قیم شرایط و وظایف قیم – قاسم نجفی بابادی

قیم

قیم در لغت به ‌معنای متولی، سرپرست و کسی است که متولی امر شخص محجور محسوب می‌شود. قیم از اصطلاحات علم حقوق بوده و به معنای کسی است که از طرف دادگاه به تقاضای دادستان و برای حمایت از محجورین، یعنی مواظبت شخص او و اداره اموالش تعیین می‌شود و سمت او را قیمومت گویند.

قانون مدنی در مواد متعدّدی، محکمه شرع را مقام صلاحیت‌دار برای تعیین قیّم معرّفی نموده است. بر طبق قانون مدنی برای اشخاصی چون صغاری که ولی خاص ندارند و مجانین و اشخاص غیر رشید نصب قیم می‌شود.

برخی از وظایف قیم عبارتند از: تهیه لیست دارایی مولی علیه، فروش اموال ضایع ‌شدنی محجور و پرداخت هزینه زندگی محجور. قیم به کسی گفته می‌شود که از طرف دادگاه برای سرپرستی محجور و نگهداری اموال او در مواردی که ولی خاص (پدر، جد پدری) وجود نداشته باشد، منصوب می‌شود.

 

شرایط و اوصاف قیم

قیم باید دارای اهلیت کامل و شایستگی اخلاقی و قابل اعتماد باشد. به علاوه، با استناد به ملاک ماده ۱۱۹۲ ق. م ( قانون مدنی) که مربوط به وصایت است، می‌توان گفت که اگر محجور مسلمان باشد، نمی‌توان برای او قیم غیر مسلمان تعیین کرد. ماده ۱۲۳۱ ق. م درباره شرایط قیم می‌گوید: «اشخاص ذیل نباید به سمت قیمومت معین شوند :

۱- کسانی که خود تحت ولایت یا قیمومت هستند.

۲- کسانی که به علت ارتکاب جنایت یا یکی از جنحه‌های ذیل به موجب حکم قطعی محکوم شده باشند:

سرقت- خیانت در امانت- کلاهبرداری- اختلاس- هتک ناموس یا منافیات عفت– جنحه نسبت به اطفال- ورشکستگی به تقصیر.

۳- کسانی که حکم ورشکستگی آن‌ها صادر و هنوز عمل ورشکستگی آن‌ها تصفیه نشده است.

۴- کسانی که معروف به فساد اخلاق باشند.

۵- کسی که خود یا اقربا طبقه اول او دعوایی بر محجور داشته باشد».

نکته: اقرباء (خویشان) محجور، در صورتی که صلاحیت برای قیم شدن داشته باشند ، بر دیگران مقدم خواهند بود و دادگاه یک یا چند نفر از آنان را به سمت قیمومت معین خواهد کرد. در میان خویشان محجور، پدر یا مادر او مادام که شوهر ندارد، با داشتن صلاحیت بر دیگران مقدم است و نیز در صورت محجور شدن زن، شوهر زن با داشتن صلاحیت برای قیمومت بر دیگران مقدم است.

نکته: برابر ماده ۱۲۳۳ ق. م: «زن نمی‌تواند بدون رضایت شوهر خود سمت قیمومت را قبول کند».

 

وظایف و اختیارات قیم

قیم نماینده قانونی شخص محجور است پس مواظبت از کلیه امور مالی محجور با قیم است.

قیم بایستی قبل از هر اقدامی لیست کامل اموال و دارایی بالقوه و بالفعل محجور(صغیر) مجنون (غیر‌رشید) را به دادسرای امورسرپرستی ارائه کند. درصورت پنهان کاری تعمدی از قیمومت عزل خواهد شد.

قیم باید لااقل هریک سال یک بار شرح اقدامات مالی خود را به دادسرای سرپرستی اعلام کند.

هرگاه قیم در حفظ اموال شخص محجور دچار تقصیر و خسارتی وارد شود مسئول جبران خسارت است ولی اینکه خسارت توسط خود قیم وارد شده باشد.

قیم به عنوان نماینده قانونی نمی تواند در دادگاه یا دادسرا پرونده مربوط به محجور را صلح خاتمه دهد مگر با تصویب دادسرای امور سرپرستی.

هرگاه قیم زن باشد و شوهر کند بایستی به دادگاه (دادسرای امورسرپرسی) اعلام کند. در صورت عدم اعلام، این موضوع می تواند از علل عزل او باشد.

زن بدون اجازه شوهر نمی تواند قبول قیمومت کند.

 

مسوولیت قیم

اگر قیم در وظایف محوله ای که برعهده وی گماشته شده است، کوتاهی کند و دچار تعدی و تفریط شود، مسوولیت پرداخت تمام ضرر و زیان‌های وارده میباشد و هیچ مصونیتی در این خصوص نخواهد داشت.

این امر بدین خاطر است که قیم بعنوان یک مقام منصوب از جانب مقام قضایی، باید در انجام امور محوله، نهایت دقت و توجه را مبذول نماید وگرنه باید پاسخگوی اعمال خود باشد.

 

آیا زن می تواند قیم شود؟

قیم کیست و چه ویژگی هایی باید داشته باشد: زن نیز میتواند به سمت قیمومت برگزیده شود. رویه قضایی بر این است که هرگاه طفلی فاقد پدر و جدپدری باشد، اولویت با مادر اوست تا قیم طفل شود اما اگر مادر، اختیار شوهر کرد باید یک ماه از تاریخ انعقاد نکاح به دادستان اعلام کند تا تقسیم مقتضی صورت گیرد.

وانگهی زن در صورتی میتواند قیم شناخته شود که اجازه شوهر خود را در این امر اخذ کند.

 

اشخاصی که صلاحیت قیمومیت ندارند

کسانی که خود تحت ولایت یا قیمومت هستند.

کسانی که به علت ارتکاب جنایت یا یکی از جنحه های ذیل به موجب حکم قطعی محکوم شده باشند : سرقت– خیانت در امانت– کلاهبرداری– اختلاس– هتک ناموس یا منافیات عفت- جنحه نسبت به اطفال- ورشکستگی به تقصیر.

کسانی که حکم ورشکستگی آن‌ها صادر و هنوز عمل ورشکستگی آن‌ها تصفیه نشده است.

کسانی که معروف به فساد اخلاق باشند.

کسی که خود یا اقربای طبقه اول او دعوایی بر محجور داشته باشد.

 

افراد مکلف به معرفی فرد محتاج به قیم

اشخاص ذیل مکلفند مراتب اطلاع از وجود شخصی که محتاج به تعیین قیم است را به دادستان یا نماینده او اطلاع دهند؛ همچنین در مواردی که دادستان نیز از وجود شخصی که باید برای او قیم تعیین شود، مطلع گردد، باید به دادگاه مدنی خاص رجوع و اشخاصی را که برای قیمومت مناسب می داند به آن دادگاه معرفی کند:

1- هر یک از پدر یا مادر شخص محتاج به قیم

2- همسر شخص محتاج به قیم

3- خویشاوندانی که با شخص محتاج به قیم در یک جا زندگی می کنند

4- مامورین کنسولی

5- شهرداری، اداره آمار، ثبت احوال و  مامورین آنها

6- دهبان

7- بخشدار

8- دادگاه ها

 

اشخاص تحت قیمومت

برای اشخاص ذیل نصب قیم می شود:

1- برای صغاری که ولی خاص ندارند یعنی دختر زیر نه سال و پسر زیر 15 سال در صورتی که پدر یا جد پدری یا وصی منصوب از سوی آنها وجود نداشته باشد وصی نیز از سوی پدر یا حسب مورد جد پدری تعیین می شود. به این صورت که:

” هر یک از پدر و جد پدری بعد از وفات دیگری می تواند برای اولاد خود که تحت ولایت او می باشند، وصی معین کند تا بعد از فوت خود در نگاهداری و تربیت آنها مواظبت کرده و اموال آنها را اداره نماید.”

لازم به ذکر است هیچ یک از پدر و جد پدری نمی تواند با حیات دیگری برای مولی علیه خود وصی معین کند.

2- اطفال سر راهی که پدرشان معلوم نیست در حکم صغاری هستند که ولی خاص ندارند و برای آنها قیم نصب می شود

3- اطفال نامشروع در حکم صغاری هستند که ولی خاص ندارند و برای آنها قیم نصب می شود.

4- برای مجانین ( کسی که فاقد تشخیص نفع و ضرر و حسن و قبح است. احراز جنون با دادگاه است )که جنون آنها متصل به زمان صغر آنها بوده و ولی خاص نداشته باشند.

5- برای اشخاص غیر رشید ( شخصی که نمی تواند نفع و ضرر خود را تشخیص دهد ) که عدم رشد آنها متصل به زمان صغر آنها بوده.

6- برای مجانین که جنون آنها متصل به زمان صغر آنها نباشد

7- برای اشخاص غیر رشید که عدم رشد آنها متصل به زمان صغر آنها نباشد.

 قیم

دادگاه صالح برای نصب قیّم

قانون مدنی در مواد متعدّدی مانند موادّ ۱۲۲۲ و ‌۱۲۲۳ محکمه شرع را مقام صلاحیت‌دار برای تعیین قیّم معرّفی نموده و دادستان به ‌دستور مواد مزبور درخواست خود را به محکمه شرع می‌فرستد تا دادگاه در این‌باره تصمیم را لازم اتّخاذ نماید .

البتّه نهاد قیمومت منحصر به قانون مدنی نیست، در قانون امور حسبی نیز مواد ۴۸ تا ۱۰۲ به قیمومت اختصاص یافته است و آیین دادرسی مربوط به نصب قیّم و عزل او صلاحیت دادگاه را معین می‌کند.

به‌علاوه ، در این قانون ، قواعدی درباره اختیارات و مسئولیّت قیّم دیده می‌شود. به‌عنوان نمونه در مورد صلاحیت دادگاه برای نصب قیّم، ماده ۴۸ قانون امور حسبی مقرّر می‌دارد : امور قیمومت راجع به دادگاه شهرستانی است که اقامتگاه محجور در حوزه آن دادگاه است.

هرگاه در اقامتگاه محجور، دادگاه صلاحیت‌دار برای امور قیمومت نباشد ، به دستور ماده ۵۲ قانون مزبور با نزدیک‌ترین دادگاه صلاحیت‌دار به اقامتگاه محجور خواهد بود، حتّی در صورتی که اقامتگاه محجور معلوم نباشد ، مانند صغیر یا دیوانه‌ای که در شهری یافت شود و شعور این‌که بداند از کدام محل است، نداشته باشد . طبق ماده ۵۳ قانون امور حسبی در این فرض ، امور قیمومت او با دادگاهی است که محجور در حوزه آن دادگاه یافت می‌شود.

هم‌چنین بر طبق ماده ۵۱ قانون مزبور ، در صورتی که متوفّی دارای صغاری باشد که اقامتگاه آن‌ها مختلف است، دادگاهی که برای یک نفر از صغار بدواً تعیین قیّم نموده است، می‌تواند برای صغاری هم که در حوزه آن دادگاه اقامت ندارند، قیّم معیّن نماید و اگر قیّم معیّن نشده باشد، دادگاهی که کوچکترین صغیر در حوزه آن اقامت دارد برای تعیین قیّم نسبت به تمام صغار صلاحیت خواهد داشت و اگر معلوم شود کدام‌ یک از صغار کوچک‌ترند، هر یک از دادگاه‌ها که صغیر در حوزه آن دادگاه اقامت دارد، صالح است.

ماده ۵۲ قانون فوق مقرّر می‌دارد: چنان‌چه در اقامتگاه محجور دادگاه صلاحیت‌دار برای امور قیمومت نباشد، امور مزبور با نزدیک‌ترین دادگاه صلاحیت‌دار به اقامتگاه محجور خواهد بود.

قیم

نصب قیم در خارج از کشور

در خارج ایران کنسول ایران و یا جانشین وی می تواند نسبت به ایرانیانی که طبق موارد اشاره شده در بالا باید برای آنها قیم نصب شود و در حوزه ماموریت او ساکن یا مقیم اند، موقتاً نصب قیم کند و باید تا 10 روز پس از نصب قیم، مدارک عمل خود را به وسیله وزارت امور خارجه به وزارت دادگستری بفرستد.

نصب قیم مزبور وقتی قطعی می گردد که دادگاه مدنی خاص تهران، تصمیم کنسول یا جانشین او را تنفیذ کند.

در صورت عدم تنفیذ قیم موقت، صلاحیت تعیین قیم با دادگاه عمومی تهران خواهد بود.

در اختیارات، وظایف و مسوولیت قیم و حدود آن مواظبت ( جسمی و روحی ) شخص مولی علیه و نمایندگی قانونی او در کلیه امور مربوط به اموال و حقوق مالی او با قیم است

صلاحیت قیم عام است. بنابراین در صورت تردید در حیطه اختیارات او، اصل بر وجود اختیار است.

چنانچه مادر محجور، حضانت وی را بر عهده داشته باشد، مواظبت از مجور به قیم سپرده نخواهد شد.

آموزش و پرورش محجور نیز با قیم می باشد.

قیم

مطلب مفیدی برای شما بود ؟ پس به اشتراک بگذارید برای دوستانتان

قاسم نجفی بابادی

2455 مطلب منتشر شده

درباره این مطلب نظر دهید !

محصولات پرفروش