درخواست صدور حکم رشد – قاسم نجفی بابادی

اهلیت

اهلیت در لغت به معنای اهل و عاقل بودن و دارای قوای دماغی سالم بودن، می باشد. در اصطلاح حقوقی، عاقل و بالغ و داشتن سن لازم است که شخص را دارای اهلیت می کند و درصورت فقدان یکی از شرایط مذکور شخص از نظر قانون دارای اهلیت محسوب نمی شود. به حکم قانون اشخاصی که دارای اهلیت نباشند و به نحوی عدم اهلیت آنان اثبات شده باشد، محجور شناخته می شوند و به همین جهت از تصرف در اموال و حقوق مالی خود منع می شوند.(1207ق.م.)

اشخاصی که به حکم قانون محجور شناخته می شوند، از جهت محجوریت و اینکه به چه مقدار می توانند در حقوق خود دخل و تصرف داشته باشند متفاوت خواهند بود.

این اشخاص شامل صغار و اشخاص غیر رشید و مجانین می باشند. همان طور که بیان گردید در موردی که اشخاص فاقد سن قانونی و یا بلوغ یا عقل و یا رشد باشند محجور فرض می شوند و این خود ممکن است که با توجه به احوال شخص معلوم باشد و خواه ممکن است به موجب حکم دادگاه خانواده باشد.

صغار به دو دسته ممیز و غیر ممیز تقسیم می شود. این اشخاص به علت نداشتن سن قانونی بالغ محسوب نمی شوند و در نتیجه محجور هستند. طبیعی است که بعد از رسیدن به سن قانونی مورد نظر، دارای اهلیت فرض می شوند.

اما دسته دیگر اشخاص غیر رشید یا سفیه هستند که این اشخاص به دلیل اینکه در امور مالی خود قادر به تصرف نیستند، از این امر منع می شود و در نتیجه فاقد رشد می باشند.حجر آنان به سبب امور مالی است. در مورد مجانین فرض می شود که در هیچ امری اعم از مالی و یا غیر مالی حق تصرف ندارند.

 

انواع اهلیت

هر انسان و حتی جنینی که در شکم مادر وجود دارد دارای دو نوع اهلیت می باشد که به اهلیت تمتع و اهلیت استیفا تقسیم می شود که اهلیت تمتع با زنده متولد شدن وی شروع و با فوت او پایان می یابد ولی اهلیت استیفا در واقع مرحله ای است که شخص بوسیله آن می تواند در حقوق مالی خود تصرف می کند درواقع همه انسان ها از زمان تولد دارای حق تمتع هستند ولی لزوماً دارای حق استیفا نیستند

رشید، به کسی اطلاق می شود که در امور مالی خود مستقل است و می تواند آزادانه به هر نحوی عمل کند. رشید در امور مالی خود دارای اهلیت استیفا می باشد.

 

زمان قانونی به اهلیت رسیدن هر شخص

قانون سن خاصی را برای اشخاص معین نموده که با رسیدن به این سن افراد دارای اهلیت خواهند بود، سنی که توسط قانون مشخص شده است برای دختر نه سال قمری بوده و برای پسر پانزده سال قمری خواهد بود.

دختری که به سن ۹ سالگی رسیده و پسری که به سن ۱۵ سالگی رسیده بالغ خواهد بود و از نظر قانون شخصی که به سن بلوغ رسیده باشد دارای اهلیت خواهد بود و نیازی به وجود دو شرط دیگر یعنی عقل و رشد نمی باشد.

 

نحوه درخواست صدور حکم حجر و درخواست رفع حجر

در صورتی که شخصی فاقد اهلیت گردد این امر در دادگاه مطرح می شود که به صحت و عدم صحت این امر رسیدگی کند و در صورتی که این دادخواست در دادگاه مطرح گردید، دادگاه امر مطروحه را به پزشکی قانونی ارجاع می دهد که در این صورت اظهار نظر کارشناسی می کند(57ق.ا.ح.)و در صورت احراز، دادگاه حکم به حجر شخص می دهد و در صورتی که ولی یا قیم نداشته باشد، دادگاه برای او قیم تعیین می کند.

اعتراض به حکم حجر بر اساس ماده 66ق.ا.ح. امکان پذیر می باشد. و از لحظه قطعیت حکم، آثار حکم حجر ایجاد می شود. مگر اینکه ثابت شود که علت حجر قبل از تاریخ حکم حجر وجود داشته که در این صورت اثر حجر از تاریخ وجود علت حجر مترتب می‌شود.(ماده 70ق.ا.ح.) در صورتی که حکم قطعی گردد، دارای اعتبار مختومه خواهد بود و قابل رسیدگی از همان جهت نخواهد بود.

در صورت رفع حجر از شخص، ولی یا قیم وی می تواند دادخواستی را مبنی بر رفع حجر و آثار آن به دادگاه صادرکننده ی حکم حجر بدهد و قطعیت و اعتبار امر مختومه شدن رای دادگاه مبنی بر حکم حجر مانع از قبول دادخواست رفع حجر نخواهد بود.اگر چه شخصیت شخص درخواست دهنده و علت دادخواست یکی می باشد ولی حجر،خود از موضوعاتی است که امکان تغییر در احوال شخصیه، وجود دارد در این صورت، با تغییر موضوع، امکان دوباره دادخواست مبنی بر رفع حجر امکان پذیر خواهد بود.

مشاوره حقوقی

در خواست صدور حکم رشد

اشخاص با رسیدن به سن بلوغ وجود رشد و عقل برای وی محرز می گردد و در واقع هیچ نیازی به تقدیم دادخواست به دادگاه نمی باشد که اهلیت و رشد او ثابت شود.(1210ق.م.)

بر اساس تبصره 2 ماده 1210ق.م. صغیری که به سن بلوغ رسیده است برای تصرف خود در امور مالی باید رشد خود را اثبات کند، چراکه امور غیرمالی به رشد مربوط نمی شود و برای تصرف در امور غیرمالی نیازی به اثبات رشد نخواهد بود و به صرف رسیدن به سن بلوغ، وجود اهلیت او برای امور غیر مالی محرز می شود.(ماده 1210ق.م.) در این صورت صغیری که به سن بلوغ رسیده است برای تصرف در امور و حقوق مالی و همچنین اموال خود نیاز به اثبات رشد خود دارد که باید به دادگاه خانواده، درخواست صدور حکم رشد بدهد و ادعای مزبور به موجب انجام تحقیقات محلی و جلب نظر کارشناس تخصصی در این موضوع بررسی و در صورت اثبات،صدور حکم رشد انجام می شود. درخواست صدور حکم رشد، به دادگاه محل سکونت مدعی رشد تقدیم می شود.

 

دادگاه صالح

دادگاه صالح به رسیدگی دادگاه خانواده محل زندگی فردی که درخواست کننده می باشد که با توجه به وجود دفاتر خدمات قضایی در شهر هایی که این دفاتر وجود دارند دیگر نیاز به تنظیم دادخواست و حضور در دادگاه خانواده نیست و برای طرح آن باید به یکی از دفاتر خدمات قضایی الکترونیک در شهر خود مراجعه و این درخواست خود را مطرح نمایید.

 

مدارک مورد نیاز جهت طرح درخواست صدور حکم رشد

⇐ شناسنامه وکارت ملی.

⇐ مدرک ثابت کننده ادعای درخواست صدور حکم رشد (مانند استشهاد محلی).

⇐ فرم درخواست صدور حکم رشد.

⇐ پرداخت هزینه دادرسی دعاوی غیر مالی جهت درخواست صدور حکم رشد.

 

این پست برگرفته از کتب و سایت های مختلف حقوقی می باشد

 

مطلب مفیدی برای شما بود ؟ پس به اشتراک بگذارید برای دوستانتان

قاسم نجفی بابادی

2483 مطلب منتشر شده

درباره این مطلب نظر دهید !

محصولات پرفروش