همانطور که خواهیم دید عوامل مختلفی می توانند موجبات انحلال شرکتهای سهامی را فراهم بیاورند این موارد عبارتند از:
۱ – کشف موجبات بطلان شرکت
یعنی این که کشف شود که شرکت به دلیل عدم رعایت هر یک از مقررات قانونی ، اصلا تشکیل نشده و باطل است.
اشکال مختلف بطلان شرکت
به استناد ماده ۲۷۰ لایحه اشکال مختلف بطلان ممکن است ناظر به سه امر ذیل باشد :
الف ) بطلان شرکت
اگر مقررات قانونی در مورد تشکیل شرکت رعایت نشود رخ خواهد داد
ب ) بطلان عملیات شرکت
اگر مقررات قانونی در مورد عملیات شرکت مانند امضای اسناد تعهدآور و معاملات صورت گرفته رعایت نشود
ج ) بطلان تصمیمات شرکت
اگر مقررات قانونی در مورد تصمیماتی که توسط هر یک از ارکان شرکت اتخاذ می شود، رعایت نشود.
روند بطلان شرکتهای سهامی یا عملیات و تصمیمات آنها
بطلان باید توسط شخص ذینفع از دادگاه خواسته شود ، بنابراین دادگاه نمی تواند راسا وبدون درخواست حکم به بطلان صادر بکند
حکم دادگاه جنبه اعلامی دا را صادر نماید . نه جنبه تاسیسی
با توجه به ماده ۲۷۰لایحه اصلاحی موسسین ، مدیران و بازرسان و سهامداران شرکت نمی توانند در مقابل اشخاص ثالث به این بطلان استناد نمایند ، یعنی در برابر اشخاص ثالث و به ضرر او این بطلان قابلیت استناد ندارد
در صورت قطعیت یافتن حکم بطلان شرکت ، اشخاصی که مسئول بطلان اند :
متضامنا مسئول خساراتی اند که به واسطه بطلان به دیگران وارد شده است
توجه داشته باشیم که در مرحله بدوی قبل از صدور حکم بطلان شرکت، یا بطلان عملیات و تصمیمات آن ، موجبات بطلان مرتفع شود دادگاه باید به استناد ماده ۲۷۱ قرار سقوط دعوا را صادر نماید
۲ – منحل شدن شرکت
یعنی پس از مدتی که شرکت به درستی تاسیس شده به پایان کار خود رسیده برسد
موارد انحلال شرکت
این موارد به استناد ماده ۱۹۹ لایحه اصلاحی عبارتند از :
الف ) انتفای موضوع شرکت
این امر زمانی است که شرکت برای انجام موضوع خاصی تشکیل شده باشد وآن را به پایان رساند یا انجام آن غیرممکن شده باشد
در این خصوص باید توجه داشت که :
مجمع عمومی فوق العاده شرکت می تواند قبل از انتفای موضوع شرکت موضوع را تغییر دهد و بقای شرکت را فراهم کند
ب ) انقضای مدت شرکت
وقتی شرکت برای مدت معینی تشکیل شده باشد وآن مدت منقضی شده باشد مگر اینکه مدت قبل از انقضا تمدید شود
در این خصوص باید توجه داشت که :
مجمع عمومی فوق العاده شرکت می تواند قبل از انقضای مدت شرکت ، مدت را تمدید کند و موجبات بقای شرکت را فراهم کند.
ج ) ورشکستگی
د ) در صورت تصمیم مجمع عمومی برای انحلال
ه ) در صورت صدور حکم قطعی مبنی بر انحلال شرکت
مرجع تعیین مدیر تصفیه در شرکتهای سهامی
در این خصوص باید توجه داشت که :
۱ – اگر شرکت به واسطه اموری غیراز ورشکستگی منحل شود
در وهله اول اگر اساسنامه و یا مجمع عمومی فوق العاده که رای به انحلال شرکت می دهد ترتیبی مقرر نکرده باشند، امر تصفیه با مدیران شرکت است
وگرنه امر تصفیه با همان اشخاصی است که توسط اسانامه یا مجمع عمومی فوق العاده تعیین شده اند .
در مواردی نیز که انحلال شرکت به موجب حکم دادگاه صورت می گیرد ، مدیرتصفیه را خود دادگاه نه شرکت در ضمن صدور حکم به انحلال معین خواهد کرد
در صورتی که به هر دلیلی مدیر تصفیه تعیین نشده باشد و یا تعیین شده ولی به وظایف خود عمل ننماید هر ذینفع حق دارد تعیین مدیر تصفیه جدید را از دادگاه بخواهد .
اگر مدیر یا مدیران تصفیه ای که توسط دادگاه تعیین شده اند ، حاضر به قبول سمت خود نباشند
دادگاه امر تصفیه را به اداره امور ورشکستگی حوزه خود ارجاع می کند هر چند شرکت ورشکسته نشده باشد
۲ – اگر شرکت به واسطه ورشکستگی منحل شود
اگر اقامتگاه شرکت در شهرهایی باشد که اداره تصفیه در آنجا تشکیل شده است ، امر تصفیه با اداره امور ورشکستگی است
اگر اقامتگاه شرکت در شهرهایی باشد که اداره تصفیه در آنجا تشکیل شده است، نباشد؛
امر تصفیه با مدیر تصفیه ای است که از سوی دادگاه تعیین می شود
نتایج انحلال شرکت سهامی
نتیجه انحلال شرکت سهامی تصفیه و تقسیم اموال آن است. البته طبق ماده 274 لایحه زمانی که شرکت به حکم دادگاه باطل میشود نیز تصفیه و تقسیم اموال شرکت صورت میگیرد.
تصفیه
تصفیه عبارت است از، خاتمه دادن به کارهای جاری شرکت، اجرای تعهدات شرکت، وصول مطالبات شرکت، انجام معاملات جدید در صورتی که برای اجرای تعهدات شرکت لازم باشد.
در لایحه قانونی اصلاح قسمتی از قانون تجارت مصوب 1347، فقط تصفیه قانونی پذیرفته شده است و قانونگذار تصفیه قراردادی را نپذیرفته است. به نظر میرسد قانونگذار نخواسته است تضاد میان مقررات اساسنامه و برخی مواد امره(الزام آور) قانون اشکال عملی ایجاد کند. به همین دلیل در ماده 203 لایحه فقط تصفیه قانونی را لازم الاجرا دانسته: «تصفیه امور شرکت سهامی با رعایت مقررات این قانون انجام میگیرد…. »
وضعیت حقوقی حین تصفیه (پس از انحلال)
شرکت سهامی در طول تصفیه شخصیت حقوقی خود را حفظ میکند. البته باید توجه داشت که طبق ماده 208 لایحه بقای شخصیت حقوقی شرکت در راستای انجام اموری است که برای تصفیه شرکت لازم است.
بنابراین ضرورت باقی ماندن شخصیت پس از انحلال با تردیدی روبرو نیست، چرا که انجام اموری مانند پرداخت بدهی ها، اجرای تعهدات باقی مانده و. .. نیاز به ادامه شخصیت حقوقی شرکت دارد.
تکالیف مدیران تصفیه
تکالیف مدیران تصفیه عبارتند از :
۱ – پس از تعیین و قبول سمت باید کلیه اموال ، دفاتر ، اوراق و .. شرکت را تحویل گرفته و بلافاصله تصفیه را آغاز کند
۲ – خاتمه دادن به کارهای جاری و اجرای تعهدات و وصول مطالبات و تقسیم دارایی شرکت
۳ – انجام معاملات جدید در صورتی که برای اجرای تعهدات شرکت معاملات جدیدی لازم شود
۴ – دعوت همه ساله مجمع عمومی سهامداران با رعایت شرایط و تشریفاتی که در قانون یا اساسنامه پیش بینی شده است
۵ – تسلیم صورت دارایی منقول و غیرمنقول و ترازنامه و حساب سود و زیان عملیات شرکت و گزارشی حاکی از اعمالی که تا آن موقع انجام داده اند
انحلال و تصفیه شرکتهای سهامی
اختیارات مدیران تصفیه
اختیارات مدیران تصفیه به استناد ماده ۲۱۲ لایحه اصلاحی عبارتند از :
۱ – طرح دعوی و ارجاع به داوری و حق سازش درباره طرح دعوا له یا علیه شرکت
۲ – تعیین وکیل برای طرح دعاوی یا دفاع از دعاوی
۳ – کلیه اختیارات لازم جهت انجام امر تصفیه
انحلال و تصفیه شرکتهای سهامی
روند تصفیه شرکت
شرکت به محض انحلال در حال تصفیه محسوب می شود و باید در ادامه نام شرکت درر همه جا عبارت « در حال تصفیه » ذکر شود .
انحلال شرکت تا زمانی که به ثبت نرسیده ، واعلان نشده باشد نسبت به اشخاص ثالث بلااثر است
تصمیم راجع بهانحلال و اسامی مدیران تصفیه و نشانی آنها باید ظرف ۵ روز از طرف مدیران تصفیه به مرجع ثبت شرکتها اعلام شود تا پس از ثبت در مرجع ثبت شرکتها در روزنامه کثیرالانتشار نیز آگهی گردد
از تاریخ تعیین مدیر یا مدیران تصفیه ، اختیارات مدیران شرکت خاتمه یافته و تصفیه امور شرکت شروع می شود
و از این پس مدیران تصفیه نمایندگان شرکت محسوب می شوند نه مدیران سابق شرکت
به استناد ماده ۲۰۸ لایحه اصلاحی تا خاتمه تصفیه امور شرکت شخصیت حقوقی شرکت برای انجام امور مربوط به تصفیه باقی می ماند و مدیران تصفیه به نام شرکت معاملات را منعقد می نمایند.
نام مدیر یا مدیران تصفیه در کلیه اوراق و آگهی های مربوط به شرکت باید قید شود .
در مدت تصفیه سهام شرکت قابل نقل و انتقال است
انحلال شرکت تاثیری در حال شدن دیون شرکت ندارد مگر آنکه انحلال ناشی از ورشکستگی باشد
روند دعوت و تشکیل مجمع عمومی شرکت در زمان تصفیه
به استناد ماده ۲۱۹ لایحه اصلاحی مدیر تصفیه مکلف به دعوت از سهامداران است
توجه داشته باشیم که تنها مجمعی که در زمان تصفیه شرکت قابل برگزاری است مجمع عمومی عادی است
اگر مدیر تصفیه به این تکلیف عمل نکند ، انجام این وظیفه با ناظر تعیین شده است
و اگر ناظر این وظیفه را انجام ندهد و یا اصلا تعیین نشده باشد ، هر ذینفع می تواند از دادگاه تقاضای صدور حکم تشکیل مجمع عمومی را در خواست نماید
در مدت تصفیه نیز مقررات راجع به دعوت و تشکیل مجامع عمومی و شرایط و حدنصاب واکثریت مجامع مانند زمان قبل از انحلال باید رعایت گردد.
دقت بکنید که در این زمان مجمع عمومی فقط در امور تصفیه می تواند تصمیم گیری کند .
روند تقسیم دارایی شرکت بین سهامداران قبل از پایان امر تصفیه
ممکن است که تمام یا قسمتی از دارایی نقدی شرکت بین سهامداران به نسبت سهام تقسیم شودُ به شرط آنکه:
۱ – تقسیم موقت دارایی شرکت فقط در خصوص دارایی نقدی امکانپذیر است.
توجه داشته باشیم که در مرحله قبل از اتمام تصفیه دارایی غیرنقدی شرکت تقسیم نمی شود.
۲ – به استناد ماده ۲۲۳ لایحه ، آن قسمت از دارایی شرکت که مورد احتیاج نباشد.
۳ – شروع به تصفیه و دعوت از بستنکاران قبلا سه مرتبه و هر مرتبه به فاصله یک ماه در روزنامه رسمی درج شود.
در این حالت حداقل باید ۶ ماه از تاریخ انتشار اولین آگهی گذشته باشد وگرنه مدیران تصفیه مسئول خسارات بستنکارانی هستند که طلب خود را دریافت نکرده اند.
۴ – حقوق بستنکاران ملحوظ و معادل دیونی که هنوز موعد تادیه انها نرسیده است کنار گذاشته شده باشد.
۵ – اگر تقسیم دارایی شرکت بین سهامداران بدون در نظر گرفتن حقوق طلبکاران شرکت انجام شود ، تقسیم باطل است.
در این صورت طلبکاران می توانند به تصمیم مجمع عمومی برای اعلام ختم تصفیه اعتراض نمایند.
در این صورت سهامداران باید مبالغ دریافتی را باز پس دهند.
انحلال و تصفیه شرکتهای سهامی
روند تقسیم دارایی شرکت بین سهامداران بعد از اتمام تصفیه
دارایی شرکت بدوا به مصرف بازپرداخت مبلغ اسمی سهام به سهامداران خواهد رسید.
و این امر جنبه آمره دارد و در اساسنامه نمی توان بر خلاف آن توافق کرد
اگر دارایی شرکت از مبلغ اسمی سهام سهامداران بیشتر باشد، مازاد به ترتیب مقرر در اساسنامه شرکت و در صورتی که اساسنامه ساکت باشد به نسبت سهام بین سهامدارن تقسیم می شود.
دارایی شرکت به شرطی بین سهامداران تقسیم می شود که شروع به تصفیه و دعوت از بستنکاران قبلا سه مرتبه و هر مرتبه به فاصله یک ماه در روزنامه رسمی و روزنامه کثیرالانتشاری که اطلاعیه ها و آگهی های مربوط به شرکت در آن درج می شود ، آگهی شده و حداقل ۶ ماه از تاریخ انتشار آخرین آگهی گذشته باشد وگرنه مدیران تصفیه مسئول جبران خسارات بستنکارانی هستند که هنوز طلب خود را دریافت نکرده اند .
تقسیم دارایی شرکت میان شرکا ممکن است در حین تصفیه شروع شده باشد. طبق ماده 223 لایحه آن قسمت از دارایی نقدی شرکت که در مدت تصفیه مورد احتیاج نیست بین شرکا به نسبت سهام تقسیم میشود.
باید گفت در اصل، تقسیم دارایی پس از ختم تصفیه و انجام تعهدات و پرداخت تمام بدهیهای شرکت انجام میگیرد[17] چون میزان سهم هریک از شرکا در آن زمان به صورت قطعی مشخص میشود.
در صورتی که پس از پایان تصفیه، دارایی باقی مانده شرکت بیش از سهم هریک از شرکا باشد، مقدار مازاد بر سهم شرکا، طبق اساسنامه و در جایی که اساسنامه چیزی راجع به این مطلب نیاورده به نسبت میزان سهامشان بین آنها تقسیم میشود.(ماده 224 لایحه)
ماده 225 لایحه نیز ترتیباتی را درمورد تقسیم دارایی پیش بینی کرده و تخلف از آن به استناد ماده 226 لایحه موجب مسئولیت مدیران تصفیه در مقابل طلبکارانی خواهد بود که طلبشان را دریافت نکرده اند.
در ماده 225 آمده است:«تقسیم دارایی شرکت بین صاحبان سهام(شرکا) خواه در مدت تصفیه و خواه پس از آن ممکن نیست مگر آنکه شروع تصفیه قبلاً سه مرتبه و هر مرتبه به فاصله یک ماه در روزنامه رسمی و روزنامه کثیرالانتشاری که آگهیهای مربوط به شرکت در آن درج میگردد، آگهی شده و لااقل شش ماه از تاریخ انتشار اولین آگهی گذشته باشد.
انحلال و تصفیه شرکتهای سهامی
روند ختم تصفیه شرکت
امر تصفیه زمانی خاتمه می یابد که مجمع عمومی ، که حسابهایی را که مدیرتصفیه شرکت ارائه کرده ، تصویب کند.
بعد از ختم تصفیه ، تقسیم دارایی شرکت آغاز می شود.
مدیران تصفیه ظرف یک ماه از ختم تصفیه مراتب را به مرجع ثبت شرکتها باید اعلام کنند.
ختم تصفیه به ثبت رسیده و در روزنامه رسمی و روزنامه کثیرالانتشاری که اطلاعیه ها و آگهی های مربوط به شرکت در آن درج می شود آگهی می شود ، و نام شرکت از دفتر ثبت شرکتها و دفتر ثبت تجاری حذف می گردد
پس از اعلام ختم تصفیه مدیران تصفیه باید وجوهی را که باقی مانده است ، در حساب مخصوصی نزد یکی از بانکهای ایران بسپارند و صورت اسامی بستنکاران و سهامدارانی که حقوق خود را استیفا نکرده اند به آن بانک تسلیم و مراتب را طی آگهی به اطلاع اشخاص ذینفع برساند.
پس از انقضای ۱۰ سال از تاریخ انتشار آگهی ختم تصفیه :
هر مبلغ از وجوه که در بانک باقی مانده باشد ، در حکم مال بلاصاحب بوده و از طرف بانک و با اطلاع دادستان به خزانه دولت منتقل می شود.
جهت رفع سوالات و مشکلات خود از سیستم پشتیبانی سایت استفاده نمایید .
دیدگاه ارسال شده توسط شما ، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
دیدگاهی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد.