باتوجه به ارتباط تنگاتگ تمکین و نفقه در این مقاله به صورت کلی به نفقه و انواع تمکین خواهیم پرداخت اما توصیه می گردد مقاله های که با عنوان های نفقه زوجه و تمکین زوجه در سایت موجود است و به صورت تخصصی به آنها پرداخته شده را نیز مطالعه نمایید.
در ارتباط با معنای تمکین عام و خاص ابتدا باید عرض کنم که مفهوم تمکین خاص اطاعت از نیازهای غریزی مرد از طرف زن می باشد و مفهوم تمکین عام فرمانبرداری در تمام امور کلی زندگی میباشد و زن موظف به پیروی و اطاعت از شوهر است قانون هم اشاره کرده ریاست خانواده از خصائص مرد است.
بحث هایی که در مورد نفقه و مهریه و تمکین می باشد بلحاظ درگیر بودن این مفاهیم است یعنی اینکه زن بعد از عقد و با عقد نکاح به چه حقوقی می رسد و حقوق مرد چیست و اگر زن تمکین کند و یا نکند حقوق هر کدام چگونه است.
نکته: با توجه به اینکه عدم پرداخت نفقه هم از لحاظ کیفری و هم از لحاظ حقوقی قابل پیگیری است در این مقاله نفقه از منظر حقوقی بررسی می شود و بحث کیفری نفقه در مقاله دیگیری تحت عنوان مجازات جرم ترک انفاق مورد بررسی قرار گرفته است
در مقابل این سوالات باید گفت که بصورت مشخص در صورت وقوع عقد نکاح زن مالکیت مهریه را دارا می شود و بر اساس قانون هر دخل و تصرفی در آن می تواند بکند و بخاطر همین شرایط است که مردان جوان گاهاً به درخواست همسرانشان به زندان هم می افتند.
اما نفقه حقی است که در صورت عدم نشوز به زن تعلق می گیرد و این جمله یعنی صرف ادعای زن و درخواست زن او صاحب حق است و نیاز به اثبات اینکه به او نفقه تعلق می گیرد نیست و این امکان بواسطه رابطه زوجیت فراهم شده، اما این مفهوم تعلق نفقه وابسته به تمکین کامل است یعنی تمکین عام و خاص به نفقه، تمکین خاص، تمکین عام
لذا با تحقق تمکین عام و سرپیچی از تمکین خاص و یا بر عکس نفقه تعلق نمی گیرد و هر کدام از شرایط یاد شده معنای تمکین کامل را تداعی نمی کند و بنابر این حق نفقه زوجه ساقط می شود. در کل اثبات انفاق در صورتی که دلایل و شواهد مشخصی بر عدم تمکین زوجه نباشد با مرد است و همینطور زمانی که ادعای عدم تمکین وجود دارد مرد باید ادعای خود را با مدارک و شواهد و اسناد به اثبات برساند.
اما در شرایطی هم که زوجه حاضر به تمکین کامل بوده و زوج سرپیچی نماید هر چند تمکینی وجود ندارد بلحاظ وفای زوجه به حقوق قانونی مرد مستحق نفقه می باشد و باید توجه شود مفهوم نشوز و عدم تمکین دو مفهوم جدا هستند.
بحث دیگر حق حبس برای زن است که طبق این قاعده حقوقی که در قانون نیز به آن اشاره شده مادام که مهریه زن به او تقدیم نشده او می تواند از تمکین خودداری کند و این عدم تمکین مسقط حق نفقه نیست.
در شرح این قانون و قاعده فقهی قبلاً توضیح دادم ولی بصورت خلاصه طبق نظرات و آراء مطرح شده منظور از این عدم تمکین فقط محدود به تمکین خاص است و در موارد دیگر تمکین، مثل خروج از منزل ملزم به اطاعت است.
به این مفهوم که زنی که از حق حبس استفاده می کند فقط از تمکین خاص می تواند خودداری کند و اگر در بقیه امور سرپیچی کند حق نفقه نخواهد داشت.
و بدیهی است که اثبات تمام این شرایط با مدعیست. لذا به محض درخواست نفقه از طرف زن مرد ملزم به ارائه ادله مبنی بر عدم تمکین زن است که این کار با روال معمول حقوقی جامعه ما از طریق ارسال اظهارنامه صورت می گیرد. البته فقط به همین یک روش خلاصه نمی شود بلکه هر چیزی که نشان دهنده درخواست تمکین زن و عدم اجابت این خواسته از طرف زن باشد همین مفهوم را تداعی خواهد کرد. بعنوان مثال دادخواست تقابل مبنی بر الزام به تمکین زوجه که در مقابل درخواست نفقه زوجه صورت می گیرد همین مفهوم را دارد و نشان میدهد مرد در زمانی که زوجه تمکین کند قانوناً حاضر به پرداخت حقوق او می باشد.
در توضیحی دیگر باید اشاره کنم که این حق نفقه بواسطه فرمانبرداری زن از مرد است بنابر این اگر زنی بدون اجازه شوهر از خانه خارج شود برای مرد این ادعا ایجاد می شود که قصد بر درخواست تمکین داشته و زن امکان اجابت را از بین برده لذا خروج بدون اجازه نفقه زن را خدشه دار می کند. همچنین است زمانی که زنی به شغلی مشغول می شود.
بدیهی است با داشتن شغل از طرف زوجه، زوجه از اعمالی که در خانه داشته باز می ماند و وقت خود را صرف در آمدی می کند که مرد و خانواده حقی در آن ندارد لذا با این استدلال می توان نتیجه گرفت که در صورت اشتغال زن به لحاظ قانونی او هم باید در دادن نفقه و تامین نیازهای خانواده اقدام کند و دیگر حق نفقه کامل ندارد و این در شرایطی است که مرد با اشتغال همسرش موافقت کند اما با توضیحاتی که دادم اگر زن برای خروج از منزل شوهر حتی برای لحظاتی اگر دلایل موجهی مثل بخطر افتادن جان و مال و اعمال دیگری مثل اقدام به حج واجب که مستثنی شده و… نداشته باشد ناشزه می شود و حق نفقه ندارد.
بلحاظ شرایط نشوز امکان ارائه ادله از طرف مرد بازه وسیعی دارد که در نظرات علما مشهود است اما من از عنوان دلایلی که می شود بعنوان نشوز زن نام برد خودداری می کنم چون کمکی به استحکام بنای خانواده ها نمی کند اما این موضوع بدیهیست که خواسته های حقوق مدنی در ارتباط با خانواده اکثراً به درخواست زنان است که جامه عمل به خود میگیرد و اکثراً مردان با تقاضاهای مختلف زنان به خواسته مهریه و نفقه و طلاق به دادگاه می آیند و مدت ها ممکن است این مسائل در دادگاه ادامه یابد.
اما اثبات نشوز زن در دادگاه حقوق مشخصی مثل قطع نفقه، اجازه ازدواج مجدد با توجه به تمکن مالی مرد برای اداره دو خانواده، اجازه طلاق برای مرد با پرداخت حقوق قانونی زن (مهریه در هر صورت تعلق می گیرد اما حقوقی مثل نصف دارایی مرد اگر در شرایط ضمن عقد مورد توافق بوده ساقط می شود) را باعث می شود
لذا با تحقق تمکین عام و سرپیچی از تمکین خاص و یا بر عکس نفقه تعلق نمی گیرد و هر کدام از شرایط یاد شده معنای تمکین کامل را تداعی نمی کند و بنابراین حق نفقه زوجه ساقط می شود .در کل اثبات انفاق در صورتی که دلایل و شواهد مشخصی بر عدم تمکین زوجه نباشد با مرد است و همینطور زمانی که ادعای عدم تمکین وجود دارد مرد باید ادعای خود را با مدارک و شواهد و اسناد به اثبات برساند.
اما در شرایطی هم که زوجه حاضر به تمکین کامل بوده و زوج سرپیچی نماید هر چند تمکینی وجود ندارد بلحاظ وفای زوجه به حقوق قانونی مرد مستحق نفقه میباشد و باید توجه شود مفهوم نشوز و عدم تمکین دو مفهوم جدا هستند .
بحث دیگر حق حبس برای زن است که طبق این قاعده حقوقی که در قانون نیز به آن اشاره شده مادام که مهریه زن به او تقدیم نشده او می تواند از تمکین خودداری کند و این عدم تمکین مسقط حق نفقه نیست.
در شرح این قانون و قاعده فقهی قبلاً توضیح دادم ولی بصورت خلاصه طبق نظرات و آراء مطرح شده منظور از این عدم تمکین فقط محدود به تمکین خاص است و در موارد دیگر تمکین، مثل خروج از منزل ملزم به اطاعت است.
به این مفهوم که زنی که از حق حبس استفاده می کند فقط از تمکین خاص می تواند خودداری کند و اگر در بقیه امور سرپیچی کند حق نفقه نخواهد داشت.
بدیهیست با داشتن شغل از طرف زوجه، زوجه از اعمالی که در خانه داشته باز میماند و وقت خود را صرف در آمدی میکند که مرد و خانواده حقی در آن ندارد لذا با این استدلال میتوان نتیجه گرفت که در صورت اشتغال زن بلحاظ قانونی او هم باید در دادن نفقه و تامین نیازهای خانواده اقدام کند و دیگر حق نفقه کامل ندارد و این در شرایطی است که مرد با اشتغال همسرش موافقت کند اما با توضیحاتی که دادم اگر زن برای خروج از منزل شوهر حتی برای لحظاتی اگر دلایل موجهی مثل بخطر افتادن جان و مال و اعمال دیگری مثل اقدام به حج واجب که مستثنی شده و… نداشته باشد ناشزه می شود و حق نفقه ندارد .
بلحاظ شرایط نشوز امکان ارائه ادله از طرف مرد بازه وسیعی دارد که در نظرات علما مشهود است اما من از عنوان دلایلی که میشود بعنوان نشوز زن نام برد خودداری میکنم چون کمکی به استحکام بنای خانواده ها نمیکند اما این موضوع بدیهیست که خواسته های حقوق مدنی در ارتباط با خانواده اکثراً به درخواست زنان است که جامه عمل به خود میگیرد و اکثراً مردان با تقاضاهای مختلف زنان به خواسته مهریه و نفقه و طلاق به دادگاه می آیند و مدتها ممکن است این مسائل در دادگاه ادامه یابد .
اما اثبات نشوز زن در دادگاه حقوق مشخصی مثل قطع نفقه، اجازه ازدواج مجدد با توجه به تمکن مالی مرد برای اداره دو خانواده، اجازه طلاق برای مرد با پرداخت حقوق قانونی زن (مهریه در هر صورت تعلق می گیرد اما حقوقی مثل نصف دارایی مرد اگر در شرایط ضمن عقد مورد توافق بوده ساقط می شود) را باعث می شود.
مزایای طرح دعوای نفقه یا تمکین توسط وکیل متخصص:
⇐ با توجه به اینکه کوچکترین اشتباه در دادخواست و تقدیم آن باعث رد شدن دادخواست و از بین رفتن هزینه های انجام شده می باشد در صورت طرح این دعوی بوسیله وکیلای استیناف گر امکان بروز خطا به صفر می رسد.
⇐ مدت زمانی که حکم پرداخت نفقه یا تمکین گرفته می شود بسیار کمتر می باشد.
⇐ نیازی به حضور موکل در جلسات دادگاه و یا اجرای حکم نمی باشد.
⇐ وکیل می تواند خسارت و هزینه های دادرسی را بگیرد.
⇐ بعد از محکومیت به پرداخت نفقه وکیل میتواند اموال محکول علیه را توقیف کند.
جهت رفع سوالات و مشکلات خود از سیستم پشتیبانی سایت استفاده نمایید .
دیدگاه ارسال شده توسط شما ، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
دیدگاهی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد.