در قانون تعزیرات ۱۳۷۵، مانند بسیاری از جرایم، تعریف مشخصی از جرم جعل ارائه نشده است، بلکه انواع و مصاديق آن در قانون مجازات و در قوانین متفرقه آورده شده است.
«جعل و تزویر عبارتند از: ساختن نوشته یا سند یا ساختن مهر یا امضای اشخاص رسمی یا غیر رسمی، خراشیدن یا تراشیدن یا قلم بردن یا الحاق یا محو یا اثبات یا سیاه کردن یا تقدیم یا تأخیر تاریخ سند نسبت به تاریخ حقیقی یا الصاق نوشتهای به نوشتهی دیگر یا بهکار بردن مهر دیگری بدون اجازهی صاحب آن و نظایر اینها به قصد تقلب.»
جرم جعل با وجود اینکه در بسیاری از موارد موجب بردن مال می شود، در زمره جرایم علیه آسایش عمومی و نه جرایم علیه اموال طبقه بندی شده است که این موضوع نشان دهنده توجه به جنبه های غیرمالی آن یعنی سلب اعتماد عمومی و نیز ضررهای غیر مالی است که ممکن است از ارتکاب جعل به اشخاص وارد شود.
تعریف جعل
در قانون ایران از جرم جعل تعریفی ارائه نشده بلکه احکام راجع به انواع مختلف آن طی بیست ماده از مواد ۵۲۳ الی ۵۴۲ فصل پنجم قانون تعزیرات مصوب ۱۳۷۵ و نیز قوانین دیگر بیان شده است.
جعل در لغت به معنای ‘خلق کردن و دگرگون کردن’ و تزویر به معنای ‘حیله و تقلب و خلاف واقع جلوه دادن چیزی’ و در اصطلاح حقوقی، جعل و تزویر عبارت است از ‘ساختن هر چیز مثل سند به یکی از طرق پیشبینی شده در قانون برخلاف حقیقت و به ضرر دیگری’.
بر این اساس عنصر ضرر در جعل مفروض تلقی شده و ضرورت ندارد که مدعی جعل در مقام اثبات آن برآید، همچنین لازم نیست،ضرر،تحقق خارجی داشته باشد یعنی در عالم واقع ضرر محقق شود، بلکه احتمال ورود ضرر نیز کفایت می کند.
دکتر حسین میر محمد صادقی در کتاب ‘جرائم علیه امنیت و آسایش عمومی’ در تعریف جرم جعل می نویسد: ساختن یا تغییر دادن آگاهانه نوشته یا سایر چیزهای مذکور در قانون به ضرر دیگری به قضد جا زدن آنها به عنوان اصلی در ماده ۵۲۳ قانون مجازات اسلامی (تعزیرات) در این مورد آمده است: جعل و تزویر عبارتند از ساختن نوشته یا سند یا ساختن مهر یا امضای اشخاص رسمی یا غیر رسمی،خراشیدن یا تراشیدن یا قلم بردن یا الحاق یا محو یا اثبات یا سیاه کردن یا تقدیم یا تاخیر تاریخ سند نسبت به تاریخ حقیقی یا الصاق نوشته ای به نوشته دیگر یا به کار بردن مهر دیگری بدون اجازه صاحب آن و نظایر اینها به قصد تقلب.
براین اساس ساختن یا تغییر دادن آگاهانه نوشته یا سایر چیزهای مذکور در قانون به قصد جا زدن آنها به عنوان اصل برای استفاده خود یا دیگری و به ضرر غیر جعل محسوب می شود.
مصادیق جرم جعل به موجب قانون عبارت است از:
الف) تحصیل غافلگیرانه امضای واقعی:
هرگاه به طور غافلگیرانه و توام با قصد تقلب از شخصی امضا گرفته شود، هر چند که امضاء، واقعی میباشد ولی دو شرط تقلب و غافلگیرانه بودن موجب میشود که جرم جعل تحقق پیدا کند.
ب) تراشیدن و خراشیدن:
خراشیدن، از بین بردن یک جزء کلمه است مثل اینکه واژه ‘حسین’ را به ‘حسن’ تبدیل کند ولی تراشیدن، از بین بردن تمام کلمه است.
ج) قلم بردن در نوشته:
تغییر و تبدیل حروف و کلمات یا ارقام موجو د، بدون اینکه کلمه یا رقم جدیدی اضافه شود مثل اینکه عدد ۱ را به ۲ یا ۳ تبدیل کند.
د) اثبات در نوشته:
اعتبار بخشیدن به سند یا نوشته باطل از طریق پاک کردن و از بین بردن علامت بطلانِ سند یا کلمه ‘باطل’ از روی سند است.
ه ) الحاق و الصاق:
در الصاق، حداقل دو نوشته متفاوت از یک شخص به همدیگر وصل و چسپانده میشود به طوری که در نظر اول یک سند به حساب میآیند ولی در الحاق، رقم یا حرف یا کلمهای در متن یا حاشیه یک سند اضافه میشود.
پیشینه قانونی جرم جعل
قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در قانون مجازات عمومی مصوب ۱۳۰۴ در فصل سوم از باب دوم تحت عنوان ‘در جنحه و جنایت بر ضد آسایش عمومی ‘ مواد ۹۳ تا ۱۱۲ را به جعل و تزویر در نوشته و سند اختصاص یافته بود.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی موضوع جعل و تزویر تحت عنوان ‘جرایم بر ضد آسایش عمومی’ در مواد ۲۰ تا ۳۲ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۶۲ این مواد با اصلاح جزیی از مواد قانون مجازات عمومی اقتباس شد و متعاقباً در سال ۱۳۷۵ فصل پنجم قانون مجازات اسلامی از ماده ۵۲۳ تا ۵۴۲ به جرم جعل اختصاص یافت.
شرایط و اضاع و احوال لازم برای تحقق جرم
مقنن وجود بعضی از شرایط و اوضاع و احوال را برای جرم شناختن مصادیق جعل و استفاده از سند مجعول لازم و ضروری میداند که در صورت عدم وجود آنها یا عدم احراز آنها باید قائل به عدم تحقق جرم جعل شد.
الف) سمت مرتکب: قانونگذار در متن مواد مربوط به جعل و استفاده از سند مجعول از کلمه «هرکس» استفاده نموده؛ بنابراین، هیچ ویژگی خاصی در مرتکب برای تحقق این جرایم شرط نشده است و هر فرد ایرانی یا خارجی، زن یا مرد، نظامی یا غیرنظامی، … میتواند مرتکب جرم باشد.
ب) موضوع جرم جعل: موضوع جرم جعل ممکن است سند یا نوشته و یا سایر چیزهای مذکور در قانون مثل تمبر، منگنه، علامت، امضاء و مهر باشد.
ج) طریقه انجام جرم: مطابق ماده ۵۲۳ ق.م.ا: جعل و تزویر ممکن است «ساخت یا تغییر دادن نوشته یا سند یا مهر یا امضای اشخاص رسمی یا غیر رسمی و سایر اشیاء و …باشد» که در ذیل به تشریح هر کدام می پردازیم:
ساختن نوشته: نوشته ورقهای است که از نظر قانون و عرف فاقد وصف سند و غیر قابل استناد باشد ولی دارای آثاری است؛ مثلاً، شخصی نوشتهای به نام و امضای شخصی تنظیم کرده و از این طریق درخواست شغل یا وجهی از کسی مینماید.
استفاده از سند مجعول
یکی از جرایم مرتبط با جعل، جرم استفاده از سند مجعول است. یعنی اینکه یک نفر از سندی که خود یا دیگری جعل کرده است، استفاده کره و آن را بهنحوی به کار برد.
مطابق قانون مجازات اسلامی، اگر کسی بداند که یک سند جعلی است و با علم به جعلی بودن، از آن سند و نوشته استفاده کند، مرتکب جرم استفاده از سند مجعول شده است. در این حال اگر سند جعلی و ساختگی مورد استفاده، سند رسمی باشد، مرتکب به 6 ماه تا سه سال حبس یا سه تا هجده میلیون ریال جزای نقدی و اگر غیررسمی باشد، به 6 ماه تا دو سال حبس یا سه تا دوازده میلیون ریال جزای نقدی محکوم خواهد شد. نکته قابل توجه این است که جرم استفاده از سند مجعول، جرمی مستقل از جرم جعل است و اگر یک نفر سندی را جعل و سپس از آن استفاده کند، به مجازات هر دو عمل محکوم میشود.
انواع جعل
حقوقدانان ایرانی معمولا جرم جعل را به دو نوع جعل مادی و معنوی تقسیم بندی می کنند.
1. جعل مادی
جعل مادی به تغییرات ظاهری در یک سند با استفاده از روش های فیزیکی مانند برش یا تراش گویند. لازمه جعل مادی، انجام عمل مادی است به عبارت دیگر سند ابتدا به صورت واقعی در عالم خارج،وجود پیدا می کند. سپس بزهکار با عمل خود محتوا و مضمون یا امضای آن را تغییر می دهد و نتیجه عمل وی در سند باقی می ماند.
تشخیص جعل مادی از طریق ارجاع امر به کارشناس صورت می گیرد اما گاه عمل جعل توسط افراد غیر حرفه ای به نحوی انجام می شود که با کمی دقت قابل تشخیص می باشد.
مصادیق جرم
⇐ ساخت نوشته یا سند.
⇐ ساختن مهر یا امضای اشخاص رسمی و غیر رسمی.
⇐ تغییر و تحریف سند یا نوشته اصل با خراشیدن،تراشیدن،قلم بردن،الحاق،محوکردن،سیاه کردن.
⇐ اضافه کردن نوشته ای به نوشته ای دیگر.
⇐ استفاده از مهر دیگری بدون اجازه.
2. جعل معنوی
اما جعل معنوی یا مفادی تغییر مفاد یک سند است، در این نوع جعل بدون ایراد هیچ گونه خدشه ای به ظاهر سند یا نوشته حقیقت در آنها تحریف شده و مطالب منتسب به دیگران به گونه دیگری در آنها منعکس شود، مانند موارد مذکور در ماده ۵۳۴، ‘هر یک از کارکنان ادارات دولتی و مراجع قضایی و مامورین به خدمات عمومی که در تحریر نوشته ها و قراردادها راجع به وظایفشان مرتکب جعل و تزویر شوند، اعم از این که موضوع یا مضمون آن را تغییر دهند یا گفته و نوشته یکی از مقامات رسمی، مهر یا تقریرات یکی از طرفین را تحریف کنند یا امر باطلی را صحیح یا صحیحی را باطل یا چیزی را که بدان اقرار نشده است، اقرار شده جلوه دهند، علاوه بر مجازات های اداری و جبران خسارات وارده به حبس از یک تا پنج سال یا شش تا سی میلیون ریال جزای نقدی محکوم خواهند شد.’
براین اساس اگر منشی دادگاه هنگام ثبت اظهارات شاکی بخشی از اظهارات او را حذف یا به نحو دیگری بنویسد که توسط شاکی یا متهم بیان نشده چنانچه به قصد تقلب و با سوء نیت همراه باشد مرتکب جعل معنوی شده است.
عناصر اصلی جرم جعل
عنصر مادی جعل: عنصر مادی در جرم جعل عبارت است از:
1- فعل مرتکب که ممکن است به صورتهای زیر ظاهر شود:
الف) فعل مثبت: که همان قلب حقیقت در یک نوشته دارای ارزش و سندیت به یکی از صور پیشبینی شده در قانون است و مطابق ماده ۵۲۴ به بعد قانون مجازات اسلامی شامل افعال مثبت زیر می شود:
ـ جعل احکام یا امضاء یا مهر یا فرمان یا دست خط مقامات دولتی(به اعتبار یا از حیث مقام آنان قانون مجازات ۵۲۴ و ۵۲۵)
ـ جعل مهر، تمبر، منگنه یا علامت یکی از شرکتها یا موسسات یا ادارات دولتی یا نهادهای انقلاب اسلامی یا نهادهای عمومی غیر دولتی و یا شرکتها و تجارت خانههایغیر دولتی (۵۲۵، ۵۲۸، ۵۲۹ )
ـ جعل احکام دادگاه ها یا اسناد یا حوالههای صادره از خزانه دولتی و منگنه یا علامتی که برای تعیین عیار و یا نقره به کار میرود (۵۲۵)
ـ جعل اسکناس رایج داخلی یا خارجی یا اسناد بانکی یا اسناد و اوراق بهادار و حوالههای صادره از خزانه(۵۲۶)
ـ جعل مدارک تحصیلی (۵۲۷)
ـ جعل در اسناد و نوشتههای غیر رسمی (۵۳۶ )
ـ جعل در اسناد و نوشتههای رسمی (۵۳۲ و ۵۳۳ )
ـ عکس برداری از اوراق و مدارک (۵۳۷)
ـ جعل گواهی پزشکی(۵۳۸)
ـ صدور گواهی نامه خلاف واقع(۵۴۰)
ب) فعل منفی یا ترک فعل: که در جعل مفادی یا معنوی محقق میشود. زیرا در اثر ترک فعل، سندی ایجاد شده که محتوای آن با واقعیت تطبیق نمیکند؛ مثل اینکه قسمتی از تقریرات شخصی که سند را دیکته میکند، حذف کرده و ننویسیم و بر اثر آن یک تعهد یا حقی را که موجب ضرر به غیر است، مخفی کنیم.
عنصر معنوی جعل: عبارت از علم و عمد در فعل یا ترک فعل توسط مرتکب است؛ یعنی علم به خلاف واقع بودن عمل و اراده عمل خلاف واقع.
جعل از زمره جرایم جرائم مادی صرف نمی باشدد بلکه نیازمند عنصر روانی است که بدون احراز آن امکان تعقیب سازنده یا تغییر دهنده سند یا نوشته یا چیز دیگری تحت عنوان جرم جعل وجود ندارد.
برای تحقق عنصر روانی جرم جعل از یک سو باید قصد ساختن یا تغییر دادن احراز شود. از سوی دیگر مرتکب باید قصد کامل فریب دادن دیگران را از این سند یا نوشته یا چیز مجعول دیگری را به عنوان اصل قبول نمایند و از این طریق به ضرر خود عمل نمایند داشته باشد.
منتفع شدن یا قصد منتفع شدن شخص جاعل ضروررت ندارد، بنابراین قصد استفاده بردن دیگران هم کفایت می کند. عنصر ضرر در جعل، مفروض گرفته شده است و ضرورتی ندارد که مدعی جعل در مقام اثبات آن برآید. همچنین احتمال وجود ضرر کفایت میکند و لازم نیست که ضرر، تحقق خارجی داشته باشد.
منظور از عنصر ضرری لزوماً ورود ضرر بالفعل نیست، بلکه ضرر بالقوه یا محتمل نیز کفایت میکند. دیوان عالی کشور در یکی از آرای خود اشعار میدارد:’ اضرار آنی شرط تحقق [جعل] نیست، بلکه عمل جعل اگر در آینده و حتی بالقوه متضمن ضرر دیگری باشد، مورد باموارد مربوط به جعل منطبق است. بنابراین از بین بردن عمدی سند مجعول مانع تعقیب جرم نخواهد بود.
عنصر قانونی جرم جعل: قانون گذار برای جرم جعل، در مواد ۵۲۴ تا ۵۴۲ قانون مجازات اسلامی(تعزیرات) مجازات های حبس و جزای نقدی یا هر دو را با هم برای مرتکب پیش بینی کرده است.
جرم جعل از جرایم غیرقابل گذشت است و رضایت شاکی خصوصی، جاعل را از تعقیب کیفری و مجازات معاف نمی کند، علاوه براین مجازات جرم جعل قابل تعلیق نیست و متهم ناگزیر به تحمل حبس تعیین شده و پرداخت جزای نقدی خواهد بود.
نتیجه جرم جعل: حداقل ضرر بالقوه برای تحقق جرم جعل ضروری است و باید بین آن و عمل مادی فیزیکی در جرم جعل رابطه سببیت وجود داشته باشد.
منظور از عنصر ضرر لزوما ورود ضرر بالفعل نیست بلکه ضرر بالقوه یا محتمل کفایت می کند.
ضرر در جرم جعل برخلاف جرائم علیه اموال لزوما ضرر مادی نیست بلکه ضرر معنوی نیز کفایت می کند.
جرم استفاده از سند مجعول
جعل سند و استفاده از سند مجعول دو جرم جداگانه محسوب می شوند،بنابراین اگر فردی سندی را جعل کرده و از آن استفاده کند،مرتکب دو جرم شده که به موجب قانون برای هرکدام آنها مجازات مستقلی تعیین شده است.
منظور از استفاده از سند مجعول ارائه و اقدام برای تحقق جرم استفاده از سند مجعول است و ضرورتی ندارد که مرتکب از آن نفع یا فایدهای ببرد، براین اساس بهتر است به جای عبارت ‘استفاده از سند مجعول’ عبارت ‘به جریان انداختن’ به کار ببریم.
برایتحقق عنوان جزاییاستفاده از سند مجعول شرایط و ارکان زیر لازم است
اولین رکن در استفاده از سند مجعول این است که در استفاده از سند ماهیت جعلی آن احراز گردد. دومین رکن در استفاده از سند مجعول عنصر روانی جرم است که عمد در استفاده و قصد اضرار به دیگری در آن لحاظ می شود.در واردکردن ضرر به دیگری نیاز نیست تا ضرر حتماً مادی باشد، بلکه ضرر معنوی را نیز شامل میگردد و هم چنینشخص متضرر شامل اشخاص حقیقی و حقوقیمیگردد.
سومین رکن جرم استفاده از سند مجعول این است که قابلیت ورود ضرر باید محرز باشد. در غیر این صورت چیز ساخته شده نمیتواند قابلیت ایراد ضرر را داشته باشد و جرم جعل تحقق پیدا نخواهدکرد و ضرر نیز اعم از ضرر بالقوه و بالفعل است.
عنصر قانونی جرم استفاده از سند مجعول: در مواد ۵۲۴ تا۵۴۲ قانون مجازات اسلامی (تعزیرات) مجازات های حبس و جزای نقدی یا هر دو را با هم برای مرتکب پیش بینی کرده است.
مجازات قانونی جرم
⇐ شبیه سازی مهر یا علامت نهادهای دولتی = یک تا ده سال حبس.
⇐ شبیه سازی مهر یا علامت نهادهای دولتی = شش ماه تا سه سال حبس.
⇐ شبیه سازی مهر یا علامت شرکت ها و تجارتخانه های غیردولتی=سه ماه تا دوسال حبس.
⇐ جعل مادی توسط کارمند دولت در راستای اجرای وظایف قانونی خود = حبس از یک تا پنج سال یا جزای نقدی اط شش میلیون تا سی میلیون ریال.
⇐ جعل مادی توسط افراد عادی = حبس از شش ماه تا سه سال یا جزای نقدی از سه تا هجده میلیون ریال.
⇐ جعل معنوی توسط کارمندان دولت در اسناد راجع به وظایفشان = حبس از یک تا پنج سال یا جزای نقدی از شش تا سی میلیون
سلام .در مورد سند جعلی که آقای وکیل همراه لایحه به دادگاه ارائه نموده بود به آقای وکیل و احد از مشتکی عنهم طی اظهارنامه جعلی بود سند را یاد آوری نمودم .آقای وکیل طی اظهارنامه مسولیت پاسخگویی سند را طی اظهار نامه کتبا بعهده گرفتند. در دادسرای کانون شکایت کردم .آقای وکیل با اعلام اینکه چون اصل سند را ندیده بودم مصدق نکردم وسند را موکلین بمن داده اند .در دادگاه با استناد به اقرار وکیل از موکلین شکایت نمودم . موکلین در دادگاه اظهار بی اطلاعی نموده و به گردن وکیل انداختند . قاضی از من سوال کرد که چرا از وکیل شکایت ننموده ایی ؟ گفتم منتظر رای این دادگاه هستم .قرار شده در دادگاه طرفین حضور داشته باشند تا معلوم گردد کا چه کسی بوده است ؟ قبل از دادگاه آیا از وکیل شکایت بکنم؟ یا نه ؟ اگر جواب بله باشد تحت چه عنوانی ؟ با سپاس