مهریه عند الاستطاعه – مطالبه مهریه عند الاستطاعه – قاسم نجفی بابادی

مهریه عندالاستطاعه

شرایط مهریه عندالاستطاعه

مهریه عند الاستطاعه را زن نمیتواند در هر شرایط و هر زمانی که اراده کند دریافت نماید در چنین شرایطی در صورتی که زن مهریه بخواهد باید خودش ثابت نماید که مرد دارای دارایی و اموال جهت پرداخت مهریه است و نیازی نیست که مرد برای دادگاه دلیل بیاورد که امکان پرداخت مهریه را ندارد.

در عقد نکاح طرفین میتوانند با یکدیگر توافق نمایند اما این توافق باید به گونه ای باشد که مخالف با مقتضای عقد نباشد مثلا میتوان در عقد نکاح شرط کرد که در صورتی که شوهر زن دیگر بگیرد یا مدت معینی غایب شود طلاق برای زوجه جایز باشد.

چگونگی مطالبه مهریه

مهریه عندالاستطاعه

قانون جدید مهریه عند الاستطاعه و عند المطالبه

در بخشنامه جدید در خصوص مهریه باید گفت که در عقد نکاح و در مورد مهریه اصل بر دین زوج نسبت به زوجه در مهریه و عند المطالبه بودن آن است و در صورت مطالبه مهریه باید زوج اقدام به پرداخت آن نماید در غیر این صورت با بی اعتنایی به پرداخت و یا نداشتن دلایل کافی به زندان میرود و مرد باید درخواست حکم اعسار نماید و تحویل دادگاه نماید و عدم توانایی زوج برای پرداخت مهریه از جانب دادگاه ثابت شود.

در این حالت بسیاری از مردها برای جلوگیری از انتقال اموال آنها به زوجه و دادن مهریه به آنها سعی در انتقال اموال و یا مخفی کردن اموال می نمایند که زن باید در این شرایط توانایی مالی مرد برای پرداخت مهریه را ثابت نماید تا امکان پرداخت مهریه وجود داشته باشد.

 

عندالاستطاعه و تعلیق تحقق مهریه

آیا عندالاستطاعه به معنی تعلیق تحقق مهریه به حصول استطاعت است. قطعاً تعلیق تحقق اصل مهر مورد نظر و ارادة زوجین نبوده و به علاوه در صورتی که اراده طرفین به تعلیق تحقق اصل مهریه قرار گرفته باشد، تحقق معلّق آن نیز به شدت مورد اشکال است (ن.ک. شهیدی، 1377: ص66).

قبول دین به صورتی که تحقق آن معلق باشد، همانگونه که در مقررات عقد ضمان در قانون مدنی آمده، موجب بطلان است. اما التزام به تادیه ممکن است معلق باشد و این امر خللی به صحت دین وارد نمی‏کند. در ماده 699 ق.م. ضمن تاکید بر بطلان ضمان معلق، مقرر داشته: <…ولی التزام به تادیه ممکن است معلق باشد>.

روشن است که تعلیق و تاجیل دو مقوله متفاوت و متمایز از یکدیگرند. بنابراین منوط کردن (تعلیق) التزام به تادیه دین به امر دیگری مانند استطاعت مدیون به معنی تاجیل پرداخت نمی‏باشد، گرچه این امر به معنی موکول کردن پرداخت به لحظه تحقق استطاعت است.

از ذیل عبارت ذیل ماده 699 ق.م. یعنی عبارت: <…ولی التزام به تادیه ممکن است معلق باشد> معلوم می­شود اصل دین می‏تواند تحقق یافته و التزام به تادیه به بعد موکول شود. تفکیک زمان وقوع این دو امر یعنی تحقق دین از یک طرف و لازم التادیه شدن دین از طرف دیگر در مقررات فوق کاملا بدیهی است.

مهریه عندالاستطاعه

انتقال اموال زوج پس از مطالبه مهریه

در صورت انتقال مال از جانب مرد زوجه مجبور به تعقیب گشته و اثبات این موضوع بر عهده اوست.

به دلیل ماهیت مهریه عند الاستطاعه بودن فرصت زیادی برای انتقال اموال مرد وجود دارد و امکان اثبات پرداخت مهریه و داشتن توانایی مالی برای زن سخت و دارای مشکلات فراوانی خواهد بود مخصوصاً زمانی که مرد از کشور خارج شود و اموال خود را به دیگری انتقال دهد همین امر موجب بوجود آمدن دعوی حقوقی از جانب زن میشود.

در صورت شکایت زن از زوج و بوجود آمدن دعوی حقوقی علیه مرد هزینه دادرسی از سوی خواهان که همان زن میباشد باید پرداخت شود اما استثنایی دارد و آن زمانی است که در صورتی که زن توانایی پرداخت هزینه دادرسی را نداشته باشد باید درخواست اعسار نماید و چنانچه اعسار از طرف زن اثبات و پذیرفته شود پرداخت هزینه دادرسی بر عهده مرد خواهد بود.

مهریه عندالاستطاعه

تفاوت مهریه عند الاستطاعه و عند المطالبه

هنگامی که مهریه زن عند المطالبه باشد یعنی اینکه زن به محض عقد مالک مهریه میشود و هر زمانی که درخواست مطالبه مهریه نماید باید جهت پرداخت مهریه عندالمطالبه پس در نتیجه مهریه عند المطالبه در هر حالتی باید پرداخت شود، اما اگر مهریه زن عند الاستطاعه باشد زمانی میتواند درخواست مهریه نماید که زوج توانایی پرداخت مهریه را داشته باشد پس در نتیجه پرداخت مهریه منوط به استطاعت و توانایی مالی زوج میباشد.

مهریه عندالاستطاعه

تعیین مدت زمان معیین برای مهریه

همان طور که گفته شد زوجین میتوانند برای مهریه زمان معیینی را تعیین نمایند و پرداخت مهریه باید در زمان معینی که مشخص شده و توافقی بوده پرداخت شود و قبل از زمان تعیین شده زن حق ندارد مهریه را مطالبه نماید.

در صورتی که میزان مهریه تعیین شده بالا باشد مرد باید تا ۱۱۰ تا سکه را تحت هر شرایطی پرداخت نماید اما مازاد آن فقط ملائت زوج ملاک پرداخت قرار میگیرد و میزان مهریه به نرخ روز محاسبه میشود.

مهریه عندالاستطاعه

عندالاستطاعه و مهلت عرفی

برخی از اساتید به اجمال متعرض موضوع شده اند و ظاهر کلام ایشان حکایت از تمایل به ملاحظات عملی موضوع دارد. آنان معتقدند: “در نکاح‌نامه آمده است که پرداختن مهریه به عهده شوهر است که باید در صورت توانایی مالی، عندالقدرئ و الاستطاعه بپردازد. این شرط بطور مسلّم اجل معین نیست.” البته دادگاه باید احراز کند که شوهر در زمان نکاح توانایی پرداخت مهریه را نداشته است و طرفین برای دادن مهلت به او چنین شرطی کرده‌اند. لذا دو احتمال در تبیین مفهوم عندالاستطاعه، می‌توان مطرح نمود:

الف) مـهریه محـقق شده، اما چـون زوج امکان پرداخت نداشته و معسر است، نمی­توان زوج را تحت فشار قرار داد. این وضعیت اختصاص به دین خاصی ندارد و مطلق دیون به این معنا عندالاستطاعه هستند. در مجموع تحمیل تکلیف مالی بر کسی که توان آن را ندارد، عقلاً قبیح است. <لایکلف الله نفساً إلا وسعها…> (بقره، 286). اعسار از پرداخت نیز موجب تاخیر و دادن مهلت مناسب تا زمان توانائی است. <و ان کان ذو عسرة فنظرة الی میسرة> (بقره،280).

ب) دین ناشی از مهریه همزمان با توافق زوجین بر مهر محقق می شود، اما این شرط نوعی دادن مهلت (یک مهلت عرفی) برای پرداخت مهریه است.

بنابراین <…این شرط بطور مسلّم اجل معین نیست> (همان). یعنی اگر به عنوان اجل به آن نگریسته شود با ایراد <بطلان به سبب مجهول بودن> مواجه است. براساس این دیدگاه بررسی و ارزیابی اراده طرفین نیز همین نتیجه را دارد. یعنی قصد طرفین این است که مهریه تحقق یافته اما به زوج مهلت مناسب تا حصول توانائی پرداخت، داده ‏شود. بر مبنای این تفسیر اراده طرفین بر این قرار گرفته است که <التزام به تادیه> منوط به استطاعت ‏باشد.

این دیدگاه از لحاظ ملاحظات عملی این فایده را دارد که طرفین با وضعیتی غیرقابل انتظار یعنی بطلان مهرالمسمی و ثبوت مهرالمثل روبرو نخواهند شد.

مشکلات مربوط به ارزیابی مهرالمثل و شناسائی و تقویم ملاک­های مؤثر در محاسبه آن برای دادگاه­ها نیز بر کسی پوشیده نیست. به وی‍ژه اینکه در این ارزیابی به مفاد مورد تراضی طرفین عنایتی نمی‏شود. به عبارت دیگر گرچه هر اقدامی که ثمره آن اقناع مسئولین سازمان ثبت به توقف اجرای دستورالعمل را در پی داشته باشد، مفید است، اما این دیدگاه از تزلزل در روابط زوج­هایی که تا کنون مهریه عندالاستطاعه را انتخاب کرده‏اند، جلوگیری می‏کند.

 

تأثیر فوت مدیون بر دین عندالاستطاعه

این سؤال مطرح است که اگر زوج فوت کند تعهدش به پرداخت دین عندالاستطاعه چه حکمی دارد؟ به نظر میرسد صحیح‌ترین معنا برای دین عندالاستطاعه این است که این قید برای احراز لازم التادیه شدن است. دین قبل از استطاعت به پرداخت، تمام ارکان دین را داراست و فقط لازم التادیه نشده فعلیت نیافته و با استطاعت همانند یک دین حال شده لازم التادیه می‏شود.

با فوت زوج کلیه دیون وی به ترکه منتقل می‏شود. <من بعد وصیه یوصی بها او دین> (نساء، 12) کلمه دین در این آیه اطلاق دارد و شامل تمام اقسام دین از جمله دین عندالاستطاعه می‏شود. همچنین از آنجا که صفت استطاعت از صفات انسان زنده است و متوفی به این صفت متصف نخواهد شد و در مورد متوفی امکان یا عدم امکان پرداخت دین مطرح است که به معنی وجود یا عدم وجود ترکه است. بنابراین از حیث نتیجه تأثیر فوت بر دین موجل و دین عندالاستطاعه یکی است. یعنی هر دو لازم التادیه می‏شوند.

 

عندالاستطاعه مانع اجرای مهریه

مادة 2 قانون نحوة اجرای محکومیت‌های مالی مصوب1377، در واقع ناظر به محکومیت­های مالی است که طبیعتاً شامل اجرائیه­های صادره توسط محاکم است. لذا این ضمانت اجراء (درخواست بازداشت مدیون) بر موارد اجرای مهریه از طریق دوایر اجرای ثبت اعمال نمی‏شود.

به موجب تبصره دوم ماده 4 آئین نامه اسناد رسمی لازم الاجراء <ورقه اجرائیه را فقط برای موضوعاتی می‏توان صادر نمود که در سند منجزا قید شده باشد>. بنابراین نسبت به مهریه عندالمطالبه امکان صدور اجرائیه وجود دارد. اما نسبت به مهریه عندالاستطاعه از آنجا که تعهد موضوع آن منجز نیست و مشروط به استطاعت است، صدور اجرائیه با اشکال مواجه می­شود.

عدم امکان صدور اجرائیه و وصول مهریه از طریق اجرای ثبت، محدودیتی ناموجه برای زن ایجاد می‏کند که ناشی از سیاست اعمال شده توسط سازمان ثبت و هدایت زوجین به سوی انتخاب راه حل شرط عندالاستطاعه است.

 

مطلب مفیدی برای شما بود ؟ پس به اشتراک بگذارید برای دوستانتان

قاسم نجفی بابادی

2483 مطلب منتشر شده

درباره این مطلب نظر دهید !

محصولات پرفروش