث به اذن مدیون ضامن او نزد وارث خویش باشد پس از فوت مورث و انتقال دین به وارث، مثل این که دین پرداخت شده باشد، وارث می تواند به عنوان قائم مقام ضامن، به مضمون عنه مراجعه کند.
مالکیت ما فی الذمه غیر ارادی (در اثر ارث)
یکی از مواردی که در اثر آن مالکیت ما فی الذمه رخ می دهد؛ ارث است. وقتی که فردی که از متوفی ارث می برد؛ بدهکار متوفی باشد که در این صورت هم مالک ارث است هم بدهکار کسی که از وی به او ارث رسیده است در اینجا مالکیت ما فی الذمه اتفاق افتاده است که با مالکیت ما فی الذمه، تعهد ساقط می شود
برای مثال اگر “الف” از پسر یا فرزند خود یعنی “ب ” طلبکار باشد و فرزند بدهکار پسر باشد بعد از فوت وی به نسبت سهم الارثی که به پسر می رسد مالکیت ما فی الذمه رخ میدهد.
برای مثال اگر “الف” به عنوان پدر “ب” از وی ۵۰ میلیون طلب داشته باشد و سپس فوت شود اگر سهم الارث “ب” از دارایی پدرش یک دوم باشد به اندازه ۲۵ میلیون از آن دینی که دارد بری می شود و تنها ۲۵ میلیون دیگر را باید به باقی وراث بدهد.
مالکیت ما فی الذمه ارادی
نوعی دیگر از مالکیت ما فی الذمه در اثر قرارداد به این شکل است که طلبکار، طلب خود را به بدهکار ببخشد؛ در اینجا هم فرد مدیون یا بدهکار، مالک مافی الذمه می شود یعنی مالک آنچه می شود که باید می پرداخت.
از بخشیدن طلب در قانون به عنوان هبه طلب نیز یاد می شود.
شرایط مالکیت ما فی الذمه
رخ دادن مالکیت ما فی الذمه دارای شرایطی است که با وجود آن امکان تحقق آن وجود دارد. برای مثال طلب فرد، نباید توسط دادگاه توقیف شده باشد که اگر توقیف شده باشد؛ امکان رخ دادن مالکیت ما فی الذمه وجود ندارد.
برای مثال اگر “الف” طلبکار “ب” باشد و “ج” هم طلبکار “الف” باشد و شخص “ج” طلبی را که “الف” از “ب” دارد نزد “ب” توقیف کند در اینجا دیگر بخشش طلب و به تبع. آن مالکیت ما فی الذمه رخ نمی دهد زیرا حق شخص ثالث به آن تعلق گرفته است.
مورد دیگری که باید گفت این است که در مالکیت ما فی الذمه در اثر ارث شرط است که دارایی و ماترک متوفی برای تادیه طلب طلبکاران کافی باشد در غیر این صورت وارثی که بدهکار بوده باید بدهی متوفی را به طلبکاران بدهد زیرا حقوق طلبکاران مهم تر است. و اینجا هم مالکیت ما فی الذمه رخ نمی دهد.
می توانید موضوع و مسئله ی پیش آمده خود را با مشاوران و وکلای در میان نهید و از آنان اخذ مشورت کنید. راه های ارتباطی با وکیل و مشاور حقوقی در سامانه وکیل تاپ هم به صورت آنلاین و هم به صورت تلفنی امکان پذیر است برای این کار می توانید با شماره تلفن های درج شده در سایت تماس بگیرید.
جهت رفع سوالات و مشکلات خود از سیستم پشتیبانی سایت استفاده نمایید .
دیدگاه ارسال شده توسط شما ، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
دیدگاهی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد.