مهريه را مي توان به اصطلاح بخشيد يا بذل كرد.(بذل به معني بخشش به كار برده مي شود) به هر شكل و روشي كه قابل اثبات و مستند باشد زن مي تواند تمام يا بخشي از مهريه را به همسرش ببخشد يا از دريافت آن صرف نظر كند؛ در عين حال قانونگذار در ازدواج دائم اين حق را براي زن پيش بيني كرده است تا پيش از دريافت مهريه بتواند از انجام وظايف خود به عنوان همسر خودداري كند.
زن به محض عقد مالک مهریه است و می تواند هر تصرفی بخواهد در آن بکند.
منظور از ابرای مهر این است که زن مهر خود را به مرد ببخشد و مثلا بگوید لازم نیست به من مهریه بدهی یا من مهریه از تو نمی خواهم یا مهریه برای خودت و… .
بخشش مهر شاید از جهاتی مطلوب باشد اما از جهات دیگر پیامدهای نامطلوبی نیز دارد . زیرا در صورت بخشش مهر به مرد، اگر زمانی این مرد ورشکسته یا قصد طلاق زن را بکند، زن هیچ حقی بر مهر ندارد گر چه زن می تواند پس از مرگ شوهر ، مهر را به مرد ببخشد. و یا از ماترک مرد مطالبه مهریه اش را بنماید.
برای دیدن متن کامل مقاله ” چگونگی مطالبه مهریه پس از بخشیدن آن؟ “ اینجا کلیک نمایید
برای دیدن متن کامل مقاله ” بخشیدن مهریه در قبال حضانت فرزند ” اینجا کلیک نمایید
ابراء یا بخشیدن مهریه
اگر زن ذمه شوهر را از مهر ابراء نماید (ببخشد) و مرد نیز قبل از وقوع نزدیکی زن را طلاق دهد باید زن نصف مهر را به مرد بدهد زیرا ابراء(بخشیدن مهریه) بمنزله دریافت مهریه است.
بنابراین هرگاه زن قبل از طلاق ذمه زوج را بکلی بری نموده (مهریه را به مرد بخشیده باشد) پس از وقوع طلاق مرد می تواند نیمی از مهر را مطالبه کند هرچند که مرد به زن چیزی نپرداخته باشد.
توجیه این مسئله روشن است زیرا زن هنگام ابراء (بخشش) مالک تمامی مهر بوده و آن را به یکجا به زوج واگذار کرده..
انواع روش های بخشیدن مهریه
الف – بخشیدن مهریه با بری کردن ذمه مرد
زمانی است که زن در خصوص مهریه، ما فی الذمه شوهر خود را ابراء میکند. به این صورت که میگوید از نظر من تو دیگر تکلیفی برای پرداخت مهریه نخواهی داشت؛ این بیان باعث میشود تا تکلیف شوهر در ادای مهر به طور کلی ساقط شود و در هیچ زمانی دیگر زن نمی تواند به مهریه خود رجوع کند.
ب – بخشیدن مهریه در زمانی که زن درخواست طلاق دارد
زمانی است که زن در قبال طلاق، مهریه خود را به شوهر بذل میکند.
بخشیدن مهریه در طلاقهای خلع و مبارات انجام میشود، به این صورت که زن با پرداخت مالی به شوهر که میتواند وجه نقد باشد یا مهریه خود باشد، از او می خواهد که طلاقش بدهد.
اگر زن در ایام عده طلاق از بذل خود (آنچه که بخشیده است) رجوع کند، طلاق ملغی و کانلم یکن خواهد شد.
ج – بخشیدن مهریه به صورت هبه کردن آن به مرد
این زمانی است که زن مهریه خود را به زوج هبه میکند. به این صورت که میگوید من مهر خود را به تو بخشیدم؛ در این حالت است که همانند سایر حالت های هبه، تکلیف شوهر در پرداخت مهریه به طور کلی از بین نمیرود؛ چراکه زن میتواند تحت شرایطی از هبه مزبور رجوع و مهر خود را مطالبه کند. یعنی بر خلاف حالت اول می باشد که در آنجا دیگر زن نمی توانست به مهریه رجوع کند.
اگر هبهنامه ما رسمی باشد یا اینکه عادی و شفاهی باشد اما طرف مقابل رجوع را نپذیرد؛ مجبور میشویم تا با مراجعه به دادگاه، حکم دادگاه را مبنی بر رجوع دریافت کنیم.
حکم قطعی دادگاه مبنی بر رجوع از بخشیدن مهریه به نوعی به منزله ثبت رجوع است، پس دیگر نیازی نیست تا رجوع را در دفتر اسناد رسمی نیز به ثبت برسانیم؛ چراکه حکم دادگاه اگر دارای اعتبار امر مختومه باشد معتبر خواهد بود.
اگر طرفین عقد هبه در «عقد خارج لازمی» بر عدم رجوع از هبه فیمابین شرط کرده باشند، هبه مزبور غیرقابل رجوع خواهد بود، مثلا شرط کنند که بعد از اینکه هبه شد دیگر نمی توان به آنچه هبه شده است رجوع کرد.
اما اگر عدم رجوع را به صورتی غیر از حالت فوقالذکر، شرط کرده باشند امکان رجوع از آنها ساقط نمیشود و همچنان پابرجا میماند.
منظور از “عقد خارج لازم” عقدی است غیر از عقد هبه فیمابین طرفین. این عقد از نوع عقود لازم است به این معنا که هیچیک از دو طرف عقد هبه نمیتوانند در هر زمان که بخواهند آن را به صورت یکطرفه برهم بزنند. در بیان مثال برای عقود خارج لازم میتوان به دو عقد خرید و فروش و اجاره اشاره کرد. یعنی وقتی مالی میان دو طرف خرید و فروش میشود هیچ کدام از دو طرف نمیتوانند به صورت یک طرفه قرارداد خرید و فروش را فسخ کنند.
اذن پدر در بخشیدن مهریه
علیرغم اینکه فرض بر این است که بخشیدن مهریه از سوی زن ، نشانه رضایت زن از زندگی مشترک و علاقمندی به همسرش است؛ اما گاهی اوضاع تغییر می یابد. تا اینکه زن تمایل پیدا می کند تا به هر روشی که شده از شوهرش جدا شود و یکی از این روش ها طلاق خلع و مبارات است که زن در برابر بخشش تمام یا مقداری از مهریه اش به مرد، مرد را به طلاق دادن ترغیب کند. اما اینکه زن از قبل مهریه را بخشیده باشد، باید علاوه بر مهری که بخشیده، مبلغی دیگر هم به او بپردازد تا راضی به طلاق دادن زن شود.
علاوه بر رضایت و میل درونی زن نسبت به بخشیدن مهریه، ممکن است مرد او را مجبور به این امر کند، یا اینکه زن به لحاظ احساسات زودگذر خود تصمیم به این امر بگیرد. به همین دلیل، علیرغم این که در شرع و قانون شرط خاصی برای صحت برای بخشیدن مهریه از طرف زن در نظر گرفته نشده است، اما به لحاظ عملی دفترخانه ها اذن پدر برای بخشیدن مهریه و رضایت وی برای بذل آن را شرط لازم و ضروری برای این امر می دانند. که این مسئله تنها به لحاظ جلوگیری از پیامدهای منفی این امر می باشد.
البته در صورتی که زوجین بخواهند می توانند با تنظیم یک قراداد خصوصی و بر روی برگه کاغذ اقدام به این کار کنند و آن را به امضای شهود برسانند. در این صورت، چون این برگه یک سند عادی محسوب می شود، در صورت بروز اختلاف میان زوجین و مراجعه به دادگاه برای رجوع از بخشیدن مهریه ، می توان به این برگه استناد کرد. ولی دفترخانه کماکان برای رسمی کردن این برگه و ثبت آن، رضایت پدر خانم را اخذ خواهد کرد.
چگونگی بخشیدن مهریه
۱- اگر زن سندی (نوشته ای) به زوج داده باشد و اقرار به دریافت مهریه کرده باشد کار بسیار دشوار است زیرا ادعای بعدی زن انکار بعد از اقرار محسوب می شود که در محاکم مسموع نیست مثلا دیده شده است که زوجین به دفترخانه اسناد رسمی مراجعه کرده اند وبرای بخشیدن مهریه زن سند اقرار نامه مهریه را امضاء کرده است در این حالت مهریه دریافت شده محسوب او می شود و ادعای بعدی نگرفتن مهریه پذیرفته نمی شود مگر این که زن ثابت کند که اقرار او فاسد یا مبنی بر اشتباه و غلط بوده است. (ماده ۱۲۷۷ قانون مدنی)
۲- حالت دوم به اصطلاح حقوقی این است که زوجه (زن) ذمه مرد را از مهریه ای که بدهکار است بری کند که به آن ابراء می گویند اگر نوشته یا همان سندی که زوجه به زوج می دهد خواه رسمی یا عادی، دلالت بر ابرار ذمه کند دیگر از جانب زوجه امکان رجوع وجود ندارد.
ماده ۲۸۹ قانون مدنی: «ابرا عبارت از این است که دائن از حق خود به اختیار صرف نظر نماید»
۳- اگر مهریه در قالب عقد صلح در عوض چیزی صلح شده باشد، امکان رجوع برای زوجه وجود ندارد.
۴- اگر سندی (نوشته ای) بین زوجین رد و بدل شود مبنی بر این که با توافق مهریه مندرج در عقدنامه را کم یا زیاد کرده اند حسب نظریه شورای نگهبان این افزایش یا کاهش مهریه غیر شرعی محسوب می شود و بلا اثر است.
۵- اگر بخشیدن مهریه در قالب بذل تمام یا قسمتی از مهریه در طلاق خلع باشد زوجه در ایام عده می تواند به آنچه بذل کرده است رجوع کند فرض کنید طلاق توافقی بوده و زوجه تمام مهریه را در قبال طلاق بذل کرده است در ایام زوجه می تواند با مراجعه به دفترخانه ای که صیغه طلاق را خوانده است طی درخواستی رجوع به مابذل کند. این رجوع در صورتی است که زن عده داشته باشد یعنی باکره یا یائسه نباشد.
۶- فرض دیگر که شایع هم می باشد این است که زن طی نوشته ای خواه در دفتر اسناد رسمی و یا در نوشته ای (سند) عادی اقدام به بخشیدن مهریه خود کرده باشد و به اصطلاح حقوقی هبه کند.
در این حالت در رویه قضایی کمی اختلاف نظر است عده ای از قضات معتقدند با عنایت به مقررات هبه، زوجه به عنوان واهب می تواند به آنچه بخشیده (عین موهبه) با باقی بودن عین آن ها رجوع کند و آرایی هم در این خصوص صادر شده است در مقابل عده ای دیگر معتقدند به استناد ماده ۸۰۶ قانون مدنی: « هر گاه داین طلب خود را به مدیون ببخشد حق رجوع ندارد» در خصوص مهریه های که وجه نقد است به نظر می رسد در عدم امکان رجوع از آن اتفاق نظر وجود دارد زیرا کلی فی الذمه است و هبه در عین مصداق دارد فقط محل اختلاف امکان رجوع از بخشیدن مهریه ای مثل سکه به خودرو و ملک شخصی است البته به نظر ما سکه نیز کلی فی الذمه است و مشمول ماده ۸۰۶ قانون مدنی است.
۷- چه برای دریافت، ابراء و یا هبه مطلقا نیازی به اجازه پدر زوجه نیست و این که بعضی از دفاتر اسناد رسمی اصرار می کنند فقط در صورت بودن نزدیکان درجه یک زن حاضر به تنظیم سند می باشند برای این است که مصلحت اندیش شرایط زن و خودشان را می کنند وگرنه منع قانونی وجود ندارد.
۸- به نظر اگر زوجه در یک برگ عادی به تعبیر حقوقی سند عادی مهریه را ببخشد یا ذمه شوهر را ابرا ء کند و… به ضرر او در دادگاه این امضاء سندیت داشته باشد اگر چه که بهتر است در این خصوص سند رسمی تنظیم گردد. (ماده ۱۲۹۱ قانون مدنی)
۹- سوال می شود اگر از زن در یک برگه سفید امضاء اخذ شود آیا می توان بعدا در بالای آن نوشته شود که زن مهریه را بخشیده است یا خیر؟ اول این که هرگز ما چنین توصیه ای به کسی نمی کنیم مهریه حق شرعی و قانونی یک زن است و هم اوست که می تواند با رضایت و صلاحدید از حق خود عدول و گذشت نماید
مدارک و مراحل بخشیدن مهریه
برای طی کردن مراحل بخشیدن مهریه نیازی به مراجعه به دادگاه نیست. چرا که بخشیدن مهریه می تواند به موجب سند عادی باشد و یا به موجب سند رسمی. بخشیدن مهریه از طریق سند عادی یعنی اینکه زن به موجب دست نوشته ای بر روی کاغذ یا برگه ای مهریه خود را به مرد ببخشد و یا اینکه از طریق مراجعه به دفترخانه اسناد رسمی، سند رسمی مبنی بر بخشیدن مهریه به نفع مرد تنظیم کنند. در هر دوی این موارد، بخشیدن مهریه معتبر و صحیح است؛ فلذا بخشیدن مهریه از طریق برگه دست نویس و بر روی کاغذ ، موجب بی اعتباری بذل مهریه و امکان رجوع از بخشیدن مهریه نیست. چرا که برگه دست نویس نیز یک سند عادی است و در صورت بروز اختلاف در دادگاه می توان بدان استناد کرد. مرحله بعدی بخشیدن مهریه از طریق سند رسمی این است که دفترخانه اسناد رسمی بعد از ثبت بخشیدن مهریه از طرف زن ، نامه ای به دفتر ثبت ازدواجی که زن و مرد ازدواجشان را در آنجا ثبت کرده اند می فرستد تا این مطلب در سند ازدواج زن و مرد نیز درج شود.
علاوه بر این، گفته شده که یکی از مدارک مورد نیاز برای ثبت بخشیدن مهریه در دفترخانه امضای پدر خانم است. اما از آن رو که زن مالک مهریه شده می تواند به دلخواه خود هر گونه تصرفی در مهریه کرده و حتی آن را ببخشد. لذا برای این امر نیازی به اجازه و امضای پدر خود نیز ندارد، اما به لحاظ عملی دفترخانه ها تنها در صورت رضایت پدر اقدام به ثبت آن می کنند.
رجوع از بخشش مهریه
حالت اول: زمانی است که زوجه در خصوص مهریه، ما فی الذمه زوج را ابراء میکند. به این بیان که میگوید از نظر من تو دیگر تکلیفی برای پرداخت مهریه نخواهی داشت (تو را از پرداخت مهریه بری میکنم)؛ این بیان باعث میشود تا تکلیف شوهر در ادای مهر به طور کلی ساقط شود. پس در این حالت زن حق رجوع ندارد.
حالت دوم: زمانی است که زوجه در قبال طلاق، مهریه خود را به شوهر بذل میکند. بذل مهر در طلاقهای خلع و مبارات انجام میشود، خُلع و مُبارات دو نوع طلاق توافقی در فقه و حقوق اسلامی است که در آن زن با واگذاری مالی به شوهر از وی طلاق میگیرد. این طلاق مربوط به زمانی است که زن از شوهر به قدری تنفر پیدا کرده باشد که حاضر شود با پرداخت پول از قید همسری وی رها شود. این مال ممکن است مهریه زن یا معادل آن باشد، به همین جهت در فرهنگ عامه از عبارت «مهرم حلال و جانم آزاد» در اشاره به این نوع طلاق استفاده میکنند؛ بنابراین زن با پرداخت مالی به شوهر، از او میخواهد که طلاقش دهد. اگر زن در ایام عده طلاق از بذل خود رجوع کند، طلاق ملغی و کان لم یکن خواهد شد. یعنی همچنان زن و شوهر محسوب میشوند و مثل این است که اصلا طلاقی صورت نگرفته است. پش در این حالت زن حق رجوع از مهریه را تا پایان مدت عده دارد.
حالت سوم: زمانی است که زوجه مهریه خود را به زوج هبه میکند. به این بیان که میگوید من مهر خود را به تو بخشیدم؛ در این حالت است که همانند سایر اشکال هبه، تکلیف شوهر در پرداخت مهریه به طور کلی از بین نمیرود؛ چراکه زن میتواند تحت شرایطی از هبه مزبور رجوع و مهر خود را مطالبه کند. خواه طلاق گرفته باشد یا نگرفته باشد.
بخشش در قانون مدنی ( هبه )
ماده ۷۹۵- هبه عقدي است كه به موجب آن يكنفر مالي را مجانا به كس ديگري تمليك مي كند تمليك كننده واهب طرف ديگر را متهب ، مالي را كه مورد هبه است عين موهوبه مي گويند.
ماده۷۹۶- واهب بايد براي معامله و تصرف در مال خود اهليت داشته باشد.
ماده۷۹۷- واهب بايد مالك مالي باشد كه هبه مي كند.
ماده۷۹۸- هبه واقع نمي شود مگر با قبول و قبض متهب اعم از اينكه مباشر قبض خود متهب باشد يا وكيل او و قبض بدون اذن واهب اثري ندارد.
ماده۷۹۹- در هبه به صغير يا مجنون يا سفيه قبض ولي معتبر است .
ماده۸۰۰- در صورتي كه عين موهوبه در يد متهب باشد محتاج به قبض نيست.
ماده۸۰۱- هبه ممكن است معوض باشد و بنابراين واهب مي تواند شرط كند كه متهب مالي را به او هبه كند يا عمل مشروعي را مجانا” بجا آورد.
ماده۸۰۲- اگر قبل از قبض واهب يا متهب فوت كند هبه باطل ميشود.
ماده۸۰۳- بعد از قبض نيز واهب ميتواند به ابقاء عين موهوبه از هبه رجوع كند مگر در موارد ذيل :
۱- در صورتي كه متهب پدر يا مادر يا اولاد واهب باشد.
۲- در صورتي كه هبه معوض بوده و عوض هم داده شده باشد.
۳- در صورتي كه عين موهوبه از ملكيت متعب خارج شده يا متعلق حق غير واقع شود خواه قهرا” مثل اينكه متهب به واسطه فلس مهجور شود خواه اختيارا” مثل اينكه عين موهوبه به رهن داده شود.
ماده۸۰۴- در صورت رجوع واهب نماآت عين موهوبه اگر متصل باشد مال واهب و اگر منفصل باشد مال متهب خواهد بود.
ماده۸۰۵- بعد از فوت واهب يا متهب رجوع ممكن نيست ..
ماده۸۰۶- هرگاه داين طلب خود را به مديون ببخشد حق رجوع ندارد.
ماده۸۰۷- اگر كسي مالي را به عنوان صدقه به ديگري بدهد حق رجوع ندارد.
جهت رفع سوالات و مشکلات خود از سیستم پشتیبانی سایت استفاده نمایید .
دیدگاه ارسال شده توسط شما ، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
دیدگاهی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد.